English Version
English

محبت پیش‌زمینه عشق است

محبت پیش‌زمینه عشق است

محبت پیش‌زمینه عشق است.

آغاز محبت از وادی اول شروع می‌شود. با تفکر ساختارها آغاز می‌شود یعنی به چه چیزی فکر کنیم و به چه چیزی فکر نکنیم باید به هدف مور نظر فکر کنیم. فرد ابتدا باید آموزش ببیند و بتواند خودش را اصلاح کند و این عمل میسر نمی‌شود مگر اینکه حس انسان سالم بشود، یعنی استخر درونی خودش را زلال کند چون حس اولین شروع بکار گیری قوه عقل است. برای مثال یک مصرف‌کننده، حسش آلوده است و توسط حس آلوده تفکرش هم افیونی می‌شود.

 وقتی نیروی حس، نفرت، تجسس و حسادت را جذب کند همان را از خود انتقال می‌دهد چون حس آلوده، نمی‌تواند به دیگران محبت کند. محبت اندازه و مکان بخصوص خود را دارد برای مثال وقتی راهنما به رهجو ۳ روز سقوط آزاد می‌دهد ممکن است برای رهجو کمی سخت باشد ولی این عین محبت است. محبت در ۳ روز سقوط آزاد کاشته می‌شود و در ابتدای سفر دوم سبز می‌شود و بند عشقی بین انسان و خداوند برقرار می‌شود.

 اگر معرفت و شناخت انسان نسبت به محبت زیاد باشد متوجه می‌شود که بسیاری از اتفاقاتی که اطراف انسان رخ می‌دهد از طرف بندگان، گیاهان و خداوند عشق و محبت است. محبت از جسم و روان سالم تراش می‌شود. وقتی توسط آموزش‌های کنگره ۶۰ سیستم شبه افیونی بازسازی می‌شود یعنی اینکه انسان تزکیه و پالایش می‌شود و محبت در درونش بیشتر می‌شود. محبت منجر به تخریب نخواهد شد و میوه آن حلال مشکلات است. مثل محبت آقای مهندس که نتیجه آن رهایی بندگان از ظلمت و تاریکی اعتیاد است اگر انسان به این نتیجه برسد که هر عملی به خود انسان برمی‌گردد امکان ندارد موجب تخریب دیگران شود.

 

در وادی چهار هم تصویری از جنگل نشان داده می‌شود که هدهد به‌عنوان سرپرست، یک گروه آواز کر را تشکیل داده‌اند و در حال تمرین هستند با حضور بلبلان، پروانه‌ها در حال رقص با باله‌های رنگارنگشان و طاووس در مرکز دایره در حال باز کردن پرهایش و دم زیبای خود در حال تغییر حالات گوناگون و  نمایش بهترین رنگ‌ها می‌باشد. پرستوها، گیتار و قمری‌ها ویالون می‌نوازند و دیگر حیوانات در حال تمرین برای روز اجرا هستند. در تصویر دوم، های و هوی افتتاح مراسم قابل مشاهده است. تماشاچیان در جایگاه خودشان و هنرمندان در صف‌های منظم در میدان قرارگرفته‌اند. سلطان با یال‌های بسیار زیبا و شنلی ارغوانی و تاجی مرصع، در جایگاه مخصوص خود قرارگرفته و شیپور آغاز مراسم را می‌نوازد. ناگهان گروهی دیگر مثل فیل، شغال، کفتار، لاشخورها و خرس‌ها سر و صدایشان به گوش می‌رسید و هرکدام با صدای بلند کاری را انجام می‌دادند که دیگر صدای گروه اول شنیده نمی‌شد گروه اول مانند صدای عشق و محبت است که بسیار ظریف و خوش الهام هستند و گروه دوم مثل صدای کینه، نفرت، حسادت، ترس و ناامیدی است که این دو تصویر بیانگر درون و برون هر انسان یا جامعه یا کشوری است.

اگر می‌خواهیم صدای محبت و عشق را بشنویم باید صدای ضد ارزش را قطع کنیم. یعنی در تصویر اول نظم و هر چیزی سر جای خود قرارگرفته که بیانگر این موضوع است که ناهماهنگ و بی‌نظمی می‌تواند یکی از موانع محبت باشد از آراسته بودن و رنگ‌ها بیان‌شده که رنگ‌های زیبا بیانگر چیزهای مثبت در جهت صراط مستقیم است که می‌تواند کمک کند. انسان محبت را حس کند و در عوض در گروه فیل‌ها ناهماهنگی و دخالت در کار یکدیگر و...... را مثال می‌زند که باعث تخریب در گروه شده است انسان‌های بامحبت انتقام‌جو نیستند، کینه ندارند و حسادت نمی‌کنند حق دیگران را ضایع نمی‌کنند و سپاس‌گزار تمامی مخلوقین خداوند هستند.

 

 

خلاصه برداشتی از سی مثلث محبت

به قلم: کمک راهنمای ارجمند آقای حسن رضوانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .