به نظرم در برگشت از ضدارزشها باید به این نکته توجه کرد که شیطان در زیباترین شکل ممکن جلوه میکند و باب توجیه را بر روی انسان باز مینماید. چهبسا کارهای ضدارزشی که در تفکر ما توجیه محکمی برای خودش دارد و انجامش را برخود روا میدانیم. دوم آنکه به مکانی که وارد میشویم یا افرادی که برای همنشینی برمیگزینیم، توجه کنیم و مسئله القاء و الهام را جدی بگیریم.
همنشین تو از تو به باید تا تو را دانش و دین بیفزاید
و سوم یادمان باشد در صراط مستقیم بودن یعنی پیروی از قوانین و اصول و رعایت حرمت ها
مشارکت همسفر ماه منیر:(خودداری)
به نام قدرت مطلق
در کنگره ۶۰ ما آموزشهای جهانبینی را دریافت میکنیم اما میدانیم مهمتر از آموزش گرفتن، اجرایی نمودن آموزههاست. وقتی به وادی پنجم میرسیم یعنی اجرای عملی و حرکت در مسیر صراط مستقیم، تازه مشخص میشود چندمرده حلاجیم. در واقع از فکر تا عمل فاصله از زمین تا آسمان است. اما به نظرم یکی از جالبترین مواردی که باید آن را عملی کنیم خودداری است و انجام این مورد هم سخت و هم سهل است کافی است در انجام کارها، ایدهها، تفکرات، پیشنهادها، خواستهها و... فقط اندکی درنگ کنیم. بخصوص وقتی نمیدانیم به نفع ماست یا به ضرر ما، ارزش است یا ضدارزش، درست است یا غلط، ثواب است یا گناه. پس شاید سپردن بعضی مسائل به زمان، خود آغازی باشد برای تفکر بیشتر و رسیدن.
بعضی وقتها حتی مشورت کردن هم کمکی به رفع دغدغهها و شک و شبه ما نمیکند. چیزی در ته دلم میگوید انجام بده، همان موقع ندایی میگوید صبر کن و درست در این هنگام است که باید صبر پیشه کرد و از انجام خودداری نمود و معمولاً نتیجه منجر به خیر خواهد شد و اغلب بیشترین ضرری که از انجام ندادن فعلی نصیب ما میشود این است که ممکن است سودی حاصل نشود و در عوض برخی انجامدادنها ضرری غیرقابلجبران به همراه خواهد داشت.
مشارکت همسفر اکرم:(قناعت)
در مورد قناعت باید بگویم همان طور که جناب مهندس میفرمایند همه ما از دامان طبیعت به وجود آمدهایم و طبیعت حکم مادر ما را دارد.
قناعت بزرگترین ثروت است که هیچوقت تمام نمیشود. با قناعت کردن، ما آنچه را از کائنات دریافت میکنیم از آن خوب استفاده میکنیم و به دیگران هم میبخشیم مثل ساختن مسجد، مدرسه، شیرخوارگاه، کنگره و ... که تمام اینها با کمکهای مردمی و به طور خودجوش ساخته میشوند و انسانهای زیادی از آنها استفاده میکنند.
همان طور که طبیعت همه چیز را در اختیار ما میگذارد، ما هم باید آنچه در توان داریم در اختیار دیگران قرار دهیم و به افراد نیازمند واقعی کمک کنیم. مطلب دیگر این است که بین قناعت و خساست فاصله زیادی است و همان طور که در قرآن اشاره شده است: خداوند مسرفان را دوست ندارد. باید گفت طبیعت مثل یک مادر به ما آموزش میدهد بهشرط آنکه ما با دقت به آن توجه کنیم. بهعنوانمثال در زمین یک دانه گندم میکاریم و آن یک دانه، بهاندازه هفتاد دانه گندم به ما برمیگرداند و این خود، آموزش بسیار بزرگی از بخشش طبیعت است.
مشارکت همسر سکینه:(صبر)
صبر فقط به معنای تحمل مشکلات نیست. بردباری در مصیبت، مقابله با ضدارزش ها، تسلیم در برابر خداوند و تحمل خودمان در برابر غرور بی جا و جلوگیری از حرفی که نباید زده شود هم از مصادیق صبر می باشد. صبر موجب موفقیت در زندگی و پیشرفت در کارهاست. باید به خداوند اطمینان کنیم و همه چیز را به خودش بسپاریم البته تلاش خودمان را هم باید درنظر بگیریم تا در کارها موفق باشیم. در قرآن از صبر به معنای پایداری و نیکوکاری در کارها یاد شده است. صبر و شکر کنار یکدیگر باعث آرامش انسان می شود. پس از صبر، نوبت پیروزی است و پایان شب سیه، سفید است.
مشارکت همسفر هدی:(تجسس، قضاوت و غیبت)
تجسس، قضاوت و غیبت ریشه در جهل و ناآگاهی افراد دارد و حتی کوچکترین فکر در مورد این موضوعات باعث ساطع شدن انرژیهای منفی و مخرب به سمت ما خواهد شد. در حدیثی از امام جعفر صادق (ع) آمده است: خداوند قضاوت کننده را نمی میراند تا خودش را در معرض همان قضاوت قرار دهد. ما در قضاوت و تجسس، قطعاً فقط اطلاعات اشتباه را جمعآوری و تبادل میکنیم چون در بطن موضوعات قرار نداشته و اطلاعات کافی در اختیار نداریم و بالطبع برداشت و دریافت ما از موضوع، چیزی جز تأثیرات مخرب و بیهوده از سوی کائنات بر روی خودمان نخواهد بود.
مشارکت همسفر زینب:(تجسس، قضاوت و غیبت)
در وادی پنجم میآموزیم، در جهانی که ما در حال زندگیکردن هستیم باید تفکرات به مرحله اجرایی درآیند تا مفید واقع شوند. در جهان فیزیکی، تفکر بهتنهایی قدرت مطلق حل نیست. برای انجام هر کاری ابتدا آن را در ذهن خود تصور کنیم پس از آزمودن، آن را به مرحله اجرا در بیاوریم. در این وادی با مقوله تجسس و غیبت هم آشنا میشویم. به ما میآموزد گاهی انسان برحسب ضعفها و ناتوانیهای خود به دیگران برچسبهای بد میزند، قضاوت میکند و یا برحسب کنجکاوی و کسب اطلاعات، گاهی برحسب ندانستن یا برحسب برتر دانستن خود از دیگران و بسیار، بسیار دلایل زیادی وجود دارد که انسان را به زیر دیوار خراب و پوسیده غیبت و قضاوت میاندازد یا حتی به آن تکیه هم میدهد غافل از آنکه چه عواقب بدی خواهد داشت. همه این موارد که گفته شد فقط و فقط یک دلیل دارد: آن هم جهل و نادانی خودمان است. اگر بتوانیم به درک دقیق و درست از این وادی برسیم میتوانیم در مسیر درست خود قدم بگذاریم و خواهیم دید که این راه چگونه ما را به مسیر درست که همان رستگاری ابدی است میرساند.
مشارکت همسفر فهیمه: (پس انداز)
نکته مهم در پسانداز این است؛ پول را پسانداز نماییم برای تبدیل به طلا، سکه، خرید خانه و زمین. البته ممکن است در حال حاضر به علت شرایط سخت اقتصادی یکی از سختترین کارها برای افراد کمدرآمد و ولخرج باشد اما امکانپذیر است. برای این کار بیشتر از اینکه به پول نیاز داشته باشیم تدبیر و برنامهریزی لازم را آموزش بگیریم.
البته در کنگره یاد گرفتهایم هم پسانداز مادی داشته باشیم هم پسانداز معنوی؛ در کنگره با خدمتکردن و آموزش دیدن، بستر مهیا میباشد. پسانداز فقط نقدی نیست، گاهی صرفهجویی در هزینهها نوعی پسانداز محسوب میشود. امیدوارم بتوانم با پسانداز کردن به یاری خدا وارد لژیون سردار شوم.
مشارکت همسفر الناز: (توکل، رضا، تسلیم)
توکل، رضا و تسلیم؛ مظهر ایمان سالم به قدرت مطلق است؛ اگر بهدرستی در اندیشه انسان مأمن گزیده باشد، میتواند زایش باشد. زایشی گاهی پر از درد، گاهی پر از غم و خالی از ترس، زایشی با مولودی فرخنده.
توکل: توکل یعنی موکل پروردگار بودن، توکل یعنی "ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ". توکل یعنی تنها نبودن، یعنی امیدوار بودن، یعنی آرامش داشتن. مرحلهای است که مؤمن قدرت مطلق را وکیل خود قرار میدهد، تا جایی که میتواند تلاش کرده و در جایی که دیگر در توانش نیست به خدا میسپارد.
رضا: راضی به رضای خداست. مرحلهای از کمال انسانی است که مؤمن رضایت دارد اما بعضاً در آرامش نیست. یعنی شکست، فقر، بیماری و ... را پذیراست، اما با مرگ عزیزانش کنار نمیآید. در این مرحله شخص گاهی مقرری خداوند، اگر موافق خواستهاش نباشد، را نمیپذیرد.
تسلیم: وقتی بنده، خود را در قلمرو «ربوبیّت خدا» میبیند و همه تقدیرات و تدبیرات خداوند را هم بر مبنای حکمت و مصلحت میشناسد. نتیجه آن میشود که بر آنچه خدا درباره او خواسته و مقدّر کرده است، صبور و راضی و تسلیم میشود و هیچ اعتراضی نمیکند؛ نه نسبت به آنچه درباره خود او رقم خورده است، نه نسبت به دیگران و نه آنچه در عالم هستی میگذرد.
تسلیم مرحلهای فراتر از توکل و رضا و به قول حضرت حافظ:
"در دایره قسمت ما نقطه پرگاریم
لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی"
اصلاح و ویرایش و ارسال مطلب: همسفر هدی/ لژیون ششم