English Version
English

در کنگره ناامیدی معنی ندارد

در کنگره ناامیدی معنی ندارد

هشتمین جلسه از دور هفتادوچهارم کارگاه‌های آموزشی مجازی کنگره 60؛ در شعبه آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر امیر خرمشاهی، نگهبانی مسافرداوود و دبیری رحیم ، با دستور جلسه «وادی دهم و تأثیر آن روی من» دوشنبه 5 خرداد 1399 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان امیر هستم مسافر خدا رو شکر میکنم توفیق حاصل شد این جایگاه را تجربه وخدمت کنم. آموزش ببینم و بتوانم شکرگذار نعماتی باشم که مسبب داشتن کنگره شصت و بچه‌های کنگره شصت است. ممنونم از آقای مهندس که این بستر را برای ما فراهم کردند از نگهبان و دبیر هم تشکر میکنم که این اجازه را دادند که خدمت کنم. قبل از شروع صحبتم خدمت شما عرض کنم که من با ایجنت محترم آقای زمانی صحبت کردم. می‌گفتند چهل یا پنجاه جلسه مجازی تا حالا در آکادمی تشکیل شده است. برای برگزار شدن جلسه به صورت آنلاین، قبلش باید کارهایی انجام شود، چون برای این جلسه باید خیلی از جزئیات مختلف در نظر گرفته شود و این چیزی نیست جز زحمات ایجنت محترم شعبه آکادمی و مرزبانان گرامی؛ من به نوبه خودم از ایشان تشکر میکنم و خداقوت میگویم. همگی خیلی زحمت کشیدند. ایجنت هر روز حضور داشتند و اینجا با هماهنگی نگهبان میخواهم ازشان تشریف بیاورند که ما بلند شویم و به افتخارشان دست بزنیم و یک گل ناقابل به نمایندگی از کل بچه‌ها تقدیمشان کنیم.

در رابطه با وادی که بخواهم صحبت کنم، ما در کنگره چهارده وادی داریم که این‌ها مبانی آموزش ماست که در کتابی با عنوان عشق که نویسنده آن آقای مهندس دژاکام هستند جمع آوری شده. این چهارده وادی برگرفته از فرامین الهی هستند. چهارده وادی مثل چهارده پله  نردبانی است که راهنمایی انسان را بر عهده دارند. فوق العاده کاربردی هستند و در حقیقت راهکار راحتر زندگی کردن را به ما میدهند و رسیدن به آرامشی که هر انسانی دنبال آن است. از طرفی تک تک وادی‌ها حرفی برای گفتن دارند. دستور جلسه این هفته وادی دهم است. صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاریست. مهندس میگویند چون انسان در هستی جاریست و در تغییر است و هستی هم مرتباً در حرکت است، انسان هم شامل این قضیه میشود،

این وادی معنای خیلی پر مغزی دارد. من شاید قبل از کنگره نمیدانستم که تغییر صفت هم در انسان اتفاق می‌افتد. صفت یا ویژگی هر شخص قابل تغییر است و وادی هم گفته که این مختص انسان است و موجودات دیگری از تغییر صفت به آن صورت برخوردار نیست. تنها انسان با توجه به نیروی اختیاری که دارد، می‌تواند صفت خودش را تغییر بدهد. من به گذشته‌ام نگاه میکنم و میبینم که در آن دوران با اینکه تحصیل کرده و به قول خودم با سواد بودم، مشکلات زیادی داشتم. الان که نگاه میکنم میبینیم که هیچی نمی‌دانستم. هیچی بلد نبودم. چه چیزی باعث شد که آنقدر تغییر، آرامش و نحوه برخورد با جامعه و دیگران را یاد بگیرم و خود به خود این برای من انجام شود؟ آن چیزی نیست جز همین آموزش‌ها و همین وادی‌هایی که برای من قرار داده شده و من دارم از آن استفاده می‌کنم.

از طرفی وادی دهم مثل شمشیر برنده‌ای است که دو جهت دارد؛ یعنی اگر من در قعر تاریکی‌ها هستم و تلاش و حرکت کنم و آموزش بگیرم می‌توانم خودم را نجات بدهم و به روشنایی و صفات خوب برسم و بر عکس زمانی که رسیدم اگر آموزشم متوقف شود، منیت مرا بگیرد و کارم را ادامه ندهم می‌توانم دوباره به تاریکی برگردم. پس باید خیلی حواسم جمع باشد. اول وادی پیامی هست که من از کتاب میخوانم. آقای مهندس در اول سی دی وادی دهم این پیام را میخوانند. بعد حتی این نکته را ذکر کردند که من این را معنی نمیکنم ولی هرکسی میتواند برداشت خودش را داشته باشد. برای همین من یک برداشتی به ذهنم آمد که دوست داشتم اینجا بگویم:

شهر به یک باره به طغیان دچار میگردد اما نسیم آرام الله پس از چندی در تمامی آبادی‌ها حاکم میشود و عظمت و سلامت باز می‌آید و شما از آن بهره بیشتری میبرید. دوستان همه سلام میرسانند. (تاکید من روی این قسمت است) و از خداوند و نگهبانان شاکر هستند که وصل‌ها را انجام میدهد تا همه چیز در کائنات به رحمت اللهی سیراب گردد. در مغر شما دوستان هر لحظه این روند و تکامل را با محبت حس مینمایند و الی آخر...

این تکه که دوستان همه سلام می‌رسانند و از نگهبانان شاکر هستند. من این نکته به ذهنم آمد که در کتاب شصت درجه هرجا از مهندس نامبرده شده به عنوان نگهبان بوده و درحقیقت اینجا دارد می‌گوید از خداوند و نگهبانان شاکر هستم. من این توی ذهنم آمد که از خداوند و آقای مهندس تشکر میکنم که واقعاً آن وصل‌هایی که من لازم داشتم را بتونم تجربه کنم و به آن رحمت الهی که همه منتظرش هستیم وصل و سیراب شویم. این به نظر من در این دوره حیات من وسیله و مسببش آقای مهندس هستند، خانواده محترمشان و بزرگان کنگره شصت. من از همهشان تشکر میکنم و این نکته به ذهنم می‌آید که اگر آقای مهندس، کنگره شصت و روش دی اس تی نبود، من الان کجا بودم.

در ادامه میگوید در مغر شما یعنی همین جا و هر شعبه‌ای از کنگره دوستان هر لحظه این روند و تکامل را حس می‌نمایند. این تکامل این حرکت این سیل خروشان عظیم کنگره شصت این رشد تنها سلاح اصلی کنگره، همان محبت است و در تمام شعبات کنگره با محبت دارند این وظیفه سنگین را به پیش میبرند و چیزی غیر از این نیست. بازهم ممنونم از ایشان که به ما یاد دادند برای اینکه بخواهیم آرامش داشته باشیم و از دیگران آموزش بگیریم باید محبت بدهیم تامحبت بگیریم. این تکه وادی بود که دوست داشتم بیان کنم.

در ