جلسه پنجم از دوره نخست لژیون سردار همسفران شهرری با استادی: اسیستانت همسفر منصوره، نگهبانی: همسفر آزاده و دبیری: همسفر نسرین با دستور جلسه «هزینه های ایجاد دانشگاه» در روز سه شنبه 18شهریورماه 1399 ساعت 15 آغاز به کارکرد.
سخنان استاد جلسه (اسیستنت همسفر منصوره)
ابتدا ورود خانم فاطمه و خانم مریم را به لژیون سردار مجدداً تبریک میگویم و تبریک دوم به مناسبت خبر خوبی که آقای مهندس روز چهارشنبه اعلام کردند، خرید سهام دانشگاه و خرید زمین در منطقه آزاد قشم برای احداث دانشگاه کنگره 60 است، انشالله در ادامه با حمایت همه اعضا ساختمان دانشگاه ساخته شود. فکر خوبی که آقای مهندس داشتند این بود که این دانشگاه باید درجایی باشد که همه افراد از سرتاسر دنیا به آن دسترسی آسانی داشته باشند که برای ویزا گرفتن و یا شرکت در کلاسها به دردسر نیفتند. اگر اشتباه نکنم موضوع خرید زمین برای دانشگاه را اولین بار آقای مهندس در سی دی آکادمی 92 مطرح کردند و در ادامه هرزگاهی گریزی به این مطلب میزدند ولی در سیدیهای این دو سال اخیر همیشه این مطلب را بیان میکردند و همیشه آموزشهای لازم توسط ایشان به اعضا داده میشود. شاید در نگاه اول به نظر میرسید که احداث آکادمی کنگره 60 بسیار سخت میباشد درصورتیکه به گفته اساتید، کنگره 60 مشعلی است که روشنشده و خاموشی ندارد. مطمئناً باهدفی که آقای مهندس دارند و همکاری اعضای کنگره 60 این کار بهخوبی پیش خواهد رفت.
دستور جلسه این ماه لژیون سردار هزینههای ایجاد دانشگاه است. همه ما میدانیم که این کار بسیار هزینه دارد و همیشه عنوانشده است که برای پیشبرد یک هدف یا ساختار، هم نیروی متخصص هم علم و هم نیروی مالی میخواهیم، خدا را شکر علم توسط اساتید در اختیار ما قرار میگیرد و در مورد نیروی انسانی متخصص در کنگره بسیار عالی با نیروهای آموزشدیدهای از مسافران و همسفران کارها پیش میرود. مسافران و همسفرانی که خودشان یک روزی در اوج ناامیدی بودند و حالا که نتیجه گرفتهاند و به درمان و آرامش رسیدهاند به دیگران کمک میکنند، اما بحث ایجاد دانشگاه یک هدف خیلی بزرگی است. انتقال علم کنگره 60 در حد توان وظیفه تکتک ماست و این انتقال بدون توان مالی امکانپذیر نمیباشد، اگر مشارکت اعضای کنگره 60 نباشد این کار خیلی سخت است.
درمان موفق اعتیاد با متد DST بر هیچکدام از ما پوشیده نیست و میدانیم هیچدانشی کاملتر و علمیتر از این روش وجود ندارد. در حال حاضر بیماریهای لاعلاج روحی و روانی و یا حتی جسمی در سراسر دنیا وجود دارد که برای آنها هیچ راه درمان قطعی شناختهنشده است و نهایتاً داروهای کنترلکننده به بیمار میدهند که بیماری آنها تشدید نشود و در همان حد بماند. ولی ما در کنگره 60 با متدDST و داروی درمان OT، شاهد درمان بیماری اعتیاد و حتی بیماریهای دیگری که افراد چندین سال با آنها درگیر بودهاند هستیم و این موضوع برای اعضای کنگره به اثبات رسیده است. متد DST با داروی OT برای درمان بیماری اعتیاد و بیماریهای دیگری که حتی پزشکان حاذق هم از درمان آن درمانده شدهاند کاملاً مؤثر و کاربردی است ما معجزههای درمان بیماریهای لاعلاج را در کنگره میبینیم کار بسیار بزرگی در کنگره 60 در حال انجام شدن است. شاید برای افراد خارج از کنگره قابلباور نباشد، ولی تمامی اسناد پزشکی و تحقیقات این افراد و بهبودی کامل آنها از بیماریشان پس از رهایی و یا در حین سفر در کنگره 60 موجود میباشد ولی تا زمانی که دانش کنگره آکادمیک نشوند این علم گسترش پیدا نمیکند و در حد همین شعب باقی میماند.
این آکادمی و یا دانشگاه باعث میشود علم و آموزشهای کنگره 60 از چهارچوب شعب کنگره فراتر رود و این علم جهانی شود در حال حاضر پزشکان زیادی با کنگره 60 همکاری میکنند که همین درایت و تدبیر جناب آقای مهندس در نشر این علم کمک شایانی کرده است و در ادامه هم قطعاً بازخورد خوبی در ادامه اهداف کنگره و دانشگاه کنگره خواهد داشت. در کنار تمام آموزشهای کنگره 60، آموزشهای جهانبینی از جایگاه ویژهای برخوردار است و نقش بسیار پررنگی در درمان مسافر و همسفر دارد. همانطور که همه عزیزان میدانند درمان در کنگره 60 دو بخش دارد که یک بخش آن مربوط به شناخت مواد مخدر و آنتی ایکسها میشود و بخش بیشتر آن مربوط به آموزشهای جهانبینی و شناخت انسان و صور پنهان و آشکار او میشود که این مهم در کنگره 60 بهخوبی انجام میشود. مطمئناً وقتی اعضا کمک کنند که این دانشگاه ساخته شود و شروع به کار کند برای خیلی از بیماریها راه درمانی به وجود میآید، زیرا ما خودمان معجزات درمان بیماریهای زیادی را در کنگره میبینیم که با درمان اعتیاد با متد DST و داروی درمان OT با به تعادل رسیدن عملکرد مواد شبه افیونی و کارکرد متعادل سیستم ایکس بیماریهای دیگری هم در فرد به درمان میرسد و در زمان رهایی با دلیل و مدرک این مطالب را عنوان میکنند ولی این کافی نیست به قول آقای مهندس تا این علم آکادمیک نشود شاید خیلیها اصلاً جدی نگیرند. هدف آقای مهندس همین است که علم کنگره 60 از چهارچوب کنگره و مرزهای کشور فراتر رود و جهانی شود.
ما در تولدها، مطالب و دل نوشتههایمان همیشه آرزوی جهانیشدن کنگره 60 راداریم که احداث دانشگاه ما را به این آرزو میرساند. ولی اکنون وظیفه من برای رسیدن به این هدف بزرگ چیست؟ من باید چهکاری کنم؟ به نظر من تمام اعضای لژیون سردار موظف هستند این پیام را در مشارکتهای خودشان بدهند که اگر قرار است این دانشگاه افتتاح شود و شروع به کار کند چهکار بزرگی قرار است انجام شود و هرکسی بتواند حتی بهاندازهی یک آجر در ساخت آن مشارکت داشته باشد برای او ماندگار میشود. در حال حاضر خیلی از افراد میخواهند کمک کنند اما نگران این هستند این پولی که من هزینه کردم صرف چه جایی میشود و چگونه خرج میشود؟ این حق را دارد که بداند، ما میبینیم که آقای مهندس خودشان هفتهبههفته واریزیها را میخوانند و خودشان گفتند، کسانی که عضو دنور هستند میتوانند از من ریز هزینهها را بخواهند تا من به آنها بدهم و من همه را نشان میدهم که یکذره از این پول بیمورد جابهجا نمیشود. یکی از مسائل که باعث کمک نکردن میشود این است که اعتمادها سلب شده است مثلاً جایی کمک کردهایم ولی آنطرف پولها را برای خودش برداشته است یعنی اطمینان و اعتماد داشتن در کمک کردن بسیار مهم است. الآن همه ما میدانیم که ذرهای از این پولی که بخشیدهایم هدر نمیرود و در جای درست هزینه میشود، این حس مثبت برای من آرامش و برکت را به همراه میآورد.
اعضای لژیون سردار وظیفهدارند این حس خوب را انتقال بدهند و این رسالت را در حد توان خودشان انجام بدهند تا انشالله امسال گلریزان خوب و پربرکتی را برگزار کنیم و همگی به آن هدف بزرگی که آقای مهندس برای آن زحمت میکشند باهم برسیم و با بازگشایی این دانشگاه و انتشار این علم در کم کردن درد و رنج انسانها هرکدام از ما بهاندازه توان خودمان سهیم باشیم. طبق صحبتهای آقای زرکش هرکسی در هر جایگاه خدمتی که قرار دارد میتواند به مقام پهلوانی برسد، یعنی من اگر در هر جایگاه خدمتی که هستم با تمام توانم در آن جایگاه خدمت کنم یعنی به پهلوانی رسیدم. طبق سی دی موج و ذره استاد امین ذره آن پولی است که من در کنگره میبخشم و در اصل بذری است که کاشته میشود و موج آن حس خوب و تفکر مثبتی است که در من به وجود میآید زیرا درک کردهام که کنگره چه لطف بزرگی در حق من وزندگیام کرده است پس قدردان این سیستم هستم و آن را جزئی از زندگی خودم میدانم.
از همان سال نود که من خودم به کنگره آمدم بحث زمین کنگره مطرح بود و افراد هراندازهای که توان داشتند مشارکت میکردند ولی این انسجام را نداشت رفتهرفته این کمکها تبدیل به لژیون مالی و گلریزان شد و در ادامه با وجود لژیون سردار بحث مالی منسجمتر شد. اعضای لژیون سردار با پرداخت شش میلیون در این لژیون عضو میشوند و در ادامه دو سالی است که دنورها با پرداخت پنجاه میلیون تومان وارد شدند و امسال هم که عنوان پهلوانانی با پرداخت پانصد میلیون تومان وارد این عرصه خدمتی شدند. آقای مهندس سنگ بنای اولیه پهلوانی را خودشان گذاشتند و این کار ادامه دارد و افراد دیگری هم پا به این عرصه گذاشتند انشالله خدا نگهدارشان باشد. اعضای لژیون سردار وقتی شش میلیون را پرداخت میکنند و وارد لژیون میشوند وظیفهشان تازه شروع میشود و آنهم جذب افراد بیشتری به این لژیون است. برای این کار هم باید مشارکتها و پیامهای خودشان را به خارج از لژیون سردار برسانند، باید در مشارکتهای خود از هدف بزرگ احداث دانشگاه و جشن گلریزان در حد نیاز و نه فراتر صحبت کنند. الآن میدانیم که همهچیز را باید آموزش گرفت تا نسبت به آن موضوع به شناخت برسیم. اگر کسی در لژیون سردار شرکت میکند به این دلیل است که علت این کارش را میداند و این را یاد گرفته است.
پولی که تکتک ما در حد توان خود میبخشیم در چه جایی بهتر و درستتر از دانشگاهی که قرار است آموزشهای کنگره را در سطح جهانی منتشر کند میتوانیم ببخشیم؟ دانشی که قرار است انتقال پیدا کند و انشالله راه درمانی برای بسیاری از بیماریها شود که از درد و رنج انسانهای بیشماری در سراسر دنیا کم کند. علمی که در آکادمی کنگره 60 قرار است نشر پیدا کند، کلید و راهگشای بسیاری از بیماریهای لاعلاج است و انسانهای بیشماری در سرتاسر دنیا انشالله به درمان قطعی بیماریهایی که در حال حاضر درمانی ندارد میرسند. وظیفه تکتک ما این است که پیام لژیون سردار و کار بزرگی که قرار است با آکادمی شدن کنگره 60 انجام شود به دیگران خارج از این لژیون برسانیم تا به آگاهی برسند و با آموزشهای جهانبینی که همه داریم در کنگره میگیریم خودمان بهاندازهای که میتوانیم در این مسیر مشارکت داشته باشیم. خوشا به سعادت کسانی که در این راه و مسیر با تمام توان خود قدم برمیدارند.
همسفر محبوبه:
از ابتدایی که ما وارد کنگره شدیم همیشه صحبت تأسیس این دانشگاه بود و نکته جالب این است که آقای مهندس هدفی که داشتند تمام تلاش خود را کردند تا به آن برسند. این کار ایشان برای ما هم الگو میشود، که اگر هدفی داریم با تکرار و تمرکز روی آن موضوع میتوانیم آن را به دست بیاوریم. یکی از بزرگترین اهداف آقای مهندس هم تأسیس دانشگاه بود همینطور که خانم منصوره فرمودند که آقای مهندس اگر زمینی خریدند برای شخص خودشان نبوده و به نام کنگره 60 خریداریشده است. حتی آقای مهندس پیشبینی کردند اگر کنگره 60 هم نبود این اموال وقف و متعلق به بیتالمال است یعنی متعلق به شخص خاصی نیست. ازآنجاییکه ایشان همهی زندگی خود را صرف کنگره کردهاند، خیلی راحت میتوانستند اختیار آن را به دست بگیرند، درواقع خود ایشان هم برای ما الگو هستند چون زمانهایی هست که در زندگی ناامید میشویم و یا احساس میکنیم به اهدافمان نمیرسیم و توجه به آموزشهای ایشان نور امید را در ما زیاد میکند. نکته مهم اینکه تأسیس دانشگاه بسیار هدف بزرگی بود و من زمانی که خرید زمین را شنیدم بسیار شوکه شدم، ولی خدا را شکر به کمک همه اعضا و همچنین سِمت جدیدی به نام پهلوان که برای این کار پایهریزی شده است این کار بهخوبی پیشرفت کرد. امیدوارم ما هم به این دانشگاه راه پیدا کنیم و به مدارج عالیتر برسیم.
همسفر فاطمه:
وقتی من خبر خرید زمین دانشگاه را شنیدم بسیار خوشحال شدم، آقای مهندس برای رسیدن به این هدفشان بسیار تلاش کردند به نظر من هدف اصلی آقای مهندس این بود که با توجه به اینکه در هر رشتهای تخصص داریم درزمینهٔ اعتیاد هم متخصص داشته باشیم. ایشان اعلام کردند کسانی که میخواهند در این دانشگاه درس بخوانند میتوانند از طریق دانشگاه سراسری شرکت کنند و همچنین شرایطی را هم برای افراد کنگره 60 قائل شدند که بتوانند در این زمینه فعالیت داشته باشند. در ضمن احساس کردم وظایف ما کمک راهنماها یک مقدار سنگینتر شده است که باید به رهجو درباره هزینههای این دانشگاه توضیح دهیم و به آنها یادآور شویم که این دانشگاه قرار است جهانی شود و برای آیندگان پایهریزی شده است که از آن استفاده ببرند.
وقتی به یکی از یکی از دوستانم گفتم که زمین برای تأسیس دانشگاه خریداریشده است برای بسیار تعجب کرد که چطور مصرفکنندهها توانستند در این زمینه کمک کنند جایی که حتی در بدو ورود هم هزینهای از کسی دریافت نمیشود و خدمتگزاران هم رایگان خدمت میکنند چطور توانستند چنین کار بزرگی انجام دهند؟ در جواب گفتم مسیر در این سیستم برای ما بازشده، درزمانی که احتیاج داشتیم دست ما گرفتهشده و به ما کمک شده است بدوم چشمداشت و هزینهای مصرفکنندههای ما درمان شدهاند و به ما آموزشهایی دادهشده است که به آرامش برسیم. خانوادهها از سردرگمی نجات پیداکردهاند. من هم اگر بتوانم گوشهای از این کار را میخواهم بگیرم.
آقای زرکش گفته بودند اگر کسی حتی یک صندلی را جابهجا کند او هم یک نوع پهلوان است. منِ نوعی هم بهاندازه ظرفیت خودم با توجه به آموزشهایی که گرفتم میتوانم با دلنوشتهها و یا خدمات دیگر، کمکی به این سیستم کنم و در هزینههای دانشگاه شریک باشم. انشاالله بستری فراهم شود تکتک اعضای کنگره در این دانشگاه بتوانند تدریس کنند. آقای مهندس در جایی گفتند اگر اصل دانشگاه در قشم بنانهاده شده است ولی میتوانند در شهرهای دیگر هم شعبی از دانشگاه راهاندازی کنند تا همه افراد از آن بهره ببرند. امیدوارم در این راهی که کنگره قدم برداشته هرروز موفقتر باشد و من هم بتوانم در این کار در حد توان خودم سهمی داشته باشم. وقتی آقای مهندس از آقای علی اشکذری پرسیدند که چرا میخواهید پهلوان شوید؟ حرف خیلی زیبایی زدند که اصلاً به این قضیه فکر نکردم، فقط به این نکته رسیدم که کنگره به من چه چیزی داده و من چه چیزی به آن دادم. ولی هنوز نتوانستم آنچه را کنگره به من داده جبران کنم. کنگره آموزشهایی به ما داده که حتی اگر تا آخر عمر هم برای آن خدمت کنیم باز جبران نمیشود. انشاالله بتوانیم در کنار هم سهمی در ساختهشدن این دانشگاه داشته باشیم.
همسفر مریم:
معتقدم که در کنگره همیشه معجزه اتفاق میافتد، در سال نودوشش که وارد کنگره شدم وقتی کمک راهنمای من درباره تأسیس دانشگاه کنگره صحبت میکردند با خودم میگفتم مگر میشود که چنین کار بزرگی محقق شود و هیچوقت به این قضیه ایمان نداشتم تا اینکه هرچقدر بیشتر آموزش میگرفتم، معجزههای بیشتری را در کنگره میدیدم و در این اواخر احساس کردم راه برایم بازشده است. زمانی که میخواستم شال تازهواردین را دریافت کنم حس عجیبی داشتم تا قبل از دریافت شال احساس میکردم توانایی خدمت در این جایگاه را ندارم و با حس شک و تردید در این شرایط قرار گرفتم ولی وقتی آقای مهندس شال را به گردن من انداختند و با گفتن این جمله که شال خیلی به شما میآید، از ته قلبم مطمئن شدم که حتماً ظرفیت این کار را داشتم که به من دادهشده است، احساس کردم حسم را درک کردند و به من قوت قلب دادند. از آن روزبه بعد ایمان قویتری به کنگره پیدا کردم که با اطمینان بیشتر قدم بردارم.
هرچه بیشتر جلو میروم معجزات بیشتری از کنگره میبینم و این معجزات شاید کوچک باشند، اما به خودم ثابتشده است که اگر خواست قوی برای خدمت داشته باشم شرایط آن خدمت به طرز معجزهآسایی باز میشود. مثلاً برای شرکت در لژیون سردار در این هفته فکر میکردم از طرف محل کارم اصلاً به من مرخصی داده نمیشود چون هفته پیش هم مرخصی گرفته بودم، اما چون خواست قوی داشتم که در این جلسه باشم همه شرایط دستبهدست هم داد تا من بتوانم مرخصی بگیرم و اینجا باشم. همچنین از شنیدن خبر خرید زمین دانشگاه بسیار خوشحال شدم، آرزوی من این است که بتوانم در دانشگاه آقای مهندس درس بخوانم و آموزش بگیرم. انشاالله بتوانم در لژیون سردار که برای اولین بار مشارکت داشتم بتوانم به نحو احسن خدمت کنم، چون آرزوی قلبی من بود که وارد لژیون سردار شوم اما شرایطش را نداشتم. یادم هست پارسال برای شرکت در جشن گلریزان ازنظر مالی در حد صفر بودم همیشه حسرت آن را میخوردم ولی امسال توانستم عضو لژیون سردار شوم و الآن که اینجا هستم بازهم آن را بهنوعی معجزه میدانم که خواسته درونی من به تحقق پیوسته است.
