سلام دوستان سودا هستم یک همسفر
مادر من حدود سه سال قبل وارد کنگره شد و من از همان ابتدای ورودش، میدیدم که سی دی گوش میکند و مطالب گفتهشده را در دفتر مینویسد. در آن زمان من ۹ ساله بودم و همیشه برایم سؤال بود که در سیدیها چه چیزهایی گفته میشود و چرا باید سیدی نوشت؟
اما چیزی که برای من جالب بود همیشه از شنیدن صدای آقای مهندس در سیدیها لذت میبردم و احساس آرامش به من دست میداد. تا اینکه چند ماه قبل وارد لژیون موسیقی شدیم و دوهفته قبل استاد امین بهعنوان تکلیف، از ما خواستند که سیدی قیاس را بنویسیم.
وقتی لژیون تمام شد و به خانه برگشتیم؛ تا ۳-۴ روز داشتم به سیدی نوشتن فکر میکردم؛ به نظرم حس جالبی بود و دوست داشتم تجربهاش کنم مخصوصاً که میدیدم مادرم با چه علاقه و اشتیاقی سیدیها را گوش میکند و مینویسد. بعد از حدود چهار روز فکر کردن به این موضوع، شروع به نوشتن سیدی کردم. حس فوقالعادهای بود؛ آرامش عجیبی را در خودم حس میکردم و بعضی جاها فکر میکردم مخاطب استاد امین دقیقاً من هستم و ایشان فقط برای من صحبت میکنند. من برای نوشتن سیدی برنامهریزی کرده بودم بهطوریکه ۵ دقیقه از صحبتها را صبح مینوشتم و ۵ دقیقه را عصر ولی راستش اصلاً دوست نداشتم این ۵ دقیقه تمام شود و دلم میخواست همچنان به نوشتن ادامه دهم. با این برنامه حدود یک هفته طول کشید تا این سیدی بهپایان برسد. مشتاقانه منتظر جمعه بودم که دفترم را به استاد امین نشان بدهم.
بالاخره جمعه رسید و من دفترم را به استاد امین نشان دادم و به ایشان گفتم که سیدی قیاس اولین سیدی بود که نوشتم و خیلی با این سیدی ارتباط برقرار کردم. استاد امین از این حرف من بسیار خوشحال شدند و تشویقم کردند و بعد از دیدن دفترم، آن را امضا کردند. مشتاقانه از ایشان در مورد سیدی بعدی پرسیدم و ایشان فرمودند: سیدی منیت را بهعنوان سی دی دوم بنویس و من الآن مشغول نوشتن آن هستم.
با همین تجربهی کم متوجه شدم که تأثیری که سیدی نوشتن دارد هرگز گوش کردن به آن ندارد. به نظرم در نوشتن، مطالب بسیار بهتر جا میافتند و درک میشوند. بهقدری این حس را دوست دارم که تصمیم گرفتهام هر هفته یک سیدی بنویسم.
اما در سیدی قیاس چند نکته برایم خیلی جالب و البته مهم بود:
یکی اینکه انسانی که قیاس میکند یا از طرف مقابل، یا از خداوند یا خودش متنفر میشود و یا دچار منیت میشود.
وقتیکه داشتم سیدی قیاس را مینوشتم حس میکردم که دارم یکسری آموزش میگیرم و از همان لحظه سعی کردم که این آموزشها را عملی کنم یعنی مثلاً تمرین میکنم که قیاس نکنم چون متأسفانه من این مشکل را داشتم و همیشه از مقایسه خودم با دیگران رنج میبردم ولی بعد از نوشتن سیدی قیاس متوجه شدم که قیاس کردن کاملاً کار اشتباهی است چون ما از گذشته شخص موردنظر، از سختیهایی که تحمل کرده و از زندگی قبلی آن شخص خبر نداریم و اطلاعات ما و دانایی ما کاملاً ناقص و غلط است و ما در هنگام قیاس کردن فقط تلاش واقعی خودمان را با تلاش ظاهری دیگران مقایسه میکنیم.
نکته دیگری که برایم بسیار جالب بود این بود که قیاس از حال خراب، اطلاعات ناقص و دانایی ناقص فرد به وجود میآید و در کل، این سی دی برای من کلی نکته داشت.
استاد امین در بخشی از این سیدی راجع به سرگذشت آمادئوس موتزارت صحبت کردند که برایم خیلی جالب بود؛ چون داستان زندگی موتزارت به موسیقی ارتباط داشت و از سن خیلی کم میتوانست آهنگ بسازد؛ بهقدری به موتزارت علاقهمند شدم که فیلم آمادئوس را سه بار دیدم و خیلی از این فیلم خوشم آمد.
بعد از نوشتن اولین سیدی حس میکنم که باید این آموزشها و اطلاعاتی که کسب کردهام را به مرحله عمل دربیاورم تا هم بتوانم به خودم کمک کنم تا آدمی بهتر و متفاوتتر از قبل باشم و هم از این طریق شاید بتوانم از زحمات اساتید، جناب مهندس و خانواده محترمشان قدردانی و سپاسگزاری کنم.
گروه همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
1329