English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛هفته همسفر

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛هفته همسفر

دوازدهمین جلسه از دوره هفتاد و یکم کارگاههای آموزشی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران کنگره 60، با استادی و نگهبانی مهندس دژاکام و دبیری همسفر آمنه با دستور جلسه «هفته همسفر» در تاریخ چهارشنبه ششم اسفند ماه ساعت 9:30 آغاز به کار نمود.

 

سلام دوستان حسین هستم مسافر

 
امیدوارم حال همه شما خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است، امروز چهارشنبه ششم اسفند ماه سال 99، ساعت هم 25 دقیقه به ساعت 10 بامداد است. هوای تهران، میدان هفت تیر، امروز دو درجه بالای صفر بود و به پایان سال نزدیک می شویم، کرونا سال گذشته آمد و بلافاصله تا چشم بر هم زدیم یکسال گذشت، تقریبا یک هفته از اسفند ماه گذشته است و زمان زیادی تا پایان سال نداریم البته امسال به هیچ عنوان در کنگره 60  تعطیلات نداریم؛ اگر کسی از راهنمایان و عزیزان قصد رفتن به مرخصی دارد، می تواند به مرخصی برود زیرا حضور و غیاب نداریم ولی جلسات همه دایر هستند، قسمت OT و تمام قسمت ها هستند، هر کس توانست می آید و هر کسی هم می خواهد به مسافرت یا مرخصی برود، می تواند برود.
 
 دستور جلسه این هفته جشن هسفر است، باید به پیشواز جشن همسفران برویم، جشن همسفر را خدمت همه مسافران عزیز تبریک می گویم، واقعا همسفران بال پرواز کنگره ۶۰ هستند، قبل از آن چند نکته بگویم و مسائل کنگره را مطرح کنم، پارک طالقانی هفته پیش خوب بود، با همین شرایط ادامه می دهیم، نه اینکه خیلی زیاد باشیم و نه اینکه اصلا کسی نباشد؛ زیرا قبلا در آلاچیق ها بچه ها لژیون تشکیل می دادند و اگر در این روزها کسی حضور نداشته باشد، مردم عادی آن جا می نشینند و بعد بلند کردن آنها کار بسیار دشواری است، حتی الامکان سعی کنند در آلاچیق های خودشان، سه یا چهار نفر در جایگاه خودشان باشند اما نباید پخت و پز انجام دهند، املت درست نکنند و مقداری شرایط را رعایت کنیم تا این روزها هم به فضل پروردگار بگذرد، اگر افراد کمتری در پارک طالقانی باشند، بهتر است. 
مسئله بعدی‌؛ مطرح شده است که اگر کسی عضو لژیون سردار باشد، حتما در آزمون کمک راهنمایی قبول می شود، چنین صحبتی شایعه است؛ حتی اگر پهلوان یا دنور باشد هیچ تفاوتی در این قضیه قائل نخواهیم شد. مطلب دیگر؛ باید راهنماها به آن توجه کنند این است که؛ به هیچ عنوان نمی توانند به منزل رهجو های خودشان بروند، این از نظر کنگره ۶۰ خلاف است زیرا این موضوع ایجاد مسئله و بحران می کند و مشکلات عدیده ای را برای خودشان و خانواده ها به وجود می آورند، سفر اولی ها هم نباید چنین کاری را انجام دهند‌؛ یعنی راهنمایی که به منزل  رهجویش می رود، مرتکب تخلف می شود، راهنمای مسافری هم که به همسفران  مشورت می دهد، مرتکب تخلف می شود، تحت هیچ شرایطی  راهنمای مسافر هیچ کاری با همسفران ندارد زیرا همسفران خودشان راهنما دارند و تمام اطلاعات و آگاهی های لازم را از راهنمای خودشان می گیرند؛ بنابراین هیچ گونه ارتباطی با راهنمای مسافران، نه تلفنی و نه حضوری و نه مسائل دیگری ندارند اگر در شرایط بحرانی بودند، می توانند با گروه همسفران صحبت کنند تا بتوانند ملاقاتی داشته باشند. در گروه هایی که این اتفاقات می افتد، وضعیت بسیار وحشتناکی رخ می دهد، ما باید حریم خانواده را محترم نگه داریم و آنها باید  برای خودشان باشند، بنابراین باید به این موضوع بسیار اهمیت داد. 
نکته بعدی: قدرت اجرایی در تمام شعب بر عهده مرزبانان است و هیچ کدام از ایجنت ها کار اجرایی ندارند، یعنی کار اجرایی نمی توانند انجام دهند؛ ایجنت ها نمی توانند به مرزبانان بگویند؛ این جا برو یا این کار را انجام بده، ایجنت ها راهنمای مرزبانان هستند و مرزبانان را هدایت می کنند ولی تعیین تکلیف نمی کنند، زمانی که می گویم ایجنت ها یعنی ایجنت مسافر و همسفر. اینکه بخواهند میخ به دیوار بزنند، باید ایجنت بگوید؛ اصلا چنین چیزی نیست، ایجنت ها تعیین شده اند و وظیفه آنها راهنمایی مرزبانان است و به آنها سرویس می دهند، کمک و مساعدت می کنند و اشکالات آنها را می گیرند، اما خود ایجنت ها کار اجرایی نمی کنند. هیچ ایجنتی نمی تواند هیچ لژیونی را در کنگره ۶۰ ببندد، اصلا چنین اختیاری ندارد؛ ایجنت بگوید لژیون شما بسته است و دیگر به کنگره نیایید، ما چنین قانونی نداریم. ایجنت به اتفاق مرزبانان می توانند یک لژیون را ببندند، یعنی خودِ مرزبانی با ایجنت نمی توانند به یک راهنما بگویند که شما دیگر حق ندارید به کنگره بیایید چه برای یک جلسه، چه یک هفته و چه یک ماه، در اختیار و قدرت ایجنت نیست که به راهنما بگوید یک هفته یا یک ماه در کنگره حضور نداشته باشد. ایجنت و مرزبانان جلسه تشکیل می دهند و در آن جلسه می گویند: لژیون فلان راهنما، به دلیل فلان تخلف، بسته می شود، ولی جمع نمی شود بلکه بسته می شود، برای جمع شدن لژیون باید دیده بان راهنماها نظر بدهد، دلایلش را به دیده بان راهنما می گویند، چه دیده بان مسافران و چه همسفران، به آنها اطلاعاتش را می دهند یا به مسئول گروه خانواده دلایل را می گویند، آنها دلایل را می شنوند و بررسی می کنند؛ اگر منطقی بود، آن موقع اجازه می دهند تا لژیونی بسته شود یا جمع شود. دیده بان راهنماها می تواند بگوید لژیون بسته شود یا جمع شود و این اختیار را دارد؛ مسئول گروه خانواده هم این اختیار را دارد و به طبع نگهبان کنگره هم چنین اختیاری دارد ولی این نیست که در گروه خانواده یا مسافران به راهنمایی بگویند: شما اصلا کنگره نیایید یا لژیون شما بسته است. حتما باید مرزبانان و ایجنت به اتفاق، دلایل را مطرح کنند و رای گیری انجام شود.
