جلسه پنجم از دوره هفتاد ویکم کارگاههای آموزشی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران کنگره 60، با استادی و نگهبانی مهندس دژاکام و دبیری همسفر گلناز با دستور جلسه ازدواج در تاریخ چهارشنبه 24 دی ماه ساعت 10:00 آغاز به کار نمود.
سخنان جناب مهندس:
امیدوارم حال شما خوب باشد، حال من هم بحمدالله خوب است. امروز ۲۴ دیماه است و ۲۴ روز از فصل زمستان گذشته است و کمکم به بهار نزدیک میشویم.
در ابتدا چند نکته را به سمع شما میرسانم و بعد راجع به دستور جلسه صحبت میکنیم.
نکته اول اینکه برای اجرای پیمان وادی هشتم، راهنمای شخص، درخواستی برای ایجنت شعبه مینویسد و بعد ایجنت دستور اجرای پیمان را صادر میکند و دیگر مثل گذشته نیازی نیست که درخواست اجرای پیمان برای من آورده شود. ولی برای دریافت نشان وادی هشتم حتماً باید به من مراجعه کنید.
و راهنمایی میتواند درخواست اجرای پیمان برای رهجوی خود بنویسد، که خودش پیمان وادی هشتم را بسته باشد.
اگر رهجویی راهنمایش به هر دلیلی به کنگره نمیآید، برای انجام وادی هشتم باید به ایجنت نمایندگی مربوطه درخواست دهد. در ادامه ایجنت دستور صادر میکند که پیمان وادی هشتم اجرا شود یا نشود.
نکته بعدی در خصوص اضافهوزن است. اگر در شعبهای، راهنمایی وجود داشته باشد که خودش کاهش وزن و طریقهی تغذیه درست را بلد بوده و اجرایی کرده باشد، اعضای شعبه باید به او مراجعه کنند. ولی اگر آن شعبه چنین راهنمایی ندارد، شخص خواستار کاهش وزن، دفترچهاش را به راهنمایش داده تا تاریخ بزند و وزن دقیق او را در دفترچه یادداشت کند. سپس به رهجو میگوید که بایستی چهار سی دی مربوط به کاهش وزن و ساختمان جسم را گوش بدهی. پس از گذشت ۱۰ ماه، به من مراجعه میکنند و درصورتیکه شرایط لازم و مناسبی داشته باشند، آنها را بهعنوان راهنمای کاهش وزن تعیین میکنم.
نکتهی بعدی اینکه؛ اگر اتوبوسی جلوی درب کنگره، اعضا را پیاده میکند، باید بعد از رساندن مسافرها به ترمینال برود و جلوی درب کنگره منتظر نماند. چون این قضیه باعث میشود که همسایههای کنگره دچار اذیت و آزار شوند.
تا اطلاع ثانوی، صرف صبحانه در پارک طالقانی ممنوع است. ولی اعضا میتوانند از آلاچیقها استفاده کنند، تور والیبال نصب کنند و از زمینبازی استفاده کنند، چون درصورتیکه این کار را نکنند؛ اشخاص دیگری آمده و از زمین و آلاچیقها استفاده میکنند و جای ما را میگیرند.
نکته بعد در مورد مرزبانهاست. ما یک مرزبان ایمنی داریم و یک مرزبان خبری داریم.
کار مرزبان ایمنی این است که بعد از یک سال استفاده از شلنگ گاز، بایستی این شلنگها را تعویض کنند؛ چون در غیر این صورت با نشتی گاز و انفجار مواجه خواهیم شد.
شیرهای گاز نیز باید تعویض شوند، چون بهقدری با انبردست پیچانده شدهاند که دیگر نمیتوان با آچار گاز، شیرها را باز کرد.
در شعبات باید استانداردهای ایمنی حتماً رعایت شود.
در کنار مرزبان ایمنی، ایجنت ها نیز بایستی به این قضیه سرکشی و نظارت کنند تا مسائل ایمنی بهخوبی رعایت شود.
خانمهای همسفر در تمامی شعبات و همچنین در پارک طالقانی با تعداد بالایی حضور دارند و در صورت صلاحدید خانم آنی دیدهبان همسفران، ایشان میتوانند تعداد مرزبانان گروه همسفران را در هر شعبهای بیشتر کنند.
مطلب بعدی اینکه؛ مهلت ثبت برای این ترم در دانشگاه کنگره به پایان رسیده و عزیزانی که تمایل به ثبتنام دارند، باید تا ترم بعدی صبر کنند.
در جلسهی امروز؛ مراسم اهدای شال مرزبانان پارک طالقانی را پیش روداریم. البته به علت تعطیل بودن پارک طالقانی، اهدای شال مرزبانان جدید کمی عقب افتاد.
دستور جلسه این هفته "ازدواج"است.
ما راجع به ورزش، سیگار، دانشگاه و درس خواندن برای شما صحبت میکنیم. مبحث ازدواج را نیز موردبحث و کاوش قرار میدهیم. در مورد مسئلهی ازدواج نیز ما یک مثلث داریم که یک ضلع آن "مؤنث"، ضلع دیگر "مذکر"و ضلع سوم یا همان قاعدهی مثلث "علاقه و دیگر شرایط"است.
در مورد ازدواج، شما نباید منتظر موقعیتی باشید که صد در صد مناسب و متناسب با خواستههای شما باشد، چون هیچوقت شما همچنین شخص و موقعیتی پیدا نخواهید کرد.
عشقی مثل عشق لیلی و مجنون، فقط مختص قصههاست. حتی اگر شرایط شخص مقابل ما کاملاً خوب باشد، بازهم مثل هندوانهای دربسته است و نمیتوان از آینده مطمئن بود. پس باید باقی داستان را به تقدیر بسپاریم.
اکثر اشخاص موقع ازدواج، دارایی خاصی ندارند. من هم هنگام ازدواج، چیز خاصی از خودم نداشتم، نه خانه داشتم و نه ماشین و در خانهی اجارهای زندگی میکردم. اما باگذشت زمان و بهمرور، این مسائل کمکم به حالت نرمال و تعادل رسیدند.
خواهرم در شرف ازدواج بود و داماد ما مال و ثروت چندانی نداشت. برادرم سرهنگ بود و به پدرم میگفت، داماد ما حتی یک کت برای پوشیدن ندارد. پدرم گفت: ایرادی ندارد، خودم برایش کت میخرم. همین دامادی که زمانی مال و ثروت چندانی نداشت، پس از گذشت مدتی؛ زمین، باغ و خانه خرید. پس شرایط خوب و مناسب، از ابتدا مهیا نمیباشد و باید مدتی بگذرد و زمان طی شود تا به شرایط نرمال و متعادل برسیم.
به عقیدهی من، خانمها و آقایان هردو برای ازدواج باید کمی ریسک کنند. من بارها گفتهام که اگر دو کنگرهای قصد ازدواج با همدیگر را داشته باشند؛ ازنظر من هیچ ایرادی ندارد و خیلی از این اتفاق خوشحال خواهم شد. اما این ازدواج باید طبق روش سنتی انجام شود و خانوادهها کاملاً در جریان باشند. اما شما هیچوقت رابط میان دو نفر نباشید، چون اگر سرانجام این ازدواج، اتفاقاتی بد و منفی باشد درنهایت شما مقصر شناخته خواهید شد.
مقصود من از طرح این دستور جلسه این بوده است که:
ما میگوییم در کنگره ارتباط فامیلی و خانوادگی نباید داشته باشیم، ولی بحث ازدواج در کنگره موضوعی خاص و جداگانه است.
دخترم آنی، با یکی از اعضای کنگره ازدواجکرده است و من از این بابت که همسر دخترم درگذشته مصرفکننده بوده هیچ ابایی ندارم، چون به روش درمانی کنگره ایمان و اعتقاد کامل دارم. شاید آنقدری که به بچههای درمان شده در کنگره ایماندارم، به مردم عادی اعتماد نداشته باشم و علت آن این است که بچهها در کنگره، طبق روشی مناسب به درمان و تعادل رسیدهاند.
یک موضوع مهم این است که هنگام ازدواج باید اندازهها را حفظ کنید. یعنی تا حدودی اندازههای شما و طرف مقابل باید یکی باشد، نه صد در صد ولی تا حد نرمالی باید دو طرف با یکدیگر هماندازه باشند.
یکی از دلایلی که باعث شده "ازدواج"مهم باشد؛ قضیهی "حب ذات"است، چون ازدواج در ذات آدمی نهفته است. قضیهی بعدی "حب بقاء"است، که این حب بقاء یعنی انساندوست دارد بعد از او انسان و انسانهایی وجود داشته باشند و در این کرهی خاکی به حیات وزندگی بپردازند.
خوشبختانه مکتب اسلام، مسئلهی ازدواج را بسیار راحت و آسان گرفته است.
موضوع بسیار مهم، مهریهی سنگین است. طرف داراییاش یک موتورگازی است و ۱۵۰۰ سکه مهریه را قبول میکند. خیلیها تصور میکنند که مهریهی سنگین، نشانی است از شأن و منزلتی بالا.
مهریهی سنگین باعث وسوسه میشود تا خانم زندگی مشترک را رها کند. چون با خود میگوید: با این ۱۵۰۰ سکه، میتوانم خانه، ماشین و باغ بخرم و در این صورت دیگر نیازی به همسرم ندارم. پس مهریهی سنگین، در بسیاری از مواقع باعث متارکه و جدایی میگردد.
موقع ازدواج دخترم، مهریهی بالا قبول نکردم و گفتم حدوداً ۱۱۴ سکه کافی است.
در شرایطی که طرفین (دختر و پسر) هر دو بهشدت به همدیگر علاقهمند هستند، درصورتیکه خانوادهها بیشازاندازه سختگیری کنند؛ تمام کاسه و کوزهها بر سر خانوادهها شکسته خواهد شد.
در اینیک هفته که دستور جلسهی کارگاههای آموزشی موضوع "ازدواج"است؛ شما اعضای کنگره میتوانید بهخوبی در این مورد مشارکت کرده، نقاط ضعف و قوت آن را بشکافید و پیدا کنید تا باقی اعضا از تجربیات شما درس بگیرند و استفاده ببرند.
قصدم از صبحت کردن در خصوص "ازدواج"این بود که امروزه بخش اعظمی از ازدواجها به طلاق میانجامد. تا جایی که گویی برگشت از ازدواج بهمراتب بیشتر از برگشت از مواد مخدر است.
در زمانهای قدیم؛ سن ازدواج بسیار پائین بود چون عمر انسانها کوتاه بود. اشخاص چه خانم و چه آقا، در سنین ۵۰_۴۰ سالگی در اثر سکته و سایر بیماریها فوت میکردند. درصورتیکه امروزه با پیشرفت علم پزشکی؛ عمر انسانها افزایشیافته. پزشکان با عمل قلب باز و سایر درمانها، کمک میکنند تا انسانها بیشتر عمر کنند.
در کشوری مثل آمریکا؛ ۸۰ سالگی یعنی جوانی و ۱۰۰ سالگی یعنی قدم گذاشتن در میانسالی. برای مثال آقای بایدن ۸۰ سال دارد، خانم نانسی پلوسی نیز ۸۲ سال دارد و بسیار سرحال و قبراق هستند. درگذشته؛ در سطح جهانی، عمر انسانها کوتاه بود.
یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج این هست که؛ امروزه دخترها و پسرها همگی فقط به دنبال دانشگاه رفتن و اخذ مدرک لیسانس، فوقلیسانس و دکتری هستند. خیلی از افراد هستند که وقتی سن آنها از عدد خاصی عبور میکند، میگویند دیگر برای ازدواج دیر است و از من گذشته. درصورتیکه به اعتقاد من، همانگونه که برای آموختن سن خاصی تعیین نشده است، برای ازدواج نیز هیچ سن و عدد خاصی مشخص نگردیده است.
کشور ایران ازلحاظ ازدواج و سن ازدواج در مقایسه با کشوری مثل ژاپن، در شرایط خوبی به سر میبرد. چون در کشور ژاپن، میانگین سنی مردم به ۷۰_۶۰ میرسد و جمعیت کمی از مردمشان در سنین پایین هستند جناب مهندس در پایان؛ از زحمات و تلاشهای مرزبانان گروه مسافر و همسفر در پارک طالقانی، تشکر و قدردانی کردند.
تایپ:همسفر صبا از نمایندگی پروین اعتصامی اراک
نام فایل
|
تاریخ
|
لینک
|
فایل صوتی سخنان مهندس
|
99/10/24
|
دانلود
|
- تعداد بازدید از این مطلب :
10648