کمک راهنمای محترم خانم مریم به همراه مسافرشان با تخریب ۱۵ سال وارد کنگره شدند. پس از گذراندن ۱۱ ماه و ۱۷ روز از سفر خود باراهنمایی کمک راهنمای محترم آقای مجتبی دریانورد و خانم سمیرا خلیلی موفق به دریافت گل رهایی از دستان پرمهر بنیان کنگره شدند. در حال حاضر ۷ سال و ۵ ماه از رهایشان میگذرد. به مناسبت تجلیل از ایشان مصاحبهای را ترتیب دادهایم که شمارا در ادامه به مطالعه آن دعوت مینماییم.
۱_کنگره ۶۰ را به کسانی که از آن شناختی ندارند، چگونه معرفی میکنید؟
نام کامل کنگره درواقع جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ است که یک NGO است و درزمینهٔ احیای انسانها فعالیت میکند. کنگره افراد مصرفکننده را از سمت مصرف مواد به سمت قطع مصرف، رسیدن به تعادل و سلامتی حمایت میکند و خانوادهها و اطرافیان مصرفکننده را در جهت بهبود شرایط زندگی فردی، روحی و روانی کمک میکند تا بتوانند زندگی متعادلتری را در جامعه تجربه کنند. این حمایتها از طریق آموزشهای خاصی صورت میپذیرد. درواقع همه انسانها بهنوعی به این آموزشها نیازمند هستند. بهطور خلاصه، کنگره ۶۰ علم درست زندگی کردن را به تکتک افرادی که عضو این نهاد هستند آموزش میدهد که مصرفکنندگان با آموزش خاص خود و خانوادههای آنها نیز آموزشهای خاص خودشان را دریافت میکنند و همه فعالیتهای کنگره در جهت کسب حال خوش و تعادل برای اعضای آن انجام میپذیرد.
۲ _به نظر شما کمک راهنما کیست و چه وظایفی دارد؟ و کمک راهنمای موفق چه کسی است؟
کمک راهنما کسی است که درگذشته دو حالت بیشتر نداشته است، در حالت اول خودش مصرفکننده بوده و در حالت دوم از اعضای خانواده مصرفکننده به شمار میآید که در کنگره تحت آموزش و درمان قرارگرفته است و با طی کردن پروسه درمانش و رسیدن بهسلامتی و درمان توانسته از طریق گذراندن آزمونها، آموزشها و فیلترهایی صلاحیت این را پیدا کند که بتواند به افرادی که به کنگره جهت درمان وارد میشوند، کمک کند و آنها را در جهت رسیدن به درمان و سلامتی حمایت کند و آموزش دهد. درواقع کمک راهنما یک خدمتگزار صدیق است که عاشقانه به انسانهایی که شبیه گذشته خودش هستند کمک و یاری میرساند. در مسیر اهداف کنگره، کمک راهنما نقش بسزایی را ایفا میکند. کمک راهنمای موفق، کمک راهنمایی است که رهجویان متعادل، خدمتگزار و با اندیشه درست را تربیت کند و تحویل کنگره دهد.
۳_ با توجه به حضورتان در کنگره، در چه جایگاههایی موفق به خدمت شدهاید؟
من از زمان حضورم در کنگره در جایگاههای دبیری، نگهبانی، استادی، کمک راهنمایی، مشاوره تازه واردین، مهماندار، نگهبان نظم، سایت، عکاسی، ورزش بانی، خدمت کردهام و تا جایی که در توانم بوده از حضورم در کنگره در جهت خدمت بهره بردهام.
۴- توصیه شما به کسانی که تازه در این جایگاه قرارگرفتهاند یا تصمیم دارند که در آزمون کمک راهنمایی شرکت کنند چیست؟
کمک راهنمایی یک جایگاه بسیار ارزشمند در کنگره است که این جایگاه برای خود کمک راهنما همراه با آموزشهای مختلفی است. در حال حاضر مدت خدمت در این جایگاه ۴ سال است و کمک راهنما باید در این مدت بیشترین بهره را از فرصت خدمتی که به او دادهاند، ببرد. یک کمک راهنما نباید گذشته خود را فراموش کند، نباید نسبت به رهجوهایش نگاهی از بالا به پایین داشته باشد و باید سعی کند که به رهجوهایش کمک کند؛ چون همین رهجوها گذشته خود کمک راهنما هستند و آنها را نباید مورد قضاوت قرار دهد و فراموش نکند که درگذشته خودش با همین بیماری و مشکلاتش درگیر بوده است. از همه مهمتر کمک راهنما یک الگو است و اگر تلاش کند که تبدیل به یک الگوی بینقص شود مصداق همان قالب بدون نقص در کتاب ۶۰ درجه میشود. چون باید رهجوهایی را پرورش بدهد که باحال خوب و با تعادل در جهت تعالی اهداف کنگره تلاش میکنند. پس وظیفه کمک راهنما سنگین و حساس است و باید تزکیه و پالایش بیشتری را روی خودش انجام دهد؛ چون اداره لژیون یعنی، چندین خانواده را به یک کمک راهنما میدهند که باید با درایت، دقت و تفکر در عملکردش زندگی این افراد و خانوادهشان را در جهت تعالی و آرامش هدایت و حمایت کند؛ بنابراین یک کمک راهنما با هوشمندانه عمل کردن میتواند هم خودش بیشترین بهرهها را ببرد هم باراهنمایی درست و بجا زندگی در معرض نابودی افراد را نجات دهد.
۵- به نظر شما وظایف راهنما در قبال رهجو و رهجو در قبال راهنما چیست؟
وظیفه راهنما آموزش به رهجو است و این آموزش باید به نحوی باشد که درنهایت، رهجو به حال خوش و تعادل برسد؛ در آموزش به رهجو باید خدمت صادقانه را یاد دهد در عین اینکه خودش هم خدمت صادقانه را بجا میآورد. یک راهنما باید رهجو را به این سطح از آگاهی برساند که برای حال خودش به کنگره بیاید و در این مسیر تلاش کند. رهجو از راهنمای خود قدردانی و شکرگزاری را یاد میگیرد و اینکه نباید از کنگره طلبکار باشد؛ بلکه باید در جهت خدمت به کنگره تلاش کند؛ اما مهمترین واصلیترین وظیفه رهجو فرمانبرداری اوست. یک رهجو اگر فرمانبرداری نکند به درمان، تعادل و حال خوش نمیرسد و باید هر دستور و فرمانی را که راهنمایش میدهد، اجرا کند؛ با علم به اینکه راهنما این مسیر را طی کرده و با پستیوبلندیهای این مسیر آشناست.
۶- به نظر شما حدومرزهای رابطه راهنما و رهجو چیست؟
جایگاه کمک راهنمایی همان جایگاه استادی است و جایگاه رهجو همان جایگاه شاگردی است و این رابطه استادی و شاگردی باید حفظ شود، به همین دلیل یک رهجو باید احترام یک استاد را برای راهنمایش قائل باشد و راهنما نیز دلسوزی یک استاد را برای شاگردش داشته باشد و این فاصلهها و رابطه باید حفظ شود و تغییر نکند؛ به همین دلیل است که جایگاهها در کنگره ارزشمند هستند و حدومرزهای جایگاهها را باید دقیق بدانیم و در رفتارهایمان اجرا کنیم.
۷- از تأثیر آموزشهای این جایگاه در زندگیتان برایمان تعریف کنید.
استاد امین میفرمایند: در جهانبینی، هر شخصی به دنبال پیدا کردن جایگاه اصلی خود در هستی است. آموزشهای کنگره درست فکر کردن و تصمیمگیری درست را به من یاد داد و اینکه چه طور زندگی کنم. آموزشهای این جایگاه در تمام ابعاد زندگی من تأثیرگذار بوده و همچنان تأثیرگذار است.
۸- نظرتان را بهعنوان یک کمک راهنما در ارتباط با نقش همسفر در درمان مسافر بفرمایید.
همسفر در رهایی مسافر نقش حائز اهمیتی دارد. وقتی مصرفکنندهای که قصد درمان، رهایی و خروج از مسیر تاریک دنیای اعتیاد را دارد، ممکن است درجاهایی قرار بگیرد که نتواند درست تصمیم بگیرد و بلغزد. اگر در کنار این فرد یک همسفر آموزشدیده، قدرتمند و با افکار سالم حضورداشته باشد، بسیار یاریدهنده خواهد بود. از طرف دیگر همه ما میدانیم که انسان کاملی وجود ندارد؛ به همین دلیل نیاز به آموزش در کنگرهداریم تا یاد بگیریم که دیدگاه درستی از خود داشته باشیم و اینکه بدانیم اندازه ارتباطمان با دیگران چقدر است، درواقع تمام رفتارهای موردنیاز در زندگی شخصی و اجتماعی خود را درست تشخیص بدهیم تا بدانیم که کجا باید چهکاری را انجام دهیم و بتوانیم از یک زندگی سالم بهرهمند شویم. همسفران نیز از این قانون مستثنا نخواهند بود. همه همسفران هم نیازمند آموزش هستند چراکه اعتیاد نهتنها روی مسافر بلکه زندگی همسفر را نیز دچار تخریب و بیتعادلی میکند و مشکلات زیادی را برای همسفر به بار میآورد و میتواند به او آسیب بزند و به قول خودمان ترکشهای اعتیاد به همسفران نیز برخورد کرده است و همسفر برای درمان این زخم باید از آموزشهای کنگره استفاده کند. پا بهپای مسافر از آموزشها استفاده کند تا یاد بگیرد بال پرواز مسافرش باشد. اگر همسفر در کنگره آموزش نبیند بار پرواز مسافر میشود و دست و پای مسافر را جهت رسیدن او به رهایی میبندد. چه بسیار همسفرانی که با آموزش دیدن و باتحمل تمام سختیها کنار مسافر خود ماندند و او را در جهت رسیدن بهسلامتی حمایت کردند. اگر از دیدگاه دیگری بخواهیم به مسئله نگاه کنیم برای داشتن یک زندگی متعادل فقط کنار رفتن اعتیاد کافی نیست؛ بلکه همه انسانها نیاز به یک نگرش درست در زندگی دارند که این نگرش درست با آموزشهای کنگره برای افراد اتفاق خواهد افتاد. پس چقدر زیباست که همسفر و مسافر پا بهپای هم در کنگره حضورداشته باشند تا بتوانند ستونهای یک زندگی متعادل را محکم و استوار برپا کنند. لذا وجود همسفر در کنگره نهتنها لازم است بلکه واجب هم است.
۹- نظرتان در مورد عمل سالم چیست و آیا از عملکرد خودتان در کنگره راضی هستید؟
تشخیص عمل سالم گاهی بسیار دشوار است؛ چراکه شاید ظاهراً عملی ناسالم به نظر آید؛ ولی در باطن عمل سالمی به شمار آید. ازنظر من عمل سالم درواقع بهترین تصمیمی است که یک فرد با توجه به دانش و آگاهی خودش در یک مرحله میگیرد و یا انتخابی است که بهواسطه دانش و دانستههای خود انتخاب میکند و به اجرا درمیآورد.
بله؛ از عملکردم راضی هستم؛ چون از اول، هدفم خدمت و آموزش بوده است. خدا را شکر میکنم که بعد از ۶ سال خدمت در جایگاه کمک راهنمایی، تمام تلاشم را در جهت انجام عمل سالم در چارچوب قوانین و حرمتهای کنگره نمودهام. امیدوارم که در این مسیر موفق بوده باشم. با امید به اینکه هر آنچه انجام دادهام در زمره عمل سالم قرارگرفته باشد.
۱۰- چگونه در کنگره میتوان قدردان زحمات کمک راهنماهای عزیز بود؟
عملکرد سالم و درست، خدمت صادقانه، فرمانبرداری از راهنما و کنگره، ازجمله کارهایی است که یک رهجو با انجام آنها، قدردانی خودش را از راهنما بهجا آورده است. وقتیکه رهجوها به یک تعادل و آرامش و خوشحالی در زندگی خود برسند، برای راهنما خوشحالکننده است.
۱۱- با توجه به اینکه مراسم تجلیل از شما نزدیک است از حس و حالتان برایمان بگویید.
تلفیقی از شادی و غم را در حال حاضر دارم. غم به خاطر اینکه، دیگر توفیق خدمت در این جایگاه در حال حاضر از انسان سلب میشود و شادی به خاطر سالها خدمت خالصانه و با عشق، احساس خوبی را در انسان به وجود میآورد و اینکه توانست برای جامعه و همنوعانش قدمی بردارد و برای افرادی که در تاریکی و بیماری بودهاند، توانست مفید باشد و آنها را دررسیدن بهسلامتی، روشنایی، حال خوش یاری رساند. حس و حال شعفانگیزی را در انسان به وجود میآورد که بسیار لذتبخش است؛ اما هر طور که نگاه میکنم با توجه به پیوند محبتی که بین اعضای کنگره بهخصوص راهنما و رهجویانش وجود دارد این مرحله راکمی دشوار میکند؛ اما درهرحال حس رضایت از خدمت برای من بهشخصه وجود دارد و اینکه هر چه در توانم بوده به انجام رساندهام، من را خشنود میکند.
۱۲- توصیه شما به تازه واردینی که تازهوارد کنگره میشوند چیست؟
در کنگره معجزه اتفاق میافتد، اما این معجزه به دست خود فرد رخ میدهد. درمان در کنگره به شرطی که خود فرد و خانوادهاش تلاش کنند تا به این رهایی دست پیدا کنند؛ امکانپذیر است. بزرگترین گره در زندگی هرکسی میتواند اعتیاد باشد. اگر تلاش و صبر داشته باشیم و برای رسیدن به رهایی هر چه در توان داریم به کار بگیریم میتوانیم گرههای کوچکتر را با اندیشه قویتر آهسته، بهتر و راحتتر بازکنیم وزندگی خود را در آرامش، سلامتی و امنیت خاطر ادامه دهیم. فراموش نکنیم که در کنگره، روش DST و همهچیز مهیا است، بقیه بار مسئولیت بر عهده خود فرد مصرفکننده و خانوادهاش هست. پس در صبر خود بیصبری نکنیم و قدر جایگاه خود را بدانیم و فرمانبردار راهنمای خود باشیم، حتی اگر این روزها بهسختی بگذرد، اما پایان زیبایی در انتظار شما خواهد بود. پس به امید آن پایان زیبا، به امید رهایی و سلامتی، صبور و فرمانبردار باشیم.
سخن پایانی:
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که شایستگی خدمت به بندگانش را به من عطا کرد و این فرصت را به من داد تا در کنگره خدمت کنم. امیدوارم آنچه انجام دادهام مقبول واقع شود. از راهنمای خوبم سرکار خانم سمیرا خلیلی سپاسگزارم که حال خوب امروزم نتیجه آموزشها و خط درستی است که ایشان به من دادند. برایشان آرزوی سلامتی و تندرستی دارم.از راهنمای خوب مسافرم آقای مجتبی دریانورد سپاسگزارم که با آموزشهایشان مسیر زندگی ما را تغییر دادند و حال خوش امروزمان را مدیون ایشان هستیم. برایشان آرزوی سلامتی و تندرستی دارم.از آقای مهندس عزیز، خانواده بزرگوارشان و استاد امین تشکر میکنم و بر دستانشان بوسه میزنم. خدا را شکر که چنین فرصتی مهیا شد و توانستم چندین سال در جوار این بزرگواران آموزش ببینم، خدمت کنم و حال خوش را تجربه کنم. برای این عزیزان آرزوی بهترینها رادارم. خداوند به آقای مهندس و خانواده ایشان سلامتی و عمر باعزت عطا کند و بهترینها را برایشان در زندگی رقم بزند. از تمام افرادی که در این مسیر چه در سفر اول، چه در سفر دوم من را یاری کردند سپاسگزارم.از تمام اعضای لژیون چه از روزی که اولین رهجو وارد لژیون شد و چه از روزی که آخرین رهجو وارد شد، بینهایت ممنون هستم. همراهی این عزیزان لژیون من را شکل داد. در کنار این عزیزان توانستم آموزشهای زیادی را بگیرم. همانطور که میدانیم آموزشهای کنگره دوطرفه است، هم استاد از شاگرد آموزش میبیند و هم شاگرد از استاد. برای همه آرزوی روزهای زیبا، سلامتی و تندرستی دارم.از تمام مرزبانان، راهنمایان، اسیستانت های تمام دورهها: خانم شهره، خانم فریده، خانم جلالی و خانم لیلا، تکتک اعضای نمایندگی ابوریحان و همه اعضای کنگره ۶۰ در سراسر ایران سپاسگزارم.
مصاحبه شونده: همسفر مریم (کمک راهنمای لژیون ششم)
مصاحبه گر: همسفر سارا (کمک راهنمای لژیون سوم)
تنظیم و ویرایش: همسفر افسانه از لژیون هفتم
همسفران نمایندگی ابوریحان
- تعداد بازدید از این مطلب :
2568