مطلب دیگر اینکه؛ من دو نفر جانشین دارم، یک نفر از جانشین های من آقای خدامی هستند که مربوط به نگهبان کنگره است و  جانشین دیگر آقای امین که جانشین بنیان کنگره هستند؛ این دونفر به هر شعبه ای که می روند مانند این است که من به آن شعبه رفته ام؛ اگر آقای خدامی به شعبه شادآباد می روند، مثل این است که من به آن شعبه رفته ام و هر موردی را مطرح کنند مانند این است که من بیان کرده ام به هر شعبه ای که رفته باشند، مثلا تبریز یا رضائیه، چون به طور مرتب  برای رسیدگی به امورات، به همه شهرها و شعب مختلف در رفت و آمد هستند، ما در تمام شعب دیده بان رابط هم داریم؛ من به دلایل بسیاری نمی توانم به شعب بروم و بازدید انجام بدهم و جانشینان من به شعبه هایی که حتی دیده بان رابط هم دارند می روند و از آنجا بازدید به عمل می آورند و برنامه ها را بررسی می کنند تا متوجه چگونگی عملکرد آنها شوند؛ در گروه خانواده هم به همین منوال است؛ دیده بان خانواده و دبیر شورای اسیستانت ها وجود دارند که این دو نفر به  هر شعبه مراجعه می کنند و مانند جانشین هستند که برای بهتر شدن شعبه می توانند کمک کنند؛ این چند مورد از نکات لازم و ضروری بودند که من بیان کردم، سعی ما بر این است که طبق قوانین عمل کنیم، در کنگره عملکرد نامنظم و درهم نداریم که شما بیایید و یا نیایید، باید به صورت کامل قوانین را رعایت نمایید، ما نزدیک به دوهزار نفر کمک راهنما داریم و در همه ابعاد کمک راهنماها بسیار بسیار خوب عمل کرده اند و از تمام کمک راهنماها راضی هستیم و در بین انسانها توانستیم بهترین آنها را انتخاب کنیم ولی با این حال که ما بهترین کمک راهنماها را انتخاب کرده ایم باید این مسئله رعایت شود که در ارتباطات، خانواده ها با فاصله حساب شده و کاملا منطقی باشند، امتحان هم که به امید پرودگار طبق قراری که از قبل داشتیم، پنج شنبه هفته آینده به صورت کامل انجام می شود، برنامه ریزی ها انجام شده است و سر موعد، امتحان انجام می شود، اگر در هر شعبه ای مشکلی به وجود آمد مثلا یک نفر ثبت نام انجام داده بود ولی اسم آن فرد نبود و یا به هر دلیل دیگری مشکلی بود، ایجنت آن شعبه نسبت به موضوع نظر بدهد؛ مثلا ایجنت بگوید: آقا و یا خانم فلانی با اینکه اسمشان در لیست نیست ولی می توانند در آزمون شرکت کنند، چون ۵۰۵۰۰ نفر ثبت نام کرده اند که اصلا قابل تصور نیست در یک آزمون داخلی که هیچ گونه مدرکی هم نمی دهند، ۵۰۵۰۰ نفراز مجموع مسافران و همسفران ثبت نام کرده اند که در آزمون شرکت کنند و داوطلب خدمت رایگان هستند و این نکته ی بسیار بسیار جالبی است که در باور هیچ فردی نمی گنجد که ۵۰۵۰۰ نفر داوطلب خدمت رایگان در ۶۰ شعبه هستند، ما سعی کردیم که این مراکز را کم کنیم؛ مثلا در اهواز و آبادان چند نفر در یک شهر  جمع می شدند، ولی الان به این صورت نیست، به دلیل کرونا، اهواز برای خودش امتحان می دهد و آبادان هم برای خودش امتحان می دهد، قبلا ۵ یا ۶ شعبه در کنار هم جمع می شدند و آزمون می دادند ولی الان در هر شعبه ای، افراد همان شعبه آزمون می دهند؛ با  تصمیمی که اتخاذ کرده ایم شعبات به ۷۰ یا ۸۰ رسیده اند و برای امتحان سعی می کنیم به نحو مطلوب برگزار شود، زمانی که امتحان را به پایان رساندید، جلوی درب ورودی شعبه و داخل شعبه تمجع نکنید؛ حتما باید هنگام آزمون از مداد سیاه و پاک کن استفاده کنید و اوراق امتحانی هم به احتمال ۹۹ درصد بر اساس ماشین کنترل می شود بنابراین گزینه ای که مد نظر شماست باید کاملا سیاه بشود؛ اگر اشتباه زدید وبعد فلش بزنید که این غلط است و آن درست است، هیچ کدام خوانده نمی شود؛ باید کاملا تمیز باشد و مداد و پا ک کن با خود داشته باشید و اگر گزینه ای را نادرست زدید با پاک کن تمیز پاک کنید و به امید پروردگار به خوبی امتحانتان را بدهید؛ خدماتی را که در کنگره ۶۰ انجام داده اید را در برگه خود بنویسید، ما می پذیریم؛ در کنگره ۶۰ اصل بر این مبنا است که هر چه افراد بگویند برای ما قابل قبول است و در آن شک نمی کنیم ولی اگر بعدا مشخص بشود که آن خدمت دروغ بوده است، آن فرد را جریمه خیلی سنگینی خواهیم کرد که حتی مثلا دو یا سه سال در کنگره حضور پیدا نکند؛ در حال حاضر در آمریکا برای افرادی که خواستار تزریق  واکسن کرونا هستند، ثبت نام می کنند که برای آنها دو گزینه می آید؛ گزینه اول، آیا جزء کادر درمان هستید و گزینه دوم، آیا سن شما بالای ۶۵ سال است؟ اولویت تزریق واکسن با افرادی است که کادر درمان پزشکی هستند و افرادی که بالای ۶۵ سال می باشند و مدرک خاصی هم نمی خواهد؛ حالا یک سری در امریکا هستند، به صورت الکی نوشتند جزء کادر درمان هستند و واکسن هم زدند ولی سه یا شش ماه دیگر که مشخص بشود این فرد خودش را جزء کادر درمان معرفی کرده است، تا یک سال زندانی می شود و جرایم سنگینی دارد؛ بنابراین کنگره فضایی نیست که شما همین طوری خدمات خود را بنویسید؛ باید راهنماها به شاگردان آموزش بدهند؛ مثلا یک بار نگهبان نظم شده است و گزینه نگهبان را علامت بزند.  
 

