خالق سیستم شگفتانگیز هستی و انسان، شرایطی را بَنا نهاد که انسان صاحباختیار بوده و برای انجام دو عمل خیر و یا شر تصمیمگیری نماید. توانایی کسب علم و دانش را به او داد تا بر داناییاش باتجربه و تفکر بیفزاید و آنها را به عمل درآورده و در زندگی جاری کند. نفس ما حین هبوط، با ۲ هدایتگر به نامهای جن و روح، برای زندگی در جهان فیزیک و پیمودن مسیر تکامل همراه شده است. ازآنجاکه مشخصه نفس، داشتن خواسته از جنس معقول و یا نامعقول است برای به عمل درآوردن آنها، مرتباً با القائاتی در جهت منفی و یا مثبت مواجه میشود. اگر بتوانیم نفسمان را تزکیه و پالایش کنیم و در جهت ارزشها و تکامل خودمان قدم برداریم بهتدریج با خروج از آن ظلمات، نوری بر زندگی ما ساطع خواهد شد و واضحتر از قبل، قادر به دیدن ماهیت درون و رخدادهای زندگیمان هستیم. هرچه سه جنبه معرفت، عدالت و عمل سالم در زندگی ما بیشتر نهادینه شود؛ راه را از بیراه بهتر تشخیص میدهیم و خطاهایمان را واضحتر از قبل مشاهده مینماییم. اینجاست که به قول استاد امین، ۵۰ درصد مسئله حل است.
البته ازآنجاکه شیطان، به زیباترین روش وارد افکار و اندیشه انسان میشود و از مشخصه نامرئی بودن تاریکیها، استفاده میبرد؛ نیروهای بازدارنده و تخریبی با پنهان کردن نقاط منفی حرکتهای ناسالم ما، سعی دارند ما را در جبهه خود نگهدارند و پردهای بر آگاهی ما بکشند و ما را با ابزارهایی از جنس خود همانند: ناسپاسی، منیت، ترس و ناامیدی، عدم فرمانبرداری و غیره در جرگه خود حفظ کنند. اینجا باید دریابیم که تنها خودمان میتوانیم به داد خودمان برسیم و یا به عبارتی طبق وادی سوم: "باید دانست که هیچ موجودی بهاندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند".
به نظر من یکی از بزرگترین موهبتهای زندگی ما این است که خداوند بزرگ امکان بازگشت از خطاهایمان را به ما داده است و میتوان با جبران آنها، مسیری بهتر و آرامشی بیشتر با صلح و صفا برای خود رقم بزنیم منوط به اینکه توانایی لازم را آموزش گرفته و به فعل درآوریم. البته هدف از حضورمان در جهان فیزیک هم، همین میباشد که اگر چنین نباشد به قول اساتید: "درسی را که از آموزگار نگیریم روزگار به ما خواهد آموخت و چهبسا روزگار بسیار معلم سختگیری است". یکی از آن مسائل اعتیاد است که دیرزمانی است بشر درصدد رفع این مشکل برآمده و ازآنجاکه صورتمسئله را بهطور کامل درک نکرده، مکرراً راههای متعدد و نافرجام را تجربه نموده است. بعد از گذر سالیان سال، حدود ۲۳ سال است که کنگره ۶۰ با کشف روش درمان تدریجی اعتیاد، احیا و تولدی دوباره را برای انسانهایی که خواستار رهایی از اعتیاد هستند و باتجربه نشئگی و خماریهای پیدرپی با عدم فرمانبرداری ماشین تحت اختیار خود یعنی جسم خود مواجه هستند و به عبارتی در سرمای ۶۰ درجه زیر صفر روزگار گذرانیده و تکتک سلولهای بدنشان یک بیحسی و خوابرفتگی عمیقی را در تفکر و عملکرد تجربه کردند. بیماریای که به قول جناب مهندس از وبا هم بدتر است.
شاید در شرایط فعلی که کل کره زمین گرفتار بیماری کرونا شده است با شیوع این بیماری، مرتباً دستوپا زدن اقشار متعددی را در دام مرگ شاهد هستیم و باحال خراب کسانی که دکترها عزیزانشان را جواب کردهاند مواجهیم؛ یاد روزهایی که خودمان با دعا و نذرونیاز حاضر بودیم که تمام زندگیمان را برای خوب شدن حال مسافرانمان اهدا کنیم، میافتیم. حال که بعد از مدتها قرار داشتن در آن شرایط، به لطف پروردگار به این مسیر هدایت شدیم و در این جمع قرارگرفته و از الطاف بینظیرش بهرهمند گردیدیم؛ تغییرات لازم را با موفقیت در خود ایجاد نمودیم و شگفتیهای عمیقی را همراه با لذتی وصفنشدنی و پایانناپذیر تجربه میکنیم؛ خوب است که عهدی را که در روزگار سختی با خداوند بستهایم در زمان آسایش فراموش نکنیم. مثال ما تمثیل درختی فرسوده بود که درون آن از موریانه و قارچهای مختلف پرشده بود. دعاهای ما به درگاه خداوند اجابت شده و با دعوت به این مکان مقدس و استوار بودن بر اصول و قوانین آن بهتدریج جوانههایی تازه، در آن سرمای ۶۰ درجه زیر صفر روییده، شکوفه زده و درختان جوان سر بر آوردهاند؛ این است نتایج خارقالعاده این روش عظیم درمانی. بهراستی اگر چنین روشی کشف نمیشد و ما به سمت آن هدایت نمیشدیم الآن در چه وضعیتی بودیم؟ اگر چنین مکانی در شهر و در دسترس ما نبود؛ چه میکردیم؟ آیا غیرازاین بود که حاضر بودیم برای رسیدن به آن با دلوجان، هر آنچه داریم را تقدیم کنیم؟
دانش بزرگ قرن و انتقال آن به همه جهانیان یک خلق و یک زایش، یک زنده شدن و احیای بزرگ برای جهانیان محسوب میشود که ساکنینی که بَنای ویرانی برای خودشان ساختند و در دام بیماری لاعلاج، پیشرونده و مرموز گرفتار شدند؛ در مکانی قرار بگیرند که مهمترین کارش ساختن و آباد کردن بَنای درون و ساختار تکتک انسانهاست. ازآنجاکه نسلهای بشر، بههمپیوسته و ادامهدار هستند قطعاً وجود چنین نعمتی از ملزومات زندگی حال و آینده ما خواهد بود. همانطور که دیگران این ارث عظیم را برای ما حفظ کردند وظیفه ما نیز انتقال آن به بهترین وجه ممکن، به آیندگان میباشد. رشد و بقا این بَناهای آباد در مشارکت جمعی است که طوفان به پا میکند و حرکتها و جهشهای عظیمی را رقم میزند؛ برای اینکه بار غم را از دل انسانها بکاهیم و امید به زندگی را در انسانها به وجود بیاوریم و با احیای انسانها، خانوادهها و بهظاهر دکتر جواب کردهها نهتنها باید این بَنا برقرار باشد بلکه باید آباد و آبادتر شود. ازآنجاکه کنگره از هیچ جا ساپورت مالی نمیشود و آن را نمیپذیرد واضح است که تأمین هزینه سنگین دانشگاه و انتقال این علم بهکل دنیا، علیالخصوص تحقیقات آن، که مربوط به درمان بیماریهاست با مشارکت جمعی تکتک اعضا محقق خواهد شد. بدین منظور هرساله در این ماه گلریزان برگزار میگردد و وظیفه ما روشن نگهداشتن چراغ اینجاست.
برای چیزهای ماندگار، اثرگذار و ارزشمند در زندگی و حیات این بعد و ابعاد بعدی، عملاً باید کاری انجام بدهیم نه اینکه به حرف باشد. این سیستم علاوه بر سلامت عزیزانمان به فکر آرامش، آسایش و سلامت جسم و روح اعضای خانواده نیز بوده و علاوه بر امنیت، مقوله فوقالعاده مهم احترام را نیز برای ما به ارمغان آورده و انگ انگل جامعه و تحقیر را از ما و عزیزانمان برداشته است. در این جهتتصور میکنم اگر جان هم بدهیم کار خاصی نکردیم چه برسد به بخشش مالی که اطمینان داریم ریالی هدر نمیرود و هدف مهمی را دنبال میکند و نشانه آن این است که خداوند به آن مال برکت داده و هرساله شاهد رشد آن هستیم. از جهتی زمانی که خالصانه و بدون توقع میبخشیم مضاف بر یک حس آرامش و یک حال خوب، طبق قوانین کارما، کائنات خودش را مدیون ما نگذاشته و اینکه وعده خداوند دروغ نیست را به عینه تجربه خواهیم کرد. در مقابل به قول استاد: "ممکن است گاهی به دنبال القا سهیم شدن در این امرخطیر با نجواهای شیطانی، دلایلی از این قسم در ذهن ما، پررنگ شود که مگر خودت یا فرزند و یا عزیزانت این پول را لازم نداشتی؟ مگر نمیخواستی فلان چیز را بخری یا فلان کار را انجام بدهی؟ در مواجهه با این دو راهی یادمان باشد که با القا این بخشش در ذهنمان، ما دیگر مالک آن پول نیستیم و باید با عبور از ترسها و تردیدهایمان آن مقدار را ببخشیم. برای مقابله با حس منفی و شیطانی ترس بسیار بزرگوارانه جناب مهندس فرمودند که: "اگر مبلغی را برای کنگره پرداختید و به هر دلیلی پشیمان شدید با چک من، آن مبلغ به شما عودت داده میشود".
سپاسگزارم از جناب مهندس که به ما اجازه دادند که ما هم از این خوان عظیم نعمت، لقمهای برگیریم. بسیار نیکوست که با سهیم شدن با نهایت توان، در این خوان برکت، برای آینده خود، خیری را خالصانه، بدون چشمداشت و بدون حاشیه ذخیره نماییم. امیدوارم که قطرههای مشارکتهای ما مبدل به اقیانوسی پربرکت در جهت اهداف کنگره شود.
برداشت از سی دی دو راهی
نویسنده: کمک راهنمای محترم سرکار خانم فریده
وبلاگ همسفران لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
859