همسفر عفت:
ورود خانم مریم و خانم فاطمه را به لژیون سردار خیرمقدم میگویم و امیدوارم تعداد افراد لژیون سردار هر بار بیشتر شود. من هم بهنوبه خودم از خرید زمین دانشگاه خوشحال شدم و خدا را شکر بهزودی تحصیل در دانشگاه هم شروع خواهد شد. ازآنجاییکه این هدف بسیار بزرگ بود، چندین سال طول کشید تا عملی شود، حتی آن زمان هنوز هزینههای آنهم جمعآوری نشده بود اما درباره آن بسیار صحبت میشد و یک هدف درازمدتی بود. ولی خدا را شکر جذب منابع مالی آن انجامشده و میشود و این کار با درایت و تدبیر آقای مهندس و دیگر عزیزان محقق شد. نکته جالب و مهم خرید زمین این بود که در چه نقطهای خریده شد، همیشه فکر میکردم که اگر این دانشگاه در ایران ساخته شود بسیار زمان میبرد که جهانی شود، ولی طوری برنامهریزی شد که خیلی راحت از نقاط دیگر دنیا قابلدسترسی است و آینده آن روشن است که افراد از کشورهای مختلف وارد آن شوند. نکته مهم دیگر قدم اولی است که اگر افراد بتوانند هر یک بهنوعی سهمی در ساختهشدن این دانشگاه داشته باشند بیشترین ارزش را دارد تا کسانی که در ادامه راه بتوانند در آن تحصیل کنند. انشاالله که ما بتوانیم بهعنوان سفیر لژیون سردار، اثر مثبتی روی تشویق افراد برای مشارکت در این کار خداپسندانه داشته باشیم و حتی در قسمت همسفران دنور یا پهلوان داشته باشیم.
من پیامی را مطالعه میکردم که گفته بود: هرچقدر هم مال و ثروت داشته باشیم زمانی ارزشمند است که بتوانیم آن مال را ببخشیم. در اصل با بخشش آن مال، عشق و محبت زیادی را از کائنات دریافت میکنیم چون ممکن است آن مال با هر اتفاقی از بین برود ولی عشق و محبتی که از کائنات دریافت میکنیم هیچوقت از بین نمیرود. همیشه در مشارکتها میگفتیم دوست داریم دنور شویم ولی امروز من میگویم انشاالله خداوند توفیق بدهد که بتوانم خودم پهلوان شوم.
همسفر نسرین:
خیلی خوشحال هستم که با شروع سال تحصیلی جدید مدارس، آقای مهندس این دستور جلسه را قراردادند، چون در این فصل، خیلی انسانها به تحصیل و دانشگاه بیشتر فکر میکنند. منِ نسرین همیشه فقط نیازهای خودم اولویت داشت ولی آقای مهندس باکارهای بزرگی که انجام میدهند الگوی بسیار خوبی برای ما هستند که ما هم میتوانیم کارهای بزرگی برای دیگران انجام دهیم. من نسرین، شاید در حال حاضر و فقط بهاندازهی لژیون سردار مشارکت دارم ولی این کار وقتی با تمام حس من انجامشده باشد بسیار ارزشمند است. همانطور که در سی دی دنیای درون گفتهشده، وقتی انسان بتواند بهجای لجنزار و تاریکیهای درون، دنیای درونش را آباد کند و تبدیل به یک دنیای سرسبز و آرام کندو حتی میتواند دنیای بیرون خودش را هم بسازد.
تا وقتی منِ نسرین، در خصوصیاتی مثل کینه، نفرت، خودخواهی غرق باشم و تکبعدی زندگی کنم و فقط خودم را ببینم، هیچوقت نمیتوانم در مکانهایی مشارکت داشته باشم که سودی برای دیگران هم داشته باشد. به نظر من در هزینههایی که قرار است جمعآوری شود، هر کس میتواند در حد توان خودش این کار را انجام دهد، حتی میتواند تواناییهای افراد در کارهایی مثل ساختوساز، نقاشی کردن، جوشکاری و هر کاری که بتوانند در ساخت این دانشگاه کمک کنند باشد و این بهاندازه همان توانایی مالی میتواند خدمت محسوب شود. جناب آقای مهندس با تفکرات عمیقی که همیشه دارند حتماً شرایطی برای مشارکت همه افراد میگذارند که اگر حتی نتوانستیم مالی کمک کنیم بتوانیم نوع دیگری کمک داشته باشیم و این فرصتی باشد برای همه افرادی که میخواهند بهنوعی در ساخت این دانشگاه سهیم باشد.
همسفر آزاده:
بار اولی که میخواستم در رابطه با این دستور جلسه فکر کنم و احساس کردم مطلب خاصی به نظرم نمیآید. تصمیم گرفتم مطالب را بنویسم ولی باز احساس کردم بهتر است حرفی که از دل برآید را در لژیون مطرح کنم. اولین باری که خرید زمین دانشگاه را شنیدم خیلی خوشحال شدم ولی مسئلهای که کمی مرا ناراحت کرد این بود که به خاطر دوری مکانی، ما نمیتوانیم از آن بهره ببریم، ولی وقتی دقیق به این موضوع نگاه کردم و با توجه به صحبتهای دوستان به این نتیجه رسیدم که تفکر عمیقی پشت این قضیه بوده است تا این دانشگاه جهانی شود و همه کارها باتدبیر انجامشده است. شاید حتی دانشگاه رفتن را دوست نداشته باشم ولی اگر دانشگاهی باشد که دانشگاه کنگره 60 باشد و بانی آنهم آقای مهندس باشند دوست دارم این کار را انجام بدهم. به قول خانم نسرین حتی جانی و یا مالی هر طوری که میتوانیم در این کار بزرگ سهیم باشیم برای آیندگانی که ما نمیدانیم و نمیشناسیم، بچههایی که در آینده قرار است بیایند چه اتفاقاتی برایشان میافتد؟ آیا آسیبپذیری خانوادهها بیشتر میشود؟ آ یا افرادی که درگیر اعتیاد میشوند بیشتر میشوند؟ میخواهم حداقل قدمی که برمیدارم باقیاتصالحاتی باشد برای آخرت خودم و آیندگانی که به این علم نیاز دارند.
همسفر فاطیما:
دستور جلسه این هفته، هزینههای ایجاد دانشگاه برای خود من، بسیار چالشبرانگیز بود، چون احساس کردم نیاز به تفکر عمیقی برای این دستور جلسه بود، اتفاق مبارکی که برای خانوادههای محترم اعضای کنگره 60 افتاده، این خود یک معجزهی بزرگ بود که میتواند الگوی بسیار زیبایی برای تکتک اعضای کنگره 60 باشد که اگر هر یک از ما درراه صراط مستقیم حرکت کنیم و در وادی عشق قدم بگذاریم میتوانیم به شو شود برسیم. نمونه آن همین تصمیم بزرگی است که آقای مهندس برای تأسیس دانشگاه، از سالها قبل داشتند و به واقعیت تبدیل شد. خود من از افرادی هستم که بعد از حرکت درراه آموزش و خدمت در کنگره و حتی بعد از عضویت در لژیون سردار معجزات بزرگ و کوچک را دریافت کردم و این معجزات باعث شد درراه خدمت در کنگره ثابتقدمتر باشم، ولی نکته مهم این است که به تکتک افرادی که در کنگره آموزش میگیرند و خدمت میکنند این معجزات رسیده است، اما برای اثبات آن به افراد خارج از کنگره دچار مشکل بودیم زیرا نکته مهم این بود که این ابداع و علم آقای مهندس بهصورت آکادمیک به افراد خارج از کنگره معرفی شود تا آن را بپذیرند و باور کنند و درنهایت به معجزات آن برسند.
تا وقتیکه تأسیس دانشگاه، عملی نمیشد نمیتوانستیم این علم و معجزات را به دیگران ثابت کنیم. از صمیم قلب به آقای مهندس و خانواده بزرگ کنگره 60 به خاطر خرید این دانشگاه تبریک میگویم که این قدم بزرگ میتواند در این برههی زمانی، زمینهساز قدمهای بزرگتر دیگری برای درمان اعتیاد و بیماریهای روانتنی برای همهی انسانها باشد و آقای مهندس بتوانند آموزشهای ناب کنگره را از طریق دانشگاه که یک مرکز علمی، فرهنگی محسوب میشود به گوش همهی جهانیان برسانند. امیدوارم هر فردی که خواستهی قلبی دارد بتواند به هر نحوی که توان دارد در هزینههای ایجاد این دانشگاه مشارکت داشته باشد. انشالله با حرکت بزرگ و الهی و محقق شدهی آقای مهندس در تأسیس دانشگاه، به این باور رسیده باشیم که با توجه به معجزات زندگیمان و بزرگنمایی نعمتهایی که از طرف خداوند متعال به ما رسیده که درنهایت باعث عشق به خالقمان و باعث حرکتِ محکم ما درراه صراط مستقیم در جهت رفع ضد ارزشها میشود، ما هم میتوانیم به شو شود برسیم و آرامش و حال خوش را تجربه کنیم.
تایپ: همسفر فاطیما لژیون پنجم
نمایندگی: همسفران شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
4544