مطلب مهم و حائز اهمیت در این سی دی گفته شده که عبارت است از: شرک، کفر، انفاق
کلمه شرک به معنای قرار دادن شریک برای خداوند که این نشانه ایمان و باور ضعیف شخص نسبت به خداوند و قدرت او است. ایمان یعنی رسیدن به باور قلبی، زبانی و عملی اگر میخواهیم به ایمان واقعی دست پیدا کنیم باید از مرحله شک و سپس باور عبور کنیم تا در آخر به هدف و ایمان واقعی دست پیدا کنیم این امر یک شبه اتفاق نمیافتد، بلکه باید زمان آن را طی کنیم تا طی فرایندی به ایمان قطعی برسیم. اگر بخواهیم در این روند تردیدی داشته باشیم دچار شرک شده و به مقصد که همان رهایی و رسیدن به ایمان است نخواهیم رسید.

وقتی که مسافرم وارد کنگره شد، هر بار به من اصرار میکرد با او همراه شوم، ولی همیشه تصورم نسبت به ترکهای مسافرم این بود که بیشتر از یک ماه دوام نمیآورد و با خود میگفتم این هم مثل بقیه راههایی است که رفتیم و به نتیجهای هم نرسیدیم؛ بعد از مدتی با اصرار مسافرم به کنگره آمدم، ابتدای ورودم هنوز شک و تردید در دلم بود که درمانی وجود ندارد، ولی با هر بار حضور در کلاسها و اعلام سفر دوستان بیشتر به این باور میرسیدم که کنگره و متد دی اس تی، سند بینقصی برای درمان اعتیاد است، با خود میگفتم همانطور که همه این افراد در این مکان به سلامت و رهایی رسیدهاند، قطعاً مسافر من هم به درمان خواهد رسید و روز به روز ایمانم نسبت به کنگره بیشتر و قویتر میشد.
چیزی که کنگره را در طی این سالها پابرجا نگه داشته و روز به روز پایههای آن را مستحکمتر میسازد، قوانین حاکم بر آن و همچنین پیوند محبتی است که بین اعضا وجود دارد. من کسی بودم که اگر در مکانی قرار میگرفتم خیلی زود کسل میشدم و از آن محیط فاصله میگرفتم، ولی حال برای هر بار حضور در کنگره لحظه شماری میکنم و این به خاطر ریشه اتصال و بند عشقی است که بین تک تک اعضا شکل گرفته و با هر بار حضورم منبع بسیار وسیعی از انرژی دریافت میکنم.
اگر به این باور رسیدهام که کنگره برای زندگی من معجزه کرده و مسافر و زندگیام را یکبار دیگر به من هدیه داده، میتوانم شکرگزار خوبی باشم و باید قدردان این نعمت بزرگ باشم و این همه لطفی که کنگره و اعضای آن به من کردهاند را فراموش نکنم؛ اگر بعد از رهایی مسافرم کنگره را ترک کنم، در واقع از حقیقت امر چشم پوشی کرده و آن را پنهان و کفر ورزیدهام.
هر چه قدر که بتوانم از آموزشهای کنگره بهره ببرم و در زندگی خود کاربردی کنم، میتوانم در همه امورات زندگی گامهای محکمتری بردارم و حتی خداوند نیز در این راه مرا از برکت و الطاف خود بینصیب نمیدارد.
خداوند برای انجام همه اعمال ما، حق انتخاب و قدرت اختیار را به خود ما واگذار کرده، حال ما با حرکتی که انجام میدهیم، صعود و نزول مقصد را رقم میزنیم. اگر انسان تفکر و اندیشهاش به سمت ضد ارزشها باشد و در پی اصلاح و تزکیه خود نباشد، روز به روز نور درونش کمرنگتر خواهد شد و آن احساس شادابی که باید نسبت به زندگی، کار و دیگران داشته باشد را از دست میدهد، نیروی حیات از او سلب میگردد و درونش تخریب ایجاد میگردد، همچنین قدرت ایمان نیز در درونش ضعیف میشود و به جایی میرسد که از حقیقت دور میماند و به نابودی و قعر تاریکی کشیده میشود.
کفر چیزی است ارتباط بین افراد و روابط را از بین میبرد و در فرد نفاق ایجاد میکند، کسی که دچار کفر شده رفته رفته پتانسیل و انرژی درون خود را از دست میدهد و در پیرامون خود به دنبال انرژی میگردد، همین امر باعث اختلال در زندگی خود و دیگران میشود و او را تبدیل به یک انسان بیمار میکند و به جای این که عیب و نقصهای خود را ببیند، همه را به چشم بد میبیند و به قضاوت در مورد دیگران میپردازد، دروغ میگوید، غیبت میکند و این موضوع هم برای خود شخص و هم برای دیگران بسیار خطر آفرین است. بعضی از افراد وقتی با آنها هم کلام میشویم، از لحن بیان آنها، احساس خوشایندی به ما دست میدهد، ولی در مقابل افراد دیگر و یا در مکان دیگری قرار میگیریم که با مواجهه با آنها احساس خستگی و پوچی به ما دست میدهد و انگار تمام انرژی ما را میگیرد.
و در واقع نفاق نه تنها همه انرژی درون انسان را میسوزاند بلکه تعادل جامعه را نیز از بین میبرد.
برداشت از سی دی انفاق
نگارش: صدیقه همسفر حسین از لژیون دوم
ویراستار و ثبت: همسفر مهدیه لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
106