English Version
English

جشن سومین سال رهایی‌مان مصادف شد با سالگرد ازدواجمان

جشن سومین سال رهایی‌مان مصادف شد با سالگرد ازدواجمان

جلسه چهاردهم از دوره شانزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ ویژه آقایان مسافر و همسفران نمایندگی رودهن با استادی راهنما مسافر احمد، نگهبانی مسافر مهدی و به دبیری مسافر امیر با دستور جلسه "درختکاری" شنبه  2اسفند ماه 1399 ساعت 16 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر. دستور جلسه امروز، هفته درختکاری و همینطور جشن سومین سال رهایی کمک راهنمای محترم علی آقا و همسفر ایشان کمک راهنما خانم فاطمه نیز می‌باشد.

چندین سال است که در کنگره ۶۰ درختکاری انجام می‌گیرد. هر انسانی وظیفه دارد که در سال یک درخت بکارد. کاشتن یک درخت یعنی کاشتن یک نفس.

اگر قرار باشد که انسان بذری را بکارد ابتدا باید زمین را آماده نماید. اگر من خواسته‌ای دارم ولی با وجود تلاش بسیار به آن نمی‌رسم، نشانه این است که هنوز بستر آن فراهم نشده است. همه انسان‌ها درون خود یک زمینی دارند که باید در آن میلیون‌ها بذر بکارند زیرا همه ما برای یک هدفی به زمین آمده‌ایم. برای رسیدن به هدف نیز باید بستر را فراهم نماییم. من بعنوان یک خدمتگزار در ابتدای خدمت قطعاً یکسری ایراداتی خواهم داشت و چون بستر خدمت فراهم‌ شده کم‌کم بذرها را می‌کارم تا به خواسته‌هام برسم.

درختکاری یکی از ابزارهایی است که من بذر کاشتن را درون خودم آغاز کنم. ولیکن فقط کاشتن مهم نیست نگهداری آن مهم است. رسیدن به قله مهم نیست، من باید آن جایگاه را حفظ کنم.

شخص مصرف کننده خودش بذر اعتیاد را کاشته است. اما وقتی برای درمان قدم برمی‌دارد یعنی یک شهامت به خرج داده است. میلیون‌ها نفر بیرون درب کنگره هستند ولی جرات ندارند بگویند که می‌خواهیم درمان شویم.

مصرف کننده یک زمانی از مصرف خود لذت برده اما روزی آن لذت تبدیل به ذلت شد و فهمید که باید پرونده اعتیاد بسته شود.

در درختکاری دو حالت وجود دارد؛ اول کاشت بذر، دوم نگهداری از آن بذر و من سعی می‌کنم همیشه در مکان‌هایی درخت بکارم که به آن دسترسی داشته باشم و بتوانم آن‌ها را ببینم.

سخنان استاد در مورد مسافر:

قسمت دوم دستور جلسه مربوط به تولد سه سال رهایی مسافر علی و همسفر ایشان خانم فاطمه می‌باشد. در ابتدا به آقای مهندس، خانواده کنگره ۶۰ و به راهنمای خودم آقای عبدالرضا ثالثی و همچنین به آقای حامد رحمتی راهنمای اول علی آقا تبریک میگویم.

علی آقا از همان ابتدای سفر، خدمتگزار بودند و در عین آرامش همیشه به دنبال هدف‌های بزرگ بود  و همسفر فاطمه در تمام طول مسیر همیشه همراه ایشان بودند.

امیدوارم در طول زندگی علی آقا و همسفر ایشان به همراه دو پسرشان موفق و پیروز باشند.

در ضمن این جشن رهایی با سالگرد ازدواج این دو عزیز و نیز با روز درختکاری یعنی روز کاشتن‌ها مصادف می‌باشد. روز کاشتن عشق، کاشتن زندگی مجدد و کاشتن مهر و محبت است.

انشاالله از بذرهایی که در زندگی کاشته‌اید، نگهداری نمایید و در راستای اهداف خود بذرهای دیگر بکارید و حفظ و نگهداری کنید.

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید متشکرم.

اعلام سفر مسافر:

سلام دوستان علی هستم یک مسافر. با ۲۰ سال تخریب تریاک، شیره و متادون وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس مصرفی روزانه ۷ گرم شیره خوراکی، ۱۲ ما سفر کردم به روش DST با داروی درمان شربت OT باراهنمایی آقای احمد رستمی، رهایی از بند مواد مخدر ۳ سال و ۵ ماه و ۱۷ روز در ضمن مسافر سیگار هم هستم ۱۰ ماه و ۲ روز سفر کردم به روش DST با داروی نیکوتین خوراکی با راهنمایی آقای احمد رستمی، رهایی از بند نیکوتین ۳ سال و ۳ ماه ۱۷ روز.
 

آرزوی مسافر:

آرزوی می‌کنم که برادرم مهدی و برادر همسرم روزی وارد این مجموعه شوند و سفر خود را آغاز کنند و به درمان و رهایی برسند.

سخنان مسافر:

از تمامی شما تشکر می‌کنم که در این لحظه در این مکان حضور دارید و از خداوند ممنون و سپاسگزارم که امروز در این جایگاه قرارگرفته‌ام. از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم، همچنین از راهنمای عزیزم آقای احمد رستمی ممنون و سپاسگزارم و همینطور از آقای حامد رحمتی که در ابتدای راه کمک شایانی به من کردند ممنون هستم. جا دارد از راهنمای همسفرم خانم ملکی نیز تشکر و قدرانی نمایم زیرا ایشان زحمات بسیاری را برای همسفر من کشیده‌اند در ضمن از همسفر مهربان خود ممنون و سپاسگزارم که در طی کردن این مسیر همراه من بودند.

از خداوند ممنون و سپاسگزارم که مرا با کنگره 60 آشنا کرد تا من بتوانم بدین‌وسیله به درمان، رهایی و حال خوب برسم و از تاریکی‌ها نجات پیدا کنم و با دوستانی از جنس عشق و محبت آشنا شوم که در هیچ جایی از دنیا نظیرشان وجود ندارد. انسان‌هایی که از خود می‌گذرند تا بتوانند به کسانی که درگیر تاریکی‌ها و بیماری اعتیاد هستند کمک کنند تا آن‌ها نیز بتوانند به درمان و رهایی برسند. در آخر امیدوارم در این مسیر ثابت قدم باشم و بتوانم با کمک دیگر خدمتگزاران عزیز، بستری را فراهم کنیم تا شاهد رهایی‌های بیشتری در این مجموعه باشیم.
 

سخنان کمک راهنمای همسفر:

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر احمد. من این روز بزرگ را به بنیان و خانواده بزرگ کنگره 60 و همینطور راهنمای علی آقا و تمامی کسانی که این بستر را فراهم کرده‌اند تا این رهایی شکل بگیرد خدا قوت میگویم. خیلی خوشحال هستم که امروز در جشن سومین سال رهایی این دو عزیز حضور دارم و امیدوارم روزی برسد تا باهم و در کنار یکدیگر آزادمردی‌شان را جشن بگیریم. این دو عزیز با مسیری که انتخاب کردند توانستد تجربیات و آموزش‌های بسیاری را به دست آورند. در زندگی هر شخصی بالا و پایین شدن‌های بسیاری وجود دارد و این موضوع در مورد این دو نیز صدق می‌کند، اما من تمامی این مسائل و موضوعات را به فال نیک می‌گیرم، به خاطر اینکه این مسائل خود نشان دهنده حرکت هر انسان است. این عزیزان در کنگره خاصه رهایی را داشتند و با حضورشان و خدمت کردن در این مجموعه و همچنین با صبر و فرمانبرداری توانستند آن بذری را که کاشته بودند و محصول آن چیزی نبود جز رهایی برداشت کنند و از این بابت واقعاً خوشحال هستم و میوه آن، همین چیزی است که ما امروز آن را می‌بینیم و آن چیزی نیست جز خدمت به هم نوعانشان که امروز شاهد این مهم هستم. در آخر می‌خواهم در مورد خانم فاطمه بگویم: ایشان از همان اول که وارد کنگره شدند به معنای واقعی خواهان آموزش و خدمت کردن بودند و توانستند از این طریق آموزش‌های بسیاری را کسب کنند و در آخر امیدوارم روزی ایشان را با شال آبی در این مجموعه ببینیم.
 

سخنان همسفر:

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر علی. از خداوند ممنون و سپاسگزارم که لطفشان شامل حال من شد تا بتوانم این احساس خوب را تجربه کنم. آرزو می‌کنم این لطف خداوند شامل حال یکایک شما نیز شود و روزی بتوانید این احساس شیرین را تجربه کنید. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا انسان‌هایی همانند ما بتوانند وارد این مجموعه شوند و به درمان و رهایی برسند. از آقای رستمی تشکر می‌کنم که پا به پای مسافر من قدم برداشتند و در طی کردن این مسیر او را یاری کردند. از راهنمای عزیزم خانم ملکی ممنون و سپاسگزارم به خاطر تمامی زحماتی که برای من کشیدند و برایشان بهترین‌ها را آرزو دارم و از شما عزیزان به خاطر حضورتان ممنون و سپاسگزارم.

باید به این موضوع اشاره کنم زندگی کردن با یک فرد مصرف کننده بسیار سخت و دشوار است و شاید اصلاً مسافر متوجه متحمل شدن سختی‌های همسفر خود به خاطر اعتیادش نباشد اما این یک واقعیت است و در دوران اعتیاد یک فرد مصرف کننده، همسفر او دچار تخریب‌های بسیاری می‌شود اما نکته مهم این است که من گذشته یا زندگی قبل از کنگره 60 را جزئی از زندگی خود حساب نمی‌کنم و آغاز زندگی با مسافرم را بعد از ورود به این مجموعه می‌بینم و باید به این موضوع اشاره‌کنم که سومین سالروز رهایی مسافرم مصادف شده است با سالگرد ازدواجمان و مسئله مهم این است که سالگرد ازدواج ما در کنگره 60 شکل گرفته است و در کنگره ما فراگرفتیم که چگونه بهتر زندگی کنیم. من به مسافر خود افتخار می‌کنم که توانست با خاصه قوی خود به درمان و رهایی برسد و در آخر آرزو می‌کنم تمامی مسافرانی که در این مکان حضور دارند روزی به درمان و حال خوب برسند.
 

عکاس: مسافر رحیم & مسافر مهدی
تایپ و و یراستاری: مسافر رحیم & مسافر محمود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .