کمک راهنما محترم همسفر محبوبه در باب دستور جلسه هفتگی «رابطه یادگیری و معرکهگیری» مقاله ای خود نوشت که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم. اهم تاکید او این است، زمانی که زبان انسان از سخن گفتن منطقی و عقلانی و حرف حساب کم میآورد معرکهگیری آغاز میشود و این موضوع برای انسان یک حربه یا یک سلاح است که میتواند از آن استفاده کند.
برای اینکه بتوانیم با این موضوع بیشتر آشنا شویم و بتوانیم تفاوتهای بین یادگیری و معرکهگیری را یاد بگیریم ابتدا باید با تعاریف هرکدام از این کلمهها آشنا شویم. یادگیری همان فراگیری و آموزش گرفتن است و انسانها همیشه در حال یادگرفتن هستند و هدف خداوند از خلقت انسان و آمدن او بر روی کره زمین همین آموزش گرفتن و یادگرفتن علوم و فنون میباشد و یادگیری در تمام سطوح زندگی همیشه هست. از راه رفتن و صحبت کردن گرفته تا علم پزشکی و علوم دیگر و یا همان علم اعتیاد و برای انجام هر کاری ما باید اول آموزش بگیریم.
و اما معرکهگیری، معرکهگیری یعنی اینکه درگذشته افرادی بودهاند که به آنها پهلوان میگفتند که آنها بساط را پهن میکردند وعدهای هم دور آنها جمع میشدند و آنها در میان جمعیت زنجیر پاره میکردند و یا اجسام بسیار سنگین را بلند میکردند و مردم را سرگرم میکردند و خیلی مواقع هم افراد یک جامعه یا یک خانواده دچار معرکهگیری میشوند و یک برخورد و یا یک مسئله کوچک را بزرگ میکنند و شروع به معرکهگیری میکنند. مثلاً وقتی به بچهها میگویند چرا نمرات شما کم شده است؟ جواب میدهد برای اینکه شما برای من لب تاب نخریدهاید و این بچهها برای اینکه کمکاری خودشان را توجیه کنند دیگران را مقصر میدانند.
چه زمانی معرکهگیری شروع میشود؟ زمانی که زبان انسان از سخن گفتن منطقی و عقلانی و حرف حساب کم میآورد معرکهگیری آغاز میشود و این موضوع برای انسان یک حربه یا یک سلاح است که میتواند از آن استفاده کند. اگر کسی که وارد کنگره میشود روی برنامه باشد هیچوقت از کنگره بد نمیگوید ولی افرادی که روی برنامه نیستند یعنی گل رهایی را گرفتهاند ولی گریز میزنند این افراد دچار عذاب وجدان میشوند و برای خلاصی از این عذاب وجدان شروع میکنند به ایراد گرفتن از مرزبان، راهنما و همچنین کنگره و در ادامه شروع به معرکهگیری میکنند.
پس زمانی که انسان از منطق میافتد همهچیز را به هم میریزد و اگر شاگردی در آن قسمت که باید یاد بگیرد، یادگیری را تبدیل به معرکهگیری کند آنجا باید دانست آن فرد دچار مشکل است چراکه به دنبال معرکهگیری، نق زدن و وارد حاشیه شدن میآید و آن فرد از اصل آموزش غافل میشود. پس معرکهگیری همهجا و بین همه افراد هست چراکه این امر نشان میدهد این افراد روی برنامه خود نیستند و مسئولیتهای خود را بهخوبی انجام ندادهاند و هنوز به مرحله آموزش نرسیدهاند و بهجای آموزش گرفتن و حرفهای منطقی و دادن توضیحات لازم شروع به نق زدن میکنند.
برای دوری از معرکهگیری باید آموزش ببینیم و همیشه در صراط مستقیم باشیم و باید بدانیم در معرکهگیری هیچ آموزشی نیست و چهبسا معرکهگیری انسان را از آموزشها دور میکند و هر چه انسان ازنظر دانایی و آگاهی در سطح بالایی باشد یعنی دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کرده باشد کمتر دچار معرکهگیری میشود.
انسانهایی که دچار معرکهگیری میشوند انسانهایی هستند که آموزش ندیدهاند و ازنظر دانایی در مرتبه پایین قرارگرفتهاند و آموزش پذیری آنها بسیار کم است.
نویسنده:کمک راهنما محبوبه
نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
795