چند وقت پیش یک کلیپ دیدم که یک پناهجوی آسیایی در یک کشور اروپایی را نشان میداد. این پناهجو دو سال بود که جلوی سفارت یک کشور دیگر اروپایی چادر زده بود تا بتواند اجازه اقامت آن کشور را دریافت کند. در نگاه اول شاید انسان حق را به او دهد و تأسف خورده و با خود بی اندیشد که چرا آنها به او اجازه اقامت نمیدهند و کل این ماجرا را یک بیعدالتی بخواند اما وقتی با دقت بیشتری مسئله را بازبینی میکنم متوجه میشوم که این فرد اقامت این کشور را دارد و بااینکه در این دو سال، اجازه کار در این کشور را داشته است اما هیچ کاری نکرده و غذا و مایحتاجش را از طرف خیرین برآورده میکرده است و قصد دارد تا به کشوری برود که به او حقوحقوق پناهندگی داده شود. با متوجه شدن این حقیقت آنگاه میتوان فهمید که چرا آن کشور دوم به او اجازه اقامت نمیدهد زیرا آنها به دنبال یکبار اضافه و هزینه خالی نیستند. پس اینجاست که عدالت از بین تصاویر، خود را نمایان میکند.
عدالت یعنی همه افراد باهم برابر هستند؛ آیا این معنی درست است؟ اگر این معنی را به جامعه بست بدهیم پس باید یک سارق را با یک تولیدکننده برابر بدانیم؛ و یا در یکخانه و در دید والدین، میان فرزندی که تنها حاصلش مصرف کردن است با فرزند دیگری که برای پیشبرد اهداف خانواده تلاش کرده و از هیچ کاری فروگذار نیست تفاوتی وجود ندارد. ازنظر من و ازنظر تعلیمات کنگره ۶۰ بههیچوجه اینگونه نیست و انسانها را اعمال و کردار و رفتار آنهاست که متفاوت میکند بقول جناب مهندس فردی که خیانت میکند با فردی که خدمت میکند تفاوت بسیاری دارد و نمیتوان این دو را در یک کفه ترازو قرارداد. در یک اجتماع سالم و عادل، بین کسی که تنها کاری که بلد است این است که به اموال دیگران دستدرازی کند و اموال آنها را به سرقت ببرد باکسی که از راه درست درآمد کسب میکند و یا از درآمدش به دیگران میبخشد و یا اشتغالزایی میکند، تفاوت وجود دارد. بیاییم در کنگره ۶۰ این مثالها را پیاده کنیم؛ یک راهنما را تصور کنید که در حال خدمت کنگره ۶۰ است و شب و روز وقت خود را صرف به رهایی رساندن رهجویانش میکند و تابهحال چندین نفر را به رهایی رسانده و خدمتگزاران جدید به کنگره ۶۰ معرفی کرده است ایشان در چه جایگاهی قرار دارند؟ مسلماً جایگاه ایشان جایگاه بالایی است. چرا؟ چون هرکسی این مسیر را انتخاب نمیکند و به هر دلیلی تشخیص میدهد که میتواند از وقت و انرژی خود، در انجام کارهای دیگر استفاده کند و نمیتواند در کنگره ۶۰ خدمت کند.
رعایت کردن عدالت باعث سوددهی و یا بازخورد بسیار مفید است برای اینکه این صحبت را در مثال بیاورم؛ یک راهنما را تصور کنید که پنج رهجو دارد یکی از ره جویان کارش را درست انجام نمیدهد، از آموزشها بهره نمیبرد، سی دی گوش نمیدهد و نمینویسد، دارویش را بهدرستی مصرف نمیکند و در کل اصلاً فرمانبردار نیست اما چهار رهجوی دیگر بهدرستی سفر میکنند و هر آنچه را که باید، انجام میدهند شاید تصور شود عدالت این است که راهنما باید بیشتر وقت لژیون را به آنیک نفر تخصیص دهد زیرا چهار نفر دیگر میتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند اما آنیک نفر احتیاج به کمک بیشتری دارد. ازنظر من این کار عدالت و عمل سالمی نیست زیرا شاید آنیک نفر به راه درست برگردانده شود اما احتمال دارد که چهار رهجوی دیگر با مشکل مواجه شوند، عمل سالم این است که از زمان و حق آنها برای مسافر نافرمان و نامنظم خرج نشود شاید بهظاهر کمی غیرمنصفانه به نظر برسد اما این عدالت است و به هراندازه که رهجو تلاش کند، راهنما نیز به او دقت بیشتری خواهد داشت که نتیجه آن لژیون، ۴ رهایی با امتیاز بالا خواهد داشت نه یک رهایی با امتیاز پایین.
در پایان باید عرض کنم که عدالت در کل کائنات جاری است و هر کس درجایی قرار دارد که باید باشد و من بسیار خوشحال و خرسندم که درجایی قرار دارم که این قانون بسیار واضح و روشن و قابللمس است، جایی که قوانین و حرمتهایش برای همه یکی است و از طرفی اعضایش بر مبنای رفتار و گفتار و کردارشان دستهبندی میشوند و در جایگاههای درست و مناسب قرار میگیرند.
نویسنده: مسافر مهدی
تایپ، تهیه و تنظیم: مسافر روزبه نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
991