همسفر، بالی به نیرومندی بال عقاب

در باب دستور جلسه هفته همسفر با خانم معصومه مصاحبه ای ترتیب دادیم تا از تجربه ایشان در جایگاه همسفر بهره مند شویم.
خانم معصومه چنین بیان کردند که؛ از مصرف سیگار مسافرم مطلع بودم اما راجع به اعتیادشان چیزی نمی دانستم، روزی از مسافرم درخواست کردم که؛ مصرف سیگار را به خاطر من کنار بگذارند و ایشان گفتند: من برای درمان سیگار در کلاس های آموزشی شرکت می کنم، با این وجود که به مسافرم اعتماد زیادی داشتم ولی به فکر فرو رفتم که؛ مگر می شود کسی برای درمان سیگار در جلسات آموزشی شرکت کند؟ به همین دلیل کنجکاو شدم و از ایشان خواستم در مورد جلسات توضیحی بدهند و ایشان موضوع کنگره آمدن خود را مطرح کردند. جالب است که؛ حال من از شنیدن مصرف کننده بودن مسافرم بد نشد، شاید به این دلیل که اذن من برای آموزش گرفتن در کنگره صادر شده بود... همسفر خانم معصومه و مسافرشان با آنتی ایکس تریاک و تخریب بیش از ده سال وارد کنگره 60 شدند و با راهنمایی کمک راهنمایان محترم؛ مسافر آقای محمد بهرامی و همسفر خانم فاطمه اسدی سفر خود را طی کردند.

لطفا حس خودتان را در مورد همسفر بودنتان توصیف کنید؟ آیا از خود به عنوان همسفر راضی هستید؟

به همسفر بودن خودم افتخار می کنم، شاید برای افرادی که بیرون از کنگره 60 هستند این حس ناشناخته باشد. خانواده ام از شرکت‌ من در جلسات کنگره بی اطلاع هستند و تصور می کنند در یک خیریه در حال انجام خدمت هستم و مادرم  با این که خودشان اهل کارهای خیر هستند، از این که بدون دریافت حقوق و به موقع در جلسات حضور پیدا می کنم متعجب هستند. بسیار خوشحالم که این موقعیت نصیب من شده است و ای کاش همزمان با مسافرم وارد کنگره می شدم، زیرا در آن دو، سه ماه بار سنگینی بر دوش ایشان بوده، چرا که استاد امین می فرمایند: پنهان کاری، انرژی زیادی از فرد می گیرد، برای مسافرم بسیار سخت بوده که من از سفر ایشان مطلع نشوم، علت نیامدن من شاید به این دلیل بوده که ظرفیت لازم برای درک ایشان در من نبوده، در حال حاضر احساس می کنم هنوز ارزش جایگاه همسفر را به معنای واقعی نمی دانم و راه بسیاری باید طی کنم و اینگونه نیست که بگویم؛ چون مصرف کننده بودن مسافرم را پذیرفتم در همین حد کافی است، گره های زیادی در درون خودم دارم و امیدوارم توان کمک کردن در درجه اول به خودم و بعد به مسافرم را پیدا کنم.

اصطلاحی که در کنگره به کار برده می شود این است که؛ همسفر بال پرواز مسافر می باشد، از دیدگاه شما و طبق آموزش هایی که فرا گرفتید، منظور از بال پرواز چیست؟

به اعتقاد من؛ بال پرواز برای مسافر بودن یعنی کمک کردن به او در جهت خارج شدن از تاریکی که برای این امر ابتدا باید  به خود کمک کنیم. کنگره یک معامله دو سر سود است، چرا که در ابتدا قصد کمک کردن به افراد را داریم ولی در ادامه به خود کمک کرده ایم، در کنگره برخورد با مسافر و انسان های پیرامون خود را آموزش می گیریم و این آموزش ها باعث به وجود آمدن بستر آرامش می شود و آرامش باعث فراغت بال برای مسافر می شود تا به راحتی به مقصد برسد و دغدغه ای در مورد رفتار همسفر خود نداشته باشد و آموزش گرفتن منِ همسفر باعث آرامش مسافر می شود و او می تواند روی هدف خود متمرکز شود، از این جهت بال پرواز مسافر می شویم.

ما در دستور جلسات خود، یک دستور جلسه تحت عنوان هفته همسفر داریم، به نظر شما چرا تا این مقدار وجود همسفر برای رسیدن به یک رهایی، مهم است تا جایی که یک دستور جلسه برای همسفران نامگذاری شده است؟

 ما در کنگره 60 از آقای مهندس الگو می گیریم، ایشان استاد راهنمای کنگره هستند و همیشه در صحبت هایشان می فرمایند؛ اگر همسفران و استادان من نبودند، امکان سفر به این خوبی برای من وجود نداشت و شاید فقط می توانستند اعتیادشان را درمان کنند ولی تاثیر همسفر قابل تامل است و آقای مهندس با این دانش و آگاهی نیاز به همسفر را در خود احساس کردند و خانم آنی و استاد امین و سایر اعضای خانواده ایشان را همراهی کردند، پس ما هم که عضو کوچکی از کنگره هستیم، بدیهی است که نیاز به همسفر داریم. به نظر من داشتن همسفر در قسمت درمان جهان بینی مسافر به او کمک می کند زیرا جسم مسافر با شربت OT و طول درمان به مدت ده ماه انجام می گیرد ولی در سفر دوم و جهان بینی که مسافر باید رشد کند، اگر همسفر نباشد، سفر به کُندی پیش می رود.

در آموزش های کنگره 60، همسفر می آموزد که نقش همسفر در درمان اعتیاد، نقش مفتّش، بازرس و مراقب نیست؛ با توجه به این موضوع نقش همسفر چیست؟

یک آموزشی که در کنگره 60 فرا گرفتیم این است که؛ دوربین را از روی مسافر خود برداریم، من قبل از گرفتن این آموزش ها، اجازه تجسس در کارهای مسافرم را به خود می دادم که کجا رفتند؟ با چه کسی رفتند؟ و این موارد را به دلیل این که همسر ایشان بودم، حق طبیعی خود می دانستم، زمانی که توسط کمک راهنمایان عزیزم آموزش گرفتم، متوجه اشتباهات خود شدم و این که من در کارهای مسافرم تجسس نمایم، نه تنها دردی را درمان نمی کند، بلکه مشکلات را بیشتر می کند، به فرموده آقای مهندس یک موضوعی را از مسافرمان می دانیم و بعد مثل پازل، قطعات آن را طبق سلیقه خودمان می چینیم؛ در صورتی که گزینه های دیگری هم وجود دارد ولی در ذهن خود آن چیزی را که می خواهم تجسم می کنم و همان باعث کینه و نفرت می شود. ما در کنگره فرا گرفتیم که؛ اگر از کار مسافرمان ناراحت می شویم و یا از او انتقادی داریم، باید خودمان را اصلاح کنیم و بعد اگر واقعا مشکلی وجود داشته باشد، ناخودآگاه کمال همنشین در ایشان اثر می کند و قطعا به همان کاری که مد نظر ما است، گرایش پیدا می کند، بنابراین با تجسس کردن هیچ زمان به نتیجه نمی رسیم.

صبر که یکی از پله های مطرح شده در وادی پنجم است، همواره باید سرلوحه کار یک همسفر باشد و در مورد سفر مسافرش نباید عجله‌ای داشته باشد، شما چگونه در طول سفر خود این پارامتر را به انجام رساندید؟

قبل از ورود به کنگره فکر می کردم، آدم صبوری هستم و حتی بین اطرافیان هم به صبور بودن معروف بودم ولی واقعیت این است که بیشتر تحمل می کردم، تحمل با صبر متفاوت  است، تحمل این است که؛ فرد یک مشکلی دارد و نمی خواهد آن را قبول کند و دائما با خود می جنگد ولی صبر این است که؛ مشکل خود را با تمام وجود بپذیریم، به گفته کمک راهنمای عزیزم؛ مشکلت را دوست داشته باش؛ زمانی که آن را دوست داشتی، آن مشکل هم دست از لجاجت بر می دارد. من بارها این مورد را تجربه کردم، گاهی اوقات مشکلاتی داشتم که اصلا قادر به پذیرفتن آن نبودم، می خواستم منکر آن شوم ولی در واقع مشکل وجود داشت، همیشه برای وجود مشکل، در ذهنم درگیری بود اما زمانی که مشکل را پذیرفتم، خواه ناخواه حل می شد. چیدمان زندگیم را به گونه ای تنظیم می کردم که جای آن مسئله هم باشد، به امید این که ان شاءالله روزی برطرف خواهد شد. آقای مهندس و استاد امین همیشه در سی دی هایشان می فرمایند؛ شخصی که در صراط مستقیم است، هر چه برای او پیش آید خیر است و این جمله را سرلوحه مشکلات خودم قرار دادم و می گویم؛ من سعی و تلاشم را برای برطرف کردن آن انجام دادم و مثل یک تصادفی که ناخودآگاه پیش می آید، می گویم شاید صلاحی در کار بوده است و همین نویدی که به خودم می دهم، باعث صبر من می شود.

یک همسفر خوب مانند یک صافی عمل می‌کند، ناخالصی‌های حاشیه سفر را می‌زداید و سختی‌های راه را مرهمی خواهد بود، انجام این مسئولیت مهم، در چه صورت امکان پذیر است؟

آموزش، کمک زیادی به افراد می کند، هر شخصی در هر نقطه از زندگی باید به آموزش ها وصل باشد ولی من مدتی از کنگره و آموزش ها دور شدم و اصلا حال خوبی نداشتم، خانم ریحانه؛ کمک راهنمایم در سفر اول می گفتند؛ مرتب به کنگره بیا و سی دی هایت را بنویس اما تصور من بر این بود که؛ حال من چه ربطی به سی دی نوشتن دارد! من حتی توان صحبت کردن هم ندارم، چه برسد به این که سی دی گوش کنم و واو به واو بنویسم ولی بعد متوجه شدم که آموزش گرفتن باعث می شود من در زندگی کم نیاورم، هر زمانی که مسئله ای برایم پیش می آمد، اتفاقا همان موضوع در لژیون مطرح می شد و مثل باطری با آموزش ها شارژ می شدم. به نظر من، اگر آموزش نباشد، باطری همسفر تمام می شود، به همین دلیل می گویند؛ باید به آموزش ها و سی دی ها وصل باشید، گاهی اوقات اشتباهی در زندگی می کنیم و با گوش کردن یک سی دی به اشتباه خود پی می بریم و این که فرد اشتباه خود را بپذیرد، اهمیت زیادی دارد، نکات آن در ذهن تداعی می شود و سعی در کاربردی کردن آن می نماید.

یکی از مهم‌ترین اقداماتی که یک همسفر باید در جهت درمان مسافرش انجام دهد، ایجاد بستر مناسب در خانه است یعنی شرایطی را در محیط زندگی فراهم نماید تا مسافر بتواند سفری را در آرامش انجام دهد. آیا شما تجربه ای در این راستا دارید؟ برایمان توضیح دهید؟

با توجه به این موضوع که؛ در کنگره خواب از اهمیت زیادی برخوردار است و جای خواب مسافر هم نباید تغییر کند؛ ما در گذشته پنج شنبه ها و جمعه ها و تعطیلات آخر هفته را به شهرکرد می رفتیم ولی از زمانی که کمک راهنمای مسافرم فرمودند: حتی جای خواب ایشان نباید تغییر کند زیرا در درمانشان اختلال پیش می آید، از این مسئله صرف نظر کردیم، زیرا این موضوع محدود به ده یا یازده ماه است و به آرامش و لذت بعد از آن می ارزد.

