یازدهمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60؛ ویژه آقایان مسافر و همسفران نمایندگی شیروان؛ با استادی کمک راهنمای محترم آقا کاظم، نگهبانی آقا مسعود و دبیری آقا محمد جواد با دستور جلسه "وظایف راهنما و رهجو" پنجشنبه 30 بهمن 1399 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان کاظم هستم یک مسافر؛
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که فرصت حضور دوباره در نمایندگی شیروان را به من عنایت کرد و به ایجنت محترم جناب آقای اختری، گروه همسفران سرکار خانم فاطمه، گروه مرزبانان و کلیه دوستان عزیز، نمایندگی شدن شیروان را تبریک عرض میکنم. واقعاً با تمام وجود خوشحالم چون زحمات زیادی کشیده شد. آقای اختری و افراد زیادی در پارک و جاهای مختلف تلاش کردند و حالا امروز این نمایندگی شکل گرفته است. شاید مسئولیتها دوچندان شده باشد ولی هرچه در کنگره اتفاق میافتد فقط میخواهد وظیفه را به ما نشان بدهد. این وظایف برای این قرار داده شده است که نظم و انضباط را به ما یاد بدهد و طریقه قدرشناسی و شرح وظایف هر فرد را در هر جایگاهی مشخص مینماید و این اتفاق خدا را شکر در نمایندگی شیروان صورت گرفته است. در کنگره 60 راهنما فقط به صرف اینکه در گذشته تجربه مصرف مواد را داشته و دوره درمان یکساله را در کنگره گذرانده است؛ راهنما نیست.
راهنما در آزمون کمکراهنمایی شرکت میکند که کنگره حساسیت زیادی روی آن دارد. کسی که میخواهد شال کمک راهنمایی بگیرد، بعد از قبولی در آزمون حتماً بایستی مورد تائید راهنمای خودش، ایجنت، مرزبانی و گروه ورزش پارک قرار بگیرد؛ سلسله مراتب خیلی دقیق و قوی است و بعد از آن تازه میرسد به مرحلهای که باید برود برای مصاحبه و پیمانش را ببندد. پس این اتفاق برای راهنما یک سیر تکاملی از لحاظ معلومات و دانش است.
اگر ما بهعنوان یک رهجو برای درمان به کنگره آمدیم و میدانیم که اینجا درمان اتفاق میافتد، پس باید کنگره را تمام و کمال قبول داشته باشیم؛ نمیشود بگویی در طول هفته سی دی نمینویسم و با سلیقه من جور در نمیآید ولی پیراهن سفید را میپوشم. نمیشود بگویی مشارکت نمیکنم ولی اعلام سفر را دوست دارم. اینجوری نمیشود و اتفاق خوبی برای ما نمیافتد. این به این معناست که رهجوی خوبی برای کنگره و راهنمایت نیستی. سرسپردگی و رعایت قوانین و حرمتها از وظایف مهم رهجو است؛ وقتی قوانین و حرمتها را رعایت کنیم قطعاً یک مکان امن و مقدس برای سفر کردن خواهیم داشت.
اگر قوانین و حرمتها را رعایت نکنیم قطعاً آسیب به خودمان و سیستم کنگره میزنیم و این تأثیرش کاملاً به خود ما بازمیگردد. کسی که رهجوی خوبی باشد مطمئناً در آینده راهنمای خوبی هم خواهد شد و اگر نخواهد راهنما بشود قطعاً یک درمان شده بسیار خوب خواهد بود. رهجویی که در سفر اول فرمانبردار باشد و بتواند فرامین و وظایفش را درست اجرا کند مسلماً در محیط خانواده و محل کارش هم مورد تحسین دیگران واقع شده و کم خطا خواهد بود. چون لذت فرمانبرداری را چشیده است. اینها مواردی است که در کنگره مرتب به ما یادآوری میشود تا انشالله بتوانیم بیشترین بهره را از مسیر درمان و آموزشهایمان ببریم.
اما در مورد دستور جلسه دوم تولد پنجمین سالروز رهایی آقای علی باید بگویم شما روحیات علی آقا را بیشتر از من میدانید. یک خلقوخوی خیلی آرام و متین دارد و کارهایش را همیشه خودش انجام میداد. برخلاف یک فرد جوانی که به کنگره میآید و شاید تنها دغدغهاش فقط مصرف مواد باشد؛ ولی علی آقا دغدغههای زیادی داشت؛ مشکل کار بود، فرزند بود و من همیشه به ایشان میگفتم اگر مشکلات هست فقط باید خودت را دریابی.
