هشتمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی ارتش با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه ( تعطیلات تابستانی) روز دوشنبه 16 تیر ماه 1399 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
با سپاس از نگهبان و دبیر محترم که این فرصت را در اختیار من قراردادند تا خدمت کنم. دستور جلسه این هفته در کنگره ۶۰ تعطیلات تابستانی است.درگذشته کنگره ۶۰ تعطیلی نداشت و ما معتقد بودیم ازآنجاییکه کنگره مانند بیمارستان و اورژانس و یک مرکز درمانی است پس قاعدتاً نباید تعطیل باشد زیرا مواد مخدر هیچگاه تعطیل نمیشود، مصرف مواد مخدر هیچگاه تعطیل نمیشود، اما درگذر زمان جناب مهندس بر آن شدند تا تعطیلی در کنگره ۶۰ ایجاد کند تعطیلاتی برای عید نوروز و تعطیلاتی برای تابستان. یکی از دلایل ایجاد این تعطیلیها به خدمتگزاران کنگره ۶۰ بازمیگردد. یک مرزبان را تصور کنید که در تمام دوره مرزبانی آش باید زودتر از همه در شعبه حضورداشته باشد و آخرین نفر باشد که از شعبه بیرون میرود و بار مسئولیت سنگینی بر دوشش است اگر یک تعطیلی یک هفته و یا دوهفتهای در طول سال تجربه کند مطمئناً باانرژی بیشتری به خدمت خود بازمیگردد و اگر کار عقبافتادهای دارد فرصت پیدا میکنند تا آن کار را انجام دهد و همینطور دیگر قسمتهایی مانند اوتی، نشریات و یا سایت که گاهی اوقات زمانی که ما در خانه مشغول استراحت هستیم خدمتگزاران سایت در حال خدمت کردن هستند.همانطور که پیشتر اشاره کردم؛ یکی از دلایل وجود این تعطیلات همین است که به خدمتگزاران فرصتی برای استراحت کردن داده شود و برای اینکه این فرصت و این فرجه با مشکلی مواجه نشود و یا مسئله بر آن تأثیر سو نگذارد جناب مهندس فرمودند: در مدت تعطیلی نمایندگیها و کنگره ۶۰ کاملاً تعطیل است و درب شعبات نباید باز شود و نباید کارهای عقبافتاده شعبه را در این روزها انجام دهیم مثلاً اگر بنایی و کار عقبافتاده داریم باید بعد از تعطیلات ادامه پیدا کند این باعث میشود که تمام خدمتگزاران در این هفته استراحت کامل کند.
البته این تعطیلات هم بهنوعی یک آموزش است به این صورت که؛ تا قبل از آشنایی با مفاهیم و آموزشهای کنگره ۶۰ من تعطیلات را فقط در سفر کردن میدیدم و سفر کردن هم بهگونهای بود که هیچ لذتی نداشت مثلاً برای گذراندن روزهای تعطیلی به سمت شمال حرکت میکردم و حدود ۱۰ ساعت در ترافیکهای رفت و همینطور در برگشت، میماندم و اصلاً نمیفهمیدم چه بر من گذشته است درصورتیکه من باید در تعطیلات استراحت کنم و انرژی خود را ذخیره و بازیابی کنم اما من تازه انرژی بیشتری از دست میدادم و هیچچیز از تعطیلاتم نمیفهمیدم. یا اینکه پول نداشتم که از تعطیلاتم لذت ببرم و همه این مشکلات از بیبرنامگی حاصل میشد. من در کنگره آموختم که برای هر کاری برنامه داشته باشم.امروز شاهد هستیم که اعضای کنگره ۶۰ برای انجام هر کاری برنامهریزی میکنند، مثلاً اگر قرار است به سفر بروند، برنامه رفتوبرگشت و سکونتشان را ریختهاند و مقدار پولی که لازم دارند را پسانداز کردهاند تا به مشکلی برنخورند و از مسافرت خود لذت ببرند. امروز من میدانم که قبل از هر کاری باید بحث مالی آن را درست کنم و از قبل برای به دست آوردن پول لازم فکر کنم و پسانداز داشته باشم. برنامهریزی برای هر کاری باعث میشود که مشکلات و دردسرهای احتمالی تا حد بسیار زیادی از بین بروند و اگر با مشکلی هم مواجه شدم بتوانم باز با برنامه از پس آن برایم.مسئلهای که میخواستم در پایان صحبتهایم به آن اشارهکنم این بود که: خیلی خوشحالم از اینکه امروز به کمک همه شما عزیزان و همه خدمتگزاران در بخشهای مختلف کنگره ۶۰، میوههای لژیون یازده هم رسیدند و از شاخه چیده شدند و امروز شاهد رهایی ۳ نفر از بچههای لژیون یازده هستیم. این احساسم را نمیدانم که با چه زبانی بیان کنم و به حدی احساس ناب و خوبی دارم که در کلام نمیگنجد و البته همانطور که عرض کردم تلاشهای بسیاری صورت میگیرد تا من کمک راهنما بتوانم در لژیون حضورداشته باشم و به این خدمت مشغول شوم و قطعاً این ثمره تلاش همه خدمتگزارانی است که شبانهروز در حال انجام خدمت هستند تا یک نفر از درب کنگره وارد شود و یک روز به رهایی برسد. من از همینجا دستبوس همه این عزیزان هستم.
عکس و تایپ: مسافر روزبه
تهیه و تنظیم: مسافر روزبه
وبلاگ نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
811