 

 

 به جشن همسفر می رسیم، ما بیشتر کارهایی که انجام داده ایم، قصد انجام آن کار را نداشتیم یعنی اول تفکر و اندیشه نکردیم و جدولی را رسم نکردیم که این مسافر و این همسفر این گونه یا آن گونه شود و خود قضیه پیش آمد و اگر امروز به جایی رسیده است که همسفران در سفر اول یا سفر دوم هستند، به دلیل سلامت و پشتکار خودشان بود که ما ناگزير شدیم، چنین کاری را حتما انجام بدهیم و از این قضیه هم کاملا استقبال کردند؛ درست است در وحله اول همسفر به خاطر مسافر خودش وارد کنگره می شود، ولی با گذشت یک ماه، متوجه می شود که برای مسافر می آید ولی در کنار آن خودش هم بهره مند می شود و بعد از آن بیشتر برای خودش می آید؛ ممکن است مسافرش مصرف کند ولی با وجود این، همسفر به هم نخواهد ریخت و به مرحله تفکر و بیداری دیگری رسیده است و این برای ما بسیار ارزشمند است.

روزی که کنگره شروع به کار کرد، اولین جلسات ما در میدان انقلاب کوچه مهدی زاده، پلاک ۲۱ دقیق یادم نمی آید پلاک چند بود در آن جا برگزار می شد، آن جا فقط مربوط به آقایان  بود و با تعداد چهار الی پنج نفر شروع کردیم و در ادامه ذره ذره تعداد زیاد شد. خوب طبیعتاً یک سری از افراد با گروه خانواده می آمدند، آقایان به ساختمان وارد می شدند ولی خانم ها اجازه ورود نداشتند و مثل بیمارستان که در بخش فقط مریض اجازه ورود دارد و همراه نمی تواند وارد شود یا در شرایط خاص همراه را به بخش راه می دهند. ما به خانم ها گفتیم بیرون از حیاط و در کوچه باشند ولی می دیدیم به تعداد پانزده الی شانزده نفر از خانم ها در کوچه جمع می شدند و خود این موضوع تبدیل به یک مشکل شد؛ به فکر چاره افتادیم و به خانم ها هم اجازه ورود دادیم و اتاقی را به آنها اختصاص دادیم که آنجا بنشینند و به کارهای خودشان رسیدگی کنند ولی در ادامه وجود شانزده نفر خانم در یک اتاق نیاز به یک نفر داشت که آنها را مدیریت کند و برای این که آن ها هم مشغول شوند تصمیم گرفتیم برای خانم ها هم جلسه تشکیل دهیم که باعث شلوغی نشوند و نظم و ترتیب داشته باشند؛ همان جلسه باعث شد تا گروه همسفران کم کم پدیدار شود.
پس این که می گویم؛ با حرکت راه نمایان می شود دقیقا همین است و با حرکت راه برای ما نمایان شد، با این حرکت بود که راه مشخص شد. با گذشت زمان   همسفران هم آموزش دیدند و متوجه شدیم چقدر اوضاع خوب شد و به مسافرها کمک شد؛ چرا که؛ مسافر به درمان رسیده است. یکی از ارکان اصلی کنگره جهان بینی است؛ مسافر آموزش های جهان بینی را دریافت می کند و آگاهی او افزایش می یابد اما سطح آگاهی همسفر پایین مانده است و همین باعث افزایش فاصله ها می شد و در پی افزایش فاصله، اختلاف بین مسافر و همسفر بیشتر به وجود می آمد؛ در ادامه زمانی که مسافر رها می شد و برای سفر دوم قصد آمدن به کنگره را داشت با مخالفت های خانواده روبرو می شد و   می گفتند دیگر نیازی به ادامه نداری، درمان که تمام شده است و حضور در کنگره بی مورد است ولی مسافر دیدگاه دیگری داشت؛ با ورود گروه خانواده، به  دانش آنها هم افزوده شد و کمک بزرگی برای مسافر شد و هم خودشان برای تقویت خانواده قدم های بسیار محکمی برداشتند. شاید اگر ما گروه خانواده نداشتیم بین خانواده ها  اختلافات عدیده ای پیش می آمد و به جدایی و منهدم شدن خانواده می انجامید، ولی با آمدن گروه خانواده و همسفران این کار انجام نشد؛ ما ذره ذره پیشرفت کردیم و در ادامه، ساختار محکمی شکل گرفت.