در کتاب ۱۴ مقاله اشاره شده است که؛ برای سفر در کنگره ما نیاز به دو بال پرواز داریم که آن دو بال شامل: وجود مسافر و همسفر در طول سفر است، لطفا برداشت خود را از اهمیت تمثیل دو بال برای پرواز در کنگره برای ما بفرمایید؟

آقای مهندس در یکی از سی دی هایشان می فرمایند: عقابی که با نیروی ایمان در پرواز باشد، از سیل و طوفان های مسیر در امان است، منظورشان این است که؛ هر چقدر اوج بیشتری در پرواز بگیرید، به خاطر مشکلات بیهوده و پیش پا افتاده، ناراحت نمی شوید. زمانی که سطح ایمان و آگاهی انسان پایین باشد، به واسطه صحبت کوچکی از جانب دیگران فوری به هم می ریزد ولی زمانی که مثل عقاب پرواز کند و بر فراز طوفان باشد، دیگر متوجه طوفان نمی شود و بر فراز ابرها در حال حرکت است، به نظر من تعبیر بال پرواز برای همین است که؛ از مشکلات پیش پاافتاده ای که اکثر انسان ها با آن درگیر است، عبور کنیم، در صورتی که انسان ها نمی دانند این نکات اهمیت ندارند و مسائل مهم تری وجود دارد که مشکلاتِ جزئی، ارزش زمان صرف کردن ندارد و انرژی خودشان را صرف مسائل بی اهمیت کرده اند. بال پرواز باعث می شود که انرژی انسان به خاطر چیزهای بیهوده هدر نرود.

لطفا حس خود را در مورد حضور در مصاحبه جشن همسفر برای ما بیان فرمایید؟

به فرمایش کمک راهنمای عزیزم این مصاحبه، رزق و روزی من بوده است، به این دلیل که من تلاشم را برای کمک راهنما شدن انجام می دهم. همه در آزمون، استرس قبول شدن را دارند ولی استرس من این است که، اگر قبول شدم، چگونه باید آموزش بگیرم؟ یکی از کمک راهنماها فرمودند: زمانی که در جایگاه کمک راهنمایی قرار می گیرید؛ بدون نیت قبلی الهامات به شما انجام می شود و مثل یک تابلو جلوی چشم قرار می گیرد، این طور نیست که قبل از هر جلسه بخواهید جزوه مرور کنید یا نت برداری کنید که در این جلسه چه بگویم؟ زمانی که در جایگاه قرار می گیرید حتما آن زمان به تو الهام می شود. انسانی که در مسیر صراط مستقیم باشد، الهامات و القائات به کمک او می آیند.

آیا نکته ای در ذهنتان دارید که بخواهید به همسفران سفر اول بفرمایید؟ لطفا بیان کنید.

یک همسفر نباید خود را سرزنش کند که چرا همسر یک مصرف کننده شده است، چرا که در مسیر درمان اعتیاد، به راه حل مسائل دیگر زندگی دست می یابد، البته می دانم در ابتدای سفر این صحبت من را درک نمی کنند و شاید در مقابل این سخن جبهه بگیرند اما اگر به کنگره وصل شوند، در ادامه به این باور خواهند رسید، همانطور که من در جلسه تازه واردین این احساس را داشتم و فکر می کردم مشکلات من و مسافرم با سایر افراد متفاوت است ولی زمانی که وارد لژیون شدم، متوجه شدم بسیاری از دوستان مشکلاتشان حادتر از من بوده ولی خود را با گرفتن آموزش ها قوی نموده اند. همسفران تازه وارد باید یک زمانی را برای کنگره اختصاص بدهند و به این سیستم وصل باشند و طبق دستور راهنمایشان عمل کنند و به راهی که در آن حضور دارند، ایمان داشته باشند تا نتیجه خوبی بگیرند.

با تشکر از همسفر خانم معصومه که فرصت خود را در اختیار سایت قرار دادند.

همسفران نمایندگی سلمان فارسی