سیستم ایکس به دو روش تخریب میشود، روش بیسیم که با افکار منفی و کارهای ضد ارزشی اتفاق میافتد و روش دوم باسیم است که با مصرف مواد مخدر، الکل یا قرصهای روانگردان این سیستم، از تعادل خارج میشود. خیلی از مردم هستند که مصرفکننده مواد مخدر نیستند ولی با افکار منفی، حسادت، منیت و دروغ و.... از تعادل خارجشدهاند.
اگر سیستم شخصی دچار تخریب و از تعادل خارج شود روی جسم، روان و جهانبینی اثر میگذارد که باید بازسازی شوند، که در کنگره 60 با روش DST، میتوان آن را به تعادل رساند. جسم ما با داروی OT، با تیپر کردن در یازده ماه به تعادل میرسد، روان را هم میتوان با خدمت کردن بازسازی کرد. خدمت کردن برای کسانی که مواد محرک مصرف میکردند یکی از واجبات است و جهانبینی را باید با شرکت در کارگاههای آموزشی، سی دی نوشتن و مشارکت کردن به تعادل و بازسازی برسانیم.
اگر این سه ضلع جسم، روان و جهانبینی درست بازسازی شوند تبدیل به یک انسان متعادل و نرمال میشویم که یکی از نشانههای آن خواب منظم و بهموقع است. به نظر من، بعد از عقل که حکم فرمانده را دارد، مهمترین قسمت؛ سیستم ایکس است، یعنی سیستم ایکس کار اجرایی را انجام میدهد. هرچقدر عقل درست کار کند و فرمانهای مناسبی صادر کند باید یک سیستمی باشد که این فرمانها را اجرا کند که این کار بر عهده سیستم ایکس است.
قسمت دوم دستور جلسه، تولد سومین سال رهایی راهنمای عزیز آقا امید؛ از بند اعتیاد است. دلیل اینکه ما برای رها یافتگان جشن میگیریم این است که بدانیم انسان در بدترین شرایط و تاریکیها میتواند تغییر کند و وارد صراط مستقیم شود.
این تولدها برای تازه واردین و سفر اولیها است که شاید هنوز به روش DST،ایمان ندارند. من خودم وقتی وارد کنگره شدم؛ تصور میکردم کسانی که اعلام رهایی میکنند؛ دروغ میگویند و یک پولی برای این کارشان دریافت میکنند.
امید باحال خراب و با انواع آنتی ایکسها وارد کنگره شد و هر کاری که به او میگفتم دقیقاً برعکس آن را انجام میداد. یکحرفی را باید چند بار به او میزدم ولی باز، کاری که خودش فکر میکرد درست است، را انجام میداد. البته همه این کارها را سهواً انجام میداد.
از همان اول، از همه زودتر میآمد و در تمام جلسات و کارگاههای آموزشی شرکت میکرد، ورزش کردن را شروع کرد و تمام مراحل خدمتی اعم از مرزبانی، مبصر کلینیک، نگهبانی، دبیری را گذراند و در سفر دوم شال کمک راهنمایی دریافت کرد و یک لژیون خوب و منظمی دارد.
امیدوارم که همینطور ادامه دهد و در کنگره ماندگار شود و تولد رهجوهایش را جشن بگیرد. امیدوارم کنگرهای تفکر کند و استادهای خوبی پرورش دهد.
اعلام سفر مسافر امید:
آخرین آنتی ایکس مصرفی متادون، شیشه، هروئین. روش درمان DST. با داروی OT. مدت 11ماه و 16 روز. سفر کردم با راهنمایی راهنمای خوبم آقای آرش یوسفی. ورزش در کنگره فوتبال. رهایی از بند اعتیاد 3سال و 15 روز.
آرزوی مسافر امید:
آرزو می کنم که هر چه زودتر کنگره 60 جهانی شود.
سخنان مسافر امید:
کنگره 60 پیامش برای سفر اولی ها این است که می توان از دام اعتیاد رها شد و این حال خوش را تجربه کرد من خدا را شکر نمی کنم که مصرف کننده شدم ولی خدا را شکر می کنم که راه کنگره 60 در مقابل من قرار گرفت چون من در دوران مصرف و در تاریکی بودن چیز های زیادی را از دادم.
یک استادی می گفت شما اصلا به شکست های خودت فکر نکن به این که از آن شکست چه درسی گرفتی فکر کن حالا من خیلی چیزها را از دست دادم ولی تجربه های زیادی به دست آوردن و کنگره 60 در مسیر راه من قرار گرفت.
خدا را شاکر و سپاسگزارم که در کنگره 60 هستم و می توانم آموزش بگیرم و درست زندگی کنم و راه درست زندگی کردن را فرا بگیرم و هیچ جایی بهتر از کنگره60 نیست که من بخواهم آنجا آموزش بگیرم و انشالله بتوانم همیشه یک شاگرد در کنگره 60 باشم.
من هنوز هم درصدی از کارهایی که انجام می دهم برای جلب رضایت راهنمای خودم کارهایم را انجام می دهم و همیشه دست بوس آقا آرش هستم و من هیچ استادی به غیر از آقا آرش نمی توانستم پیدا کنم که من را به تعادل برساند و من را درمان کند.
کنگره 60 درمان را رد کرده است و به دنبال تعادل هستیم اگر فقط ترک بود همون کمپ بود ولی در کنگره 60 درمان می شویم و به تعادل می رسیم.
بعضی ها می گویند که کنگره مال تریاکی ها است ولی من به کسانی که سفید مصرف می کنند می گویم من نمونه بارز در جلو روی شما قرار دارم اگر من یک درصد هوس داشته باشم همین الان می روم مصرف می کنم این را به تازه واردی می گویم که سفید مصرف می کند.
وسوسه و گریز حماقت است که یک شخص می تواند انجام دهد و از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردن که امید بیاید و به تعادل برسد.
عکاس: مسافر احمد
نگارنده: مسافر مجید
تایب :مسافر مجمد حسین