 الان خیلی از خانم ها هستند که می خواهند به کنگره بیایند و می گویند: می خواهیم جهان بینی آموزش ببینیم، واقعا ما نمی توانیم، همسفر را بدون مسافر پذیرش کنیم؛ گاهی اوقات می گوییم برای شش ماه بیایند تا یک سری اصول را آموزش ببیند و راضی شوند مسافر را بیاورند، شش ماه شد یک سال بعد هم پنج سال و ده سال به همین نحو در کنگره مانده اند و هنوز مسافرشان نیامده است؛ این اشخاص نمی توانند راهنما شوند چون ما الگو نداریم.
امتحانی هم که خانم های همسفر می دهند دقیقا همان امتحانی است که آقایان می دهند، هیچ گونه تفاوتی با هم ندارد و ما تصمیم داریم برای سال ۱۴۰۰، یک سری از افرادی که مصرف قرص های خودسرانه دارند، توسط راهنماها  بتوانند کاهش دهند و تیپر کنند، البته برای این کار باید کتابچه اش را بدهیم و لیست قرص ها را آماده کنیم و شرایط را تامین کنیم چون در بین خانم ها این گونه مصرف قرص، زیاد داریم.
تنها کاری که انجام دادیم به دلیل این که خانم ها و خانواده ها قوی و نیرومند شدند، یک ساختمان برای خانم های همسفر به صورت مستقل فراهم کردیم که فقط خودشان آن جا مستقر شوند؛ در گذشته همه کارهای گروه خانواده بر عهده آقایان بود حتی انتخابات مرزبانی و تشکیل پرونده ها، اما خوشبختانه امورات خانم ها ذره ذره جدا شد  و در عین آن چیدمانی که برای دیده بانان داشتیم همین چیدمان را برای گروه همسفران قرار دادیم و نام آن اسیستانت شد همین چیدمان هم برای گروه خانم های مسافر چیده شد که اسم آن اسیستانت است؛ به هر حال من این روز تبریک می گویم و چگونگی انجام مراسم بستگی به خود ایجنت و مرزبانان دارد که هماهنگی را انجام دهند ولی به دلیل این که بعضی شعبه ها مشترک برگزار کنند یعنی مسافرها هم حضور دارند باید هماهنگی لازم انجام شود و باز در جلسات  یک سری کارها را انجام بدهند. ما قصد نداریم مثل گذشته جشن را فقط در یک روز برگزار کنیم و بگویم جشن همسفر چون ما سه شنبه ها جلسه داریم، همسفرها همه سه شنبه بیایند اگر این کار را انجام دهیم فاجعه می شود؛ تمام همسفرها و مسافرها  سه شنبه می خواهند به شعبه بیایند و کار بسیار سخت خواهد شد به همین دلیل به گونه ای برنامه ریزی انجام دهید که کم کم بیایند حتی هفته آینده که قرار است هفته همسفر شروع شود اگر لازم هست همه ایام هفته جلسه برگزار شود و اعلام کنید؛ مشکلی ندارد، به عنوان مثال شنبه تعدادی لژیون بیایند و یکشنبه تعداد دیگری و تا آخر هفته تمام لژیون ها به اتمام برسند یا جشن همسفر چهار قسمت یا سه قسمت بشود و این بستگی به ظرفیت شعبه دارد. حتماً باید این جشن را برگزار کنیم و به نحوی باشد که همه حضور داشته باشند و همه بتوانند به همسفرهای خود کادو اهدا کنند. در روز همسفر دادن گل ممنوع است، می خواهید پنجاه هزار تومان گل بدهید پول آن را در پاکت بگذارید و به همسفر بدهید، بیست هزارتومان یا پنج میلیون تومان در پاکت بگذارید و به همسفر هدیه دهید.
من با گل مخالف نیستم، گل در گلستان زیبا است ولی گلی که صد هزارتومان پول برای خریدش بدهید و بعد از دو روز خشک شود، خودم شخصاً ترجیح می دهم پول آن را دریافت کنم؛ نمی دانم شما در این مورد چه نظری دارید شاید همین نظر را دارید ولی رودربایسی  می کنید.
بسیار خوشحالم که همسفران به آن آگاهی دست پیدا کردند، به مرحله استادی رسیدند و می توانند نیروهای دیگر را پرورش دهند و فضای خوبی را به وجود آورند. خوبی دیگری که همسفران داشتند این بود که: محیط را خیلی با طراوت کردند چرا که محیط هایی که مردانه باشند و فقط آقایان حضور داشته باشند، محیط خشنی خواهد بود و گاهی اوقات به جاده خاکی خواهند زد؛ اما حضور خانم ها در کنگره ۶۰، باعث شد که آقایان یک مقدار مرتب تر باشند و به خود رسیدگی کنند و به این موضوع بسیار کمک کرد.
دیروز با آقای دکتر اختیاری که از آمریکا آمده بودند، صحبت می کردم؛ ایشان مدارج تحصیلاتی بالا را به انجام رساندند و در کارهای تحقیقاتی اعتیادها، نوروترانسمیترها و تصویربرداری از مغز خیلی پیشرفت کرده اند و ان شاالله با هم، همکاری داشته باشیم، می فرمودند: جناب مهندس من که چندین سال در آمریکا مشغول کار هستم، تمام «ان جی او» ها (NGo) را دیده ام، بزرگ‌ترین «ان جی او» که مربوط به نگهداری مصرف کننده ها می باشد، به صورت یک هتل هفت ستاره است و مربوط به «بتی فورد» می باشد، بتی نام و فورد نام خانوادگی او می باشد، اگر اشتباه نکنم بتی خانمِ آقای فورد بود. فورد رئیس جمهور آمریکا و بتی خانم ایشان بود، الکلی بودند و بعد الکل را ترک می کند و آن «ان جی او» را به وجود می آورد البته؛ بتی فورد با یک «ان جی او» دیگر ادغام شدند و سازمان بسیار بسیار بزرگ و بهتری را در آمریکا به وجود آوردند.
دکتر می گفتند: من که در آنجا بودم اصلاً قابل مقایسه با کنگره ۶۰ نیست، نمی خواهم باعث غرور و یا نخوت ما شود، می فرمودند: قابل قیاس با کنگره نیست و پارامترها و نتایجی که هست اصلاً قابل قیاس نیست. در پاسخ گفتم: به دلیل این که ما درمان اعتیاد را بلد هستیم، درمان اعتیاد به آن مفهوم که: اگر یک هروئینی در انبار هروئین باشد، شب در آن جا خوابش ببرد. در هیچ کجای دنیا چنین چیزی نداریم، اگر کسی هست به ما بگوید. ممکن است کسی به ما بگوید شما با تمام دنیا ارتباط نداری، بله! نخوردیم نان گندم، دیدیم دست مردم. یکی این که با آقای ویلیام مرتب در ارتباط هستم که هفته یک بار یا دو هفته یک بار نامه نگاری و ارتباطات خیلی قوی داریم چرا که ویلیام با تمام دنیا در ارتباط است از قبیل ژاپن، چین، بریتانیا، آفریقا و ... با همه ارتباط و مصاحبه دارد و اگر به سایت آن مراجعه کنید تمام بزرگان و لیدرشیپ ها از سراسر دنیا در آنجا هستند، پس به این صورت است که آگاهانه است؛ بنابراین آن ها درمان را نمی دانند و هنوز به درمان نرسیده اند؛ ما در کنگره ۶۰ از نظر درمان اعتیاد، شاید پنجاه تا شصت سال از بقیه جلوتر باشیم، شاید کشور خودمان پنجاه سال دیگر برسد به نقطه ای که الآن ما هستیم یعنی عام شود؛ اگر در کشور از الگوهای متد کنگره 60 الگو برداری کنند، حداقل بیست سال دیگر، ممکن است به این جا برسد؛ برای کشورهای دیگر لااقل پنجاه سال دیگر یا بالای بیست الی سی سال عقب هستند. ما سعی می کنیم در خارج از کشور در سال ۱۴۰۰ شعب بزنیم، از الآن در حال آماده سازی مقدمات آن هستیم؛  ان شاالله که در کشورهای همسایه و ان شاالله در آمریکا هم بتوانیم شعبه بزنیم؛ در آمریکا هم یک تعداد نیروهایی داریم که حتی راهنما بودند و در خارج از ایران و در آمریکا ساکن هستند، سیتی زن هستند، اقامت دارند و یا گرین کارت دارند. در آینده برنامه ریزی کنیم به کمک دوستانی که آنجا داریم ذره ذره مقدمات را فراهم کنیم که در آنجا هم شعب کنگره ۶۰ را دایر کنیم و دیگر به خواست خداوند می باشد که کجا بتوانیم این کار را شروع کنیم تا این اطلاعات و دانش را به آنها برسانیم.
امروز اگر خانواده من نیامدند به خاطر این است که: خانم آنی بزرگ به دلیل کرونا گفتیم در خانه باشند و استراحت کنند و کم تر بیرون بیایند و دخترم که باردار هستند و در فضا زیاد ظاهر نمی شوند و حداقل در جلسات و گروه ها می آیند و در روزهای چهارشنبه تذکر می دهیم که جمعیت حداقل باشد به این دلیل نیامدند. اگرچه، کادوهایشان را همیشه روز همسفر با خود می آورم و پاکت هایشان آماده است یعنی خود من هم کادو را می دهم. همه شما هم آماده شوید کادوهایتان را به خانواده ها ان شا الله بدهید.
 
 

 

 

جالب است؛ بعضی افراد که خدماتی را انجام می دهند، ما تا جایی که بتوانیم آن خدمات را مطرح می کنیم و نشان دادن این خدمات که نسبت به کنگره دارند، نشان خوبی است و خودنمایی یا ریا نیست؛ زیرا حامل پیام خاصی است، این که ما پهلوانان را اینجا معرفی می کنیم نه این که آنها بگویند ما می خواهیم کاری انجام دهیم و کسی نداند! می توانید کار خیر انجام دهید و بقیه بدانند تا الگو شود. وقتی کار مثبتی انجام می دهید، باید کاری کنید که دیگران بدانند و آنها هم انجام دهند، کار منفی را نمی توانید بیان کنید چرا که می شود: افشا فحشاء (فحشا به معنی کار بد و زشت) کار زشت را نباید مطرح کنیم؛ ولی کار خوب را باید اعلام کنیم که الگو باشد برای دیگران و کار کنگره ۶۰ بر مبنای الگو است؛ یکی از شاهکار های کنگره ۶۰، ایجاد الگو‌، حرمت گذاشتن و تربیت کردن الگوها است و مشخص کردن الگو ها که از حد چهار چوب خودشان خارج نشوند زیرا اگر خارج گردند، نابود و خراب می شوند، ما باید آنها را حفظ کنیم بنابراین وقتی تازه وارد به کنگره ۶۰ وارد شود، الگوها را می بیند و سعی می کند خودش را به آن مرحله برساند؛ تازه وارد می بیند که  راهنما عزت بسیار زیادی دارد و از احترام ویژه ای برخوردار است و موقعی که رهجو به رهایی می رسد راهنما یک لذت غیر قابل تصوری می برد که آن لذت را با هیچ چیز نمی شود تأمین کرد. ما هر کاری که انجام می دهیم، می خواهیم از آن کار راضی باشیم و دچار شعف شویم؛ حتی کسی که پولدار است و پول جمع می کند، می خواهد دچار شعف شود. وقتی شخصی عضو لژیون سردار می شود، ما الآن افرادی را داریم که با گرفتن وام عضو لژیون سردار شده اند مثلاً یک میلیون یا دو میلیون تومان دارد و 4 میلیون وام قرض‌الحسنه می گیرند و عضو لژیون سردار می شوند؛ وقتی این شخص با این فرم به عنوان الگو عمل می کند، بقیه می بینند و فرا می گیرند و می گویند چرا ما عضو لژیون سردار نشویم؟ بعد متوجه شدیم که: هر کس به این سرا در آید، نانش دهید از ایمانش نپرسید؛ یعنی هر شخصی که وارد کنگره می شود، از آن سؤالی نمی پرسند و فقط راجع به محدوده مشخص شده کار می نمایند تا شخص به درمان برسد، حتی از آن هیچ پولی نمی خواهند و تمام خدمات کنگره ۶۰ رایگان است؛ دارو که می گیرند باید پول داروی خود را به کلینیک بدهند و به ما هم نمی دهند، اینجا هم اگر داشتند و خواستند، می توانند به صورت داوطلبانه کمک نمایند؛ با این حرکت که انجام شد، کنگره روز به روز مستحکم تر می شود و مسئله مالی از ضروریات است؛ ما نمی توانیم بدون علم و نیروی متخصص و بدون پول باشیم، این پول با ارائه الگوها تأمین می شود، همان گونه که تا کنون تأمین شده است و فضاهایی در کنگره ۶۰ درست می شود، برای فرزندان و پدران و مادران و خواهران و برادران و نوه های ما که اگر آنها گرفتار شدند، باز چراغی روشن باشد. الان بعضی از گروه ها که می بینم واقعاً وضعیت بدی دارند که برای تشکیل جلسات، باید برای ساعات مشخصی به اداره ای یا ترمینال یا در قبرستان ها یا پارک ها و بیغوله ها بروند و جلسه تشکیل دهند و گروه درمانی کنند؛ واقعاً خیلی دشوار است. من صحبت می کردم، گفتم: الگوی شما در اعتیاد، کسانی که کارتن خواب هستند و اسپند دود می کنند، شده است و به محض آمدن اسم اعتیاد، می گویید: اینها یعنی اعتیاد؛ اینطور نیست! شصت، هفتاد هزار نفر به این صورت هستند.
دیروز در قسمت خانم های مسافر، با هر کدام صحبت می کردم لیسانس یا فوق لیسانس یا دانشجوی دکترا، خانواده دار، همسر دار و همه چیز بسیار عالی بود، حالا یا در کنار همسر خود یا به یک صورتی، این گونه شده اند؛ ولی فاسد نشده اند! علم و دانش در جامعه معتادین، بسیار زیاد است، مقام و منصب در معتادین، بسیار زیاد است، سرمایه و پول در جامعه معتادین، زیاد است، آن کسانی که اسپند دود می کنند، هفتاد یا هشتاد هزار نفر هستند، حالا یک میلیون هم که باشند؛ بقیه همه شاغل و آبرومند هستند، تشکیل خانواده و زندگی دارند، بخواهند تریاک مصرف کنند تا هفتصد سال دیگر هم می توانند، ما کسانی را در کنگره داریم که ترک اعتیاد کردند و درمان شدند، اگر بخواهند هیچ کاری انجام ندهند و فقط در خانه بنشینند تا هفتصد سال دیگر بخورند، پولشان تمام نمی شود؛ پس به خاطر بی پولی، سراغ درمان اعتیاد نمی آیند بلکه به خاطر بیداری و آگاهی و به خاطر یک خاصیت دیگری جلو می آیند و اینها الگوها هستند و ما به الگو نیاز داریم؛ به همین دلیل ما عنوان های مختلف داریم: عضو لژیون سردار، دنور، پهلوان و... داریم. ما مطرح کردیم و تمام شهرها الان هجوم آوردند که ما می خواهیم شعبه بزنیم، می گوییم: باید نیرو داشته باشید، زمان می برد و الان نمی توانید شعبه بزنید؛ می گویند: زمین می دهیم، هزار متر، دو هزار متر...می گوییم: باید صبر کنید؛ ولی در بعضی از شهرها پتانسیل زدن شعبه وجود دارد یعنی بچه های کنگره ۶۰ که درمان شده اند از آن شهر هستند و در آن شهر ما ده تا پنج تا سه تا یا یک راهنما داریم، در آنجا ما می توانیم شعبه بزنیم و به مقادیر زیادی بچه های کنگره ۶۰ این کار را انجام دادند. در گرگان، مهدی پیش من آمد که: این مقدار پول برای زمین کنگره ۶۰ بدهید، گفتم: قبل از عید نمی توانم و اگر پول بخواهید، بعد از عید؛ چرا که الان برای دانشگاه به مقدار زیادی پول دادیم، ساختمان برای همسفر ها خریدیم تقریبا 12 میلیارد، باز خدا به بعضی بچه های کنگره ۶۰ خیر بدهد که برای قشم و جاهای دیگر مصالح می فرستند. گفتم: بروید خدا درست می کند و ایمان داشته باشید که درست می شود. رفتند از شخصی زمین بخرند، اول گفت تخفیف نمی دهم، روز دوم به کنگره آمد و دید که پول برای چه کاری مصرف می شود، گفت: ششصد هزار تومان پول زمین است، شما سیصد هزار تومانش را ندهید، جلسه بعد آمد، گفت: آن مقدار از پول را هم نمی خواهم! اصلاً عضو کنگره نیست، غریبه است و گفت من زمین را برای کنگره  می دهم زیرا می دانم که کجا می خواهد مصرف شود و این مهم است؛ اگر انسان ها بدانند که اگر مالی دارند وقتی به جایی می دهند به چه مصرفی می رسد، دریغ نمی کنند. زمین را داد و سندش را هم به نام کنگره ۶۰ زد و یک ریال پول هم نگرفت و حتی گفت من در ساختش هم کمک می کنم. اینها الگوها هستند و باید معرفی شوند؛ یکی از الگوهای ما آقای قاسم از شهر یزد است که امروز اینجا حضور دارد، تشریف بیاورد و خودش توضیح دهد که چه کار کرده و همه ماجرا را شرح دهد.

 

 

تایپ و ویرایش گروه سایت همسفران کنگره60

نام فایل

 

تاریخ

لینک

فایل صوتی سخنان مهندس

 

99/12/06

 

دانلود

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .