English Version
English

درجا زدن برابر است با سقوط

درجا زدن برابر است با سقوط
پنجمین جلسه از دوره ی چهل وششم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره60،نمایندگی پرستار به استادی دیدبان محترم محمد صادق صداقت و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری موقت مسافر علیرضا با دستور جلسه (وادی یازدهم و تاثیر آن روی من + تولد یکسال رهایی مسافر رضا) روز شنبه 28 تیرماه  1399 آغاز به کارکرد.

سخنان استاد: در ابتدا خیلی خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم، در این جایگاه و امیدوارم که جلسه ی خوبی را با هم دیگر داشته باشیم، در مورد مسئله ی اول که مسئله ی روز است یعنی همان ویروس کرونا : ازشما خواهش می کنم مراقب باشید به دلیل اینکه آمار بسیار بالا رفته و شوخی نگیرید این مسئله را اصلا و دی سپ یا همان سرکه ی سیب را مصرف بکنید، هم قرقره کردن و هم بخور بدهید و امیدوارم که از این طوفان هم مثل تمام طوفان های دیگر عبور کنیم به دلیل اینکه ما در کنگره 60 از این طوفان ها زیاد دیده ایم و کنگره 60 به ما کامل یاد داده که چگونه عمل کنیم و ما هم تقریبا آموخته ایم که چگونه عمل کنیم که این طوفان ها به ما آسیب زیادی نزند.

مسئله ی بعد تولد رضا است که مصرف او هم شیشه بود، قرار بود تولد رضا دو هفته ی پیش انجام شود اما به دلیل جا به جایی هایی که در شعبه داشتیم همین هفته برگزار شد. من خیلی کوتاه از رضا بگویم که؛ رضا یک دیوانه ی به تمام معنا بود طبق شواهد و هم دوره ای های رضا، اما امروز رضا یک جنتلمن و یک انسان به درد بخور، یک پدر خوب و یک همسر خوب، و این چیزی نیست جز درمان تدریجی داخل کنگره 60 و این موضوع معجزه هم نیست به دلیل اینکه از رضا بدتر هم می آیند و به درمان می رسند، رضا اولین نفر به درمان رسیده در کنگره نیست و آخرین نفر هم نبود.

مصرف روزانه ی رضا روزی یک گرم شیشه ی خوراکی و چهار گرم کشیدنی بود و خیلی از مسائل که رضا با آن درگیر بود دست خودش نبود، اما رضا آمد، خواست و در کنگره ماند حتی چندین بار در ادامه ی سفر خسته شد و بچه های لژیون خیلی کمک کردند که رضا بتواند به نتیجه برسد و من به بچه های لژیون و شعبه پرستار خیلی تبریک می گویم که در تلاش بودند، به دلیل اینکه وقتی یک نفر به درمان می رسد همه در تلاش هستند از مرزبانی دوره ی قبل تا مرزبانی این دوره که در رهایی رضا بودند و تمامی خدمت گزاران توانستند این جو را نگه دارند تا یک مسافر به رهایی برسد و استفاده کند، و تمام این صحبت ها واقعیت است که وقتی می گوییم همه در تلاش هستند تا یک نفر به درمان برسد، همه در تلاش هستند تا یک نفر به درمان برسد.

به رضای عزیز و جناب آقای مهندس دژاکام تبریک می گویم، همچنین به خانوم آنی بزرگ و خانواده ی بزرگ کنگره 60 تبریک می گویم، همچنین به همسر محترم آقا رضا و به راهنمای همسفرشون تبریک می گویم و برایشان آرزوی موفقیت دارم، همچنین برای رضا آرزوی موفقیت دارم و آرزو می کنم آن دِینی که به کنگره داریم را با خدمت ادا کنیم، آقای مهندس همیشه می گویند که همه ی ما حسابمان با کنگره صفر است ولی این کلمه ی ولی که گفته می شود نمی خواهم حرف جناب مهندس را نقض کنم، اما من خودم در تنهایی خودم می دانم که به کنگره بدهکار هستم، آقای مهندس می گویند که حساب ما با کنگره صفر است و درست می گویند، اما من خودم به کنگره بدهکارم و این را بهتر ازهر کسی می دانم که اگر کنگره 60 نبود امروز من کجا بودم یا تمام این افرادی که در این جمع حضور دارند کجا بودند.

پس تمام سعی خود را می کنیم که بدهکاری خود به کنگره 60 را بدهیم ودر مورد دستور جلسه وادی یازدهم کوتاه بگویم که می گوید؛ چشمه های جوشان و رود های خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند، توجه کنید که می گوید همه به بحر و اقیانوس می رسند، پس آنهایی که جوشان هستند و در حال حرکت هستند همه به بحر و اقیانوس می رسند ولی خیلی از انسان ها هم هستند که در حال در جا زدن هستند و اسم این موضوع در جا زدن نیست و در حال سقوط هستند و می گندند و دیگر دیدنشان برای دیگر انسان ها لذت بخش نیست، انسانی که در جا بزند سقوط می کند و انسانی که سقوط می کند تهی از محبت و انرژی است و اطرافیان از در کنار این انسان ها بودن لذت نمی برند، پس سعی کنیم آنچه که داریم را تبدیل به بهترین بکنیم و به دیگران ارائه بدهیم.

در اینجا جا دارد یک موضوع کوتاه را مطرح کنم؛ به من گفتند که آقا این دستور غذایی را نباید بگذارید در سایت تا دیگران یاد بگیرند، گفتم که ایرادی ندارد که دیگران هم یاد بگیرند، به من گفتند که حرفه ای نیست و من هم در پاسخ گفتم این اشخاص هم حرفه ای نیستند، این افراد آماتور هستند و حرفه ای ما هستیم، ایرادی ندارد که وقتی چیزی به درد بخور از آب در می آید به دست مردم برسد تا به یک دیگر ارائه بدهیم، اگر خوشمزه است به دیگران هم این طعم خوشمزگی را ارائه کنیم تا لذت ببرند، چرا فکر می کنیم که مال خود ما است و می خواهیم آنها را ببریم کجا می خواهیم ببریم با خود این مسائل را؟ این دیدگاه کنگره 60 است و ما هم در حال اجرای آن هستیم و اینگونه انسان ها به رود های خروشان تبدیل می شوند و در جا نمی زنند و به دیگران هم می توانند کمک کنند.

در آخر باز هم به رضای عزیز تبریک می گویم، همچنین به گروه مرزبانی و همچنین به امین عزیز و برای نمایندگی آرزوی موفقیت دارم، از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه ی شما سپاس گزارم مرسی.

 
پیام تولد مسافر رضا
 
 
اعلام سفر مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر من با تخریب 10 سال وارد کنگره شدم آنتی ایکس مصرفی شیشه؛ 19 ماه سفر کردم به کمک راهنمای بزرگوارم آقای صداقت رهایی 18 ماه و 12 روز.
 
 
 
در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر رضا با شور فروان برگزار شد.
 
 
آرزوی مسافر رضا:
من آرزو میکنم کسانی که مصرف کننده هستند زودتر به این حلقه بپیوندند؛ داماد و خواهر زاده من هم ببیایند تا آن ها هم به رهایی برسند.
 
 
صحبت های مسافر رضا: 
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر در ابتدا از راهنما خودم و همنیطور از مهندس دژاکام عزیز سپاسگزارهستم که این محیط را برای ما فراهم کردن تا ما بتوانیم به راحتی به رهایی برسیم ، من واقعا به پچه هایم کم لطفی کردم و هر کاری هم انجام بدهم باز هم کم است حتی یک بار باعث این شدم که پای پسرم با آچار ۲۳ بشکند از او عذرخواهی میکنم از برادر لژیونی ها تشکر میکنم از اقای صداقت راهنمای عزیزم ممنون هستم از همسرم و راهنمایشان تشکر میکنم و امیدوارهستم این حال خوبی که الان من دارم را همه سفر اولی ها تجربه کنند.

 

 
 
 
 
 
صحبت های کمک راهنما همسفر:
 سلام دوستان شهین هستم راهنمای یک همسفر، خدا را شاکر و سپاسگزارهستم به خاطر این روز بزرگ به اقا رضا و راهنمای محترمشان و همسفرشان ایجنت و اسیستانت و مرزبانی شعبه و تمامی اعضا کنگره تبریک عرض می کنم، همسفر اقا رضا را من کاملا درک میکنم که چه روزهایی را گذرانده چون همسفر من هم مصرف کننده شیشه بود و همینطور سختی هایی که اقا رضا در این مدت کشیدن و یک خدا قوت به راهنمای سفر اول خانم سمیرا میگویم و قسمت بود در سفر دوم من به عنوان راهنما همسفر در این جایگاه قرار بگیرم امیدوار هستم همه ما سپاسگزار باشیم در این راه و خانم سمیرا جایگاه های خدمتی را تجربه کنند و در راس از خانواده بزرگ کنگره۶۰ و اقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر میکنم چون اگر من اینجا هستم و جایگاه و آرامشی دارم به لطف ایشان است از این که به صحبت های من گوش دادید ممنون و سپاسگزار هستم.
 
 
صحبت های همسفر مسافر رضا:
 سلام دوستان سمیرا هستم یک همسفر من در اینجا جای دارد از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر ویژه بکنم از اقای محمدصادق صداقت راهنمای مسافرم تشکر میکنم از راهنمای خودم خانم نرگس و خانم شهین سپاسگزار هستم همینطور از ایجینت و اسیستانت شعبه مرزبان های دوره قبل و همین دوره و تمام عزیزان که محسوس و نامحسوس اینجا خدمت میکنند تا من آرامش داشته باشم من از هر فردی که در کنگره بوده آموزشی دیده ام و این آموزش موثر بوده است همانطور که بقیه عزیزان هم گفتند تنها کسی که می توانست مسافر من را به رهایی برساند فقط اقای صداقت بود. خاطرم هست روز اول مسافرم گفت راهنمای انتخاب کرده ام که خودش به من گفته خیلی سختگیر است و اگر نتوانم خودم را همراه قوانین کنم باید لژیون را عوض کنم ولی من عهد بستم که با اقای صداقت مسیر را طی کنم و هر چیزی که او بگوید من قبول میکنم و خوشبختانه فرمانبرداری که داشت باعث شد تمام نیروهای که از دست رفته بودند یکی یکی بازگشتن چون تمام چیزهای که داشتند از دست داده بود از شغل شخصیت اعتبار و.... و اینجا توانست چیزهایی که به مرور از دست داده بود به دست بیاورد و رمز موفقیتش فرمانبرداری از راهنما است اینجا میخواهم از بچه هایم تشکر کنم به خصوص پسر بزرگم چون اگر او نبود من هم نبودم با وجود اینکه سنش کم بود ولی حرف هایش به من آرامش میداد چون به محض اینکه تصمیم میگرفتم که بروم از این زندگی پسرم میگفت صبر داشته باش بالاخره یک روز خوب میشه با وجود اینکه مسافر من خیلی با او بداخلاقی میکرد ولی همیشه پسرم در کنار او بود تا اینکه با کنگره آشنا شدیم روز اول پسرم با مرزبان آن دوره اقای بهمن صحبت کرد و ایشان گفتند برو پدرت رو بیار و وقتی هم آمد راهنمای تازه واردین قسمتش بود که بماند در کنگره من تمام این حال خوش را تقدیم میکنم به مسافران سفر اول امیدوارهستم که آنها این جایگاه را تجربه کنند.
 
خدمتگزاران در نمایندگی پرستار
 
 
 
 
جمعیت حاضر
 
 
مرزبان کشیک و ایجنت محترم
 
تصویر :مسافر امیر مسعود
تایپ:مسافر محمد علی و مسافر صالح
تنظیم :مسافر وحید 
نمایندگی پرستار

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .