همسفر فاطمه از کمک راهنمایان نمایندگی کاسپین است که به مدت ۲۰ ماه به راهنمایی مسافر عطا و همسفر پروانه سفر کردند و در حال حاضر ۳ سال است که وارد سفر دوم شدند. در ادامه گفتگویی با ایشان ترتیب دادهایم که پیش روی شماست.
چه چیز باعث شد بعد از سفر اول در کنگره ۶۰ بمانید خدمت کنید؟
در کنگره فهمیدم زندگی موهبت الهی است که باید لحظهلحظه آن را سرشار از خوبیها کنم، لذا مثل بذری بودم که در دل خاک کاشته شده بود پس بایستی با آموزشها خودم را رشد بدهم و تبدیل به نهالی کوچک کنم تا در آینده با تلاش و تفکری درست درختی پربار شوم. درواقع خدمت در کنگره دریچهای برایم باز کرد برای خدمت به خودم و رفع معایب و گرههای درونیام وگرنه کنگره به خدمت من حقیر نیازی ندارد زیرا متصل است به انشعاب الهی و از کائنات نیرو و قوت میگیرد.
دیدگاه شما نسبت به این جمله که «سرنوشت هیچ قومی تغییر نمیکند مگر اینکه خواستههای نامعقول خود را کنار بگذارند» چیست؟
وقتیکه در کنگره مسافرهای زیادی را دیدم که با حرکت در مسیر ارزشها و پای گذاشتن بر روی خواستههای نامعقول خود سرنوشت خود را بهسوی رهایی و درمان تغییر دادند این مسئله در من هم قوت گرفت که اگرچه خواستههای نامعقول هرگز از بین نمیرود ولی من میتوانم با انتخابهای درست و عقلانی مسیر زندگی و سرنوشت خودم را تغییر دهم و انرژیهای سالم خود را هدف سازندگی و ساختن قالبی درست نمایم.
کدامیک از آموزشهای کنگره برای شما کاربردی شده است؟
زمانی که شال مقدس کمک راهنمایی را گرفتم گویی خدا مرا در میدان محک و آزمایشی بزرگ قرارداد اینجا بود که صبر و بالا بردن نقطه تحمل به یاری من آمد تا آن روزهای سخت را سپری کنم. همه آموزشهای کنگره مثل مرواریدهای درخشان یک گردنبند باارزش و کاربردی هستند، که میتوانند در هر برهه از زندگی ما ابزاری باشند برای رفع موانع و مشکلاتمان.
در مورد دستور جلسه ۱۴ مقاله برای ما توضیح دهید.
کتاب ۱۴ مقاله خزانه تمام اطلاعات، تجربهها و علمی است که آقای مهندس در طی این سالها برای درمان اعتیاد خود و دیگران به آن دستیافته اند، پس بسیار ارزشمند هستند و بامطالعه آن بایستی گامی بزرگ به سمت جلو برداریم تا با شناخت اعتیاد و صورت مسئله آن بتوانیم در جهت رشد کنگره و اهداف عالی آن قدم برداریم. این کتاب تمام زوایای آشکار و پنهان اعتیاد را برملا میکند و به همه روشهای غلط اعتیاد خط بطلان میکشد که در طی تمام این سالها فقط ذهن بشر را از مقوله اعتیاد منحرف کرده است.
یک جمله برای سفر اولیها بگویید.
در سی دی سبزهها آقای مهندس جملهای را بیان میکند که: «از میان سبزهها نور را بیاب»، درواقع اشارهای دارد به همین مسئله که هرگاه در جنگل تاریک و عمیقی راه خود را گم کردی، کوچکترین اشعه نور را دیدی آن را دنبال کن و مطمئن باش به منبع نور میرسی و از گمشدن رها میشوی. سفر اولی باید بداند کنگره و آموزشهای آن همان اشعه کوچک نور است پس باید برای رهایی آن را دنبال کند تا به منبع بزرگ نور که صلح و آرامش است برسد.
از حس خوب خدمت در جایگاه کمک راهنمایی برای ما بگویید.
این حس قابل توصیف نیست اما میتوان برایش تمثیل زد و تمثیل آن مثل کسی است که بر یکتکه چوب شناور در یک اقیانوس بزرگ بلاتکلیف و ناامید است و هرلحظه امکان دارد در اثر طوفان، گرسنگی و تشنگی غرق شود و بمیرد ولی ناگهان چرخش نور فانوس دریایی را ببینید و امیدی یابد که میتواند خودش را با آن نور هدایت کند و به ساحل امن برساند. خدمت در این جایگاه، خدمت به خود است تا آن ذره خاشاک بیارزش تبدیل به قطرهای شود رها از ضد ارزشها و کجیها.
عشق در کنگره چگونه معنا میشود؟
در کنگره ابتدای هر چیزی میگوییم «به نام قدرت مطلق» این یعنی به نام همه مهربانیها، رحمتها و گذشت ها. تمام آموزشهای کنگره مرا دعوت میکند به خودشناسی تا از خودشناسی به خداشناسی برسیم که خود منبع لایتناهی عشق است؛ پس با ارزشترین جزء هستی من هستم، زمانی که خودم را دوست بدارم و برای احیای خودم حرکت کنم ناخدا گاه در مسیر عشق الهی حرکت میکنم.
نظر شما در مورد کلیدواژههای زیر را بیان کنید:
مهندس دژکام: پیامآور رهایی از قیدوبند نفس اماره
همسفر: بال پرواز برای اوج گرفتن و رسیدن به رهایی
حرمت کنگره ۶۰: حصاری امن برای بهتر زیستن
رهایی: رسیدن به خود از عمق تاریکیها و حرکت به سمت نور
راهنما: فانوس دریایی برای راهگمکردگان در دل تاریکیها
مسافر: درخت پوسیده که باور دارد میتواند سبز شود و ببالد
آوای کنگره ۶۰: مثل اذان است؛ بشتابید بهسوی رستگاری
مهمترین تأثیر کنگره ۶۰ در زندگی شما چه بوده است؟
من عاشق وادی دهم هستم: «صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است» این وادی به من حقیر میگوید: همیشه برای جبران اشتباه وقت هست چون انسان جاری است. انسانهای زیادی را دیدهام که نجاتیافتهاند ولی اسیر منیت و غرور شده و دوباره غرق تاریکی گشتهاند پس این وادی تلنگر میزند که همیشه بایست آموخت و آموخت وگرنه سقوط بسیار آسانتر از صعود اتفاق میافتد.
کلام آخر
سپاسگزار راهنمای خوبم هستم که به من انگیزه و امید داد تا تلاش کنم و امروز جایگاه خدمت به خود یعنی کمک راهنمایی را تجربه کنم و بر دستان پرمهر ایشان بوسه میزنم و تا ابد مدیون آقای مهندس و خانواده بزرگوار ایشان هستم و از خدا میخواهم به من توان و فرصت کافی دهد تا بیاموزم آنچه نمیدانم تا ذرهای از زحمات تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ را جبران کنم.
تنظیم : همسفر سونا
همسفران نمایندگی کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1249