اگر آن فرزند من است، اگر آن کار من، اگر آن پیشرفت اقتصادی و پایگاه اجتماعی من است؛ اگر این مشکلات هست محوریت فقط خود شما هستی. پس همیشه به ایشان میگفتم به خودت نگاه کن، همیشه کارت را درست انجام بده، اگر در یک زندگی تکیهگاه هستی سعی کن تکیهگاه خوبی باشی.خدا را شکر این اتفاق برای علی آقا افتاد. ایشان با مشکلاتشان کنار آمدند و تنها دغدغهشان شد خودشان و کارهایشان را انجام میدادند. درنهایت وقتی آن هسته و ریشه اصلی درست شد، خانواده هم خدا را شکر درست شد و بسیاری از نگرانیهایشان برطرف شد.
وقتی انسان میشود آزادمرد، آقای مهندس در کنگره نکته به نکته شرایطی برای آن گذاشتهاند و یک تفکری پشت سرش هست که شاید امروز ما درک نکنیم؛ ولی علی آقا امروز باید بداند که جشن آزادمردی را که گرفت باید با علی آقای دیروز فرق داشته باشد و باید بداند که آزادمرد است. وقتی 5 سال تمام بشود بایستی خودمان را وزینتر و با مطالعه بیشتر، کاملتر کنیم و در راستای اهداف کنگره انشالله حرکت داشته باشیم و همواره بایستی خداوند را شاکر باشیم که خدمتگزار مخلوقینش هستیم و این بزرگترین افتخار برای ما خواهد بود. به علی آقای عزیز، همسفر گرامی و خانواده محترمشان تبریک میگویم.
اعلام سفر:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره. مدت تخریب 12 سال، مدت سفر 14 ماه و 8 روز، روش درمان DST، داروی درمان OT، نام راهنما آقا کاظم، ورزش در کنگره دوچرخه سواری و کوهنوردی، رهایی 5 سال و 5 ماه، در ضمن مسافر ویلیام هستم، آنتی ایکس مصرفی سیگار، مدت تخریب 25 سال ، مدت سفر 10 ماه، روش DST، داروی درمان آدامس نیکولایف، نام راهنما آقا ناصر، رهایی از بند نیکوتین 4 سال و 4 ماه
آرزوی مسافر علی :
آرزوی اولم را تقدیم میکنم به همسر عزیزم و آرزو میکنم که هر آرزویی دارند انشالله به بهترین شکل برآورده شود. آرزوی دومم این است که با تأسیس دانشگاه انشالله این دانشگاه در سراسر گیتی آنچنان رونق و گسترش پیدا کند که آرزوی تمام ما کنگرهایها و در ابتدا جناب آقای مهندس به بهترین شکل ممکن تحقق پیدا کند.
سلام دوستان علی هستم مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در برههای از زمان و مکان زندگی میکنم که بهترین معلم زندگیام؛ معمار کنگره 60 جناب آقای مهندس دژاکام شرف حضور دارند. انشالله سایهشان همواره مستدام باشد و همچنین تشکر میکنم از راهنمای عزیزم جناب آقای کاظم نوروزپور که بزرگواری فرمودند و در جشن آزادمردی بنده شرکت نمودند، همچنین از راهنمای درمان سیگارم جناب آقای ناصر عادلی نژاد تشکر میکنم که وقتی در حیاط کنگره ایشان را دیدم بسیار انرژی گرفتم، امیدوارم رهجوی خوبی برای این بزرگواران بوده باشم. انشالله همیشه تندرست و پیروز باشند و سالهای سال بتوانم در کنار ایشان بیاموزم. از کلیه عزیزانی که از مشهد تشریف آوردند سپاسگزارم.
از ایجنت محترم نمایندگی شیروان جناب آقای اختری و همسفر محترمشان که باعثوبانی اتصال من به کنگره بودند، صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم، از کمک راهنمایان عزیز نمایندگی شیروان جناب آقایان قاسمی، شبیری و حسنزاده، مرزبان محترم و کلیه عزیزانی که زمینه برگزاری این جشن باشکوه را مهیا نمودند، خصوصاً دوستان عزیزم در لژیون چهارم کمال تشکر و سپاسگزاری را دارم. بهعنوان یک رهجو از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان جناب آقای مهندس امین و سرکار خانم آنی تشکر میکنم که حقیقتاً در این برهه از زمان به بهترین شکل ممکن زندگیشان مثمر ثمر بوده است و این ثمرات در زندگی ما کنگرهایها همواره جاری است. خب اگر بخواهم در مورد خودم صحبت کنم، زندگی گذشته من منفی بوده است و نمیخواهم امروز از منفیها صحبت کنم؛ اصولاً در کنگره یاد گرفتهام تا مثبتها هست از منفیها صحبت نکنم.
خب سایه زندگی من در گذشته در تاریکیها بوده ولی هرچه بوده گذشته و امروز که در این جایگاه هستم خداوند را شاکر و سپاسگزارم، چون خانواده خوبی دارم و همسر و فرزندان خوبی دارم.
از همسر عزیزم سپاسگزارم اگر امروز با خیال راحت میآیم نمایندگی شیروان و خدمت میکنم به خاطر گذشتهای ایشان نسبت به من بوده که از حق خودش میگذرد، بیشتر اوقاتی که باید در کنار ایشان و خانواده باشم. ایشان زحمات زیادی را متحمل میشوند تا من با خیال راحت بیایم کنگره و خدمت کنم از ایشان بسیار سپاسگزارم.
من آقای محمد اختری را اصلاً نمیشناختم، بهواسطه آشنایی نسبی با پدر ایشان بهطور اتفاقی با محمد آقا آشنا شدم و جرقه اولیه ورودم به کنگره توسط ایشان زده شد و همیشه قدردان راهنماییهای ارزشمند ایشان بوده و هستم. همیشه سعی کردم رهجوی فرمانبرداری باشم و اتفاقات بسیار خوبی با فرمانبرداری برای من رقم خورده است. توجه به سه اصل پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک در زندگی بسیار برای من راهگشا بوده است. مطالعه و درک وادیها بسیار به من کمک کرد و مطالب بسیار زیادی از آنها فراگرفتم.
در وادی دوم میگوید همهچیز در درون و برون شماست؛ من رفتم در وجود خودم تفکر کردم و فهمیدم اگر بخواهم خودم را بشناسم باید به درون خودم رجوع کنم و دوربین را روم خودم زوم نمایم.
در وادی پنجم فهمیدم اگر بخواهم حرکت کنم باید ذهنم را آرام کنم، فهمیدم بایستی آن پندار گذشته را تغییر بدهم. اگر بخواهیم ذهن مثبتی داشته باشیم باید حسمان را مثبت کنیم، اگر حسمان مثبت شد آنوقت عقلمان فرمان مثبت صادر میکند. در پایان از همه شما ممنونم که در جشن آزادمردی من شرکت کردید و زمینه این جشن باشکوه را فراهم نمودید.
انشالله اتفاقات بسیار خوبی برای یکایک شما عزیزان رقم بخورد و این جایگاه را برای همه شما آرزومندم.
95/6/11 روزی که ژرفای وجودم از سوهان روحم صیقل گرفت و همسفر مردی شدم که بارها و بارها با او سفر کرده بودم و سفرم را با ایشان آغاز کرده بودم. خیلی خوشحالم که این اتفاقات رقم خورد تا من الان اینجا حضور داشته باشم و یک حس بسیار خوبی را تجربه کنم. تشکر میکنم از بزرگ مرد کنگره 60 جناب آقای مهندس که یادآوری کرد بالی دارم برای پریدن، برای یک زندگی قشنگ تر و برای رهایی...
تشکر و سپاسگزاری میکنم از کمک راهنمای محترم مسافرم جناب آقای کاظم مرد متینی که رهجویان نمونهای به کنگره تحویل داد. از جناب آقای ناصر کمک راهنمای درمان نیکوتین همسفرم تشکر میکنم، از کمک راهنمای همسفران خانم سرکار خانم سهیلا بسیار سپاسگزارم. از جناب آقای اختری و همسفر محترمشان و همچنین کلیه عزیزان که در این جشن شرکت فرمودید کمال تشکر و قدردانی را دارم و از خداوند برای شما عشق و آرامش آرزومندم.
عکس ها: مسافر غلام
تایپ و ارسال: مسافر میلاد (لژیون چهارم)
-
منبع:
شیروان
- سه شنبه 5 اسفند 1399
- تعداد بازدید از این مطلب :
1458