در مورد این دستور جلسه باید اول ببینیم یادگیری یعنی چه؟ یادگیری یعنی فرآیند ارتقاء دانایی و این فرایند از زمانی که ما پا به هستی گذاشتیم شروع شد و بسته به سن و موقعیت انسان این فرایند تغییر میکند. وقتی که فرآیند یادگیری متوقف شود من میبینم نمیتوانم به دانایی خود اضافه کنم شروع میکنم وارد حاشیه شدن و معرکهگیری. معرکهگیری را میتوان به دو صورت بیان کرد:
۱-معرکه گیران قدیم که جهت درآمد تعدادی را گرد خود جمع میکردند معرکه میگرفتند.
۲- عوض کردن موضوع و تبدیل آن به موضوع دیگر مثل، اینکه من اشتباهی را انجام دادم و بعد دنبال مقصر میگردم.
اگر به دنبال معرکهگیری باشم فرصت یادگیری را از دست میدهیم و وارد حاشیههای زندگی میشویم و مدام بهانه میگیریم و اگر به دنبال یادگیری باشیم دیگر مجال فکر کردن به حاشیهها و مطالب غیرضروری را نداریم.
در مسیر زندگی قبل از گنکره هر کدام ما به نوعی وارد معرکهگیری میشدیم و ایراد میگرفتیم و به دنبال مقصر میگشتیم، وارد قیاس و قضاوت میشدیم، کینه و نفرت به سراغمان میآمد و خدا را شکر در کنگره اینجا من فاطمه فهمیدم که اگر خودم درست آموزش نگیرم مسلماً از پیشرفت و حال خوب دیگران در کنگره حالم بد میشود زیرا اینجا مقایسه میکنم که چرا فلانی: مثلاً در این مدت کم حالش خوب شده ولی من ... و در ادامه قضاوت و عیب گذاشتن روی راهنما و دیگران و به حاشیه رفتن.
ما خوب میدانیم کسانی که در کنگره ۶۰ تماشاچی خدمت دیگران هستند از چرخه آموزش و خدمت باز میمانند و در نهایت از درمان و کنگره خارج میشوند پس میتوان فهمید هرگاه از آموزش و خدمت فاصله بگیریم به سمت مسائلی مثل معرکهگیری کشیده میشویم و باید بدانیم که معرکهگیری و نق زدن و حاشیه همه و همه تجلی نادانی است؛ و من فاطمه دریافتم که: ۱- از آموزشها استفاده کنم و در زندگی کاربردی کنم. ۲- بهانهجویی نکنم و از دیگران انتظار نداشته باشم مسائل زندگی من را حل کنند. ۳- معرکهگیری نکنم و وارد حاشیه نشوم. ۴- انرژی به سختی به دست میآید، پس آن را به راحتی (نق زدن و بهانهگیری) از دست ندهم. ۵- برای تأیید و دلسوزی دیگران، خود را ضعیف نشان ندهم. به امید روزی که تمام آموزشهای کنگره را در زندگیمان کاربردی کنیم تا اسیر ضد ارزشها نشویم.
نگارنده: همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر زهره
همسفران نمایندگی نیک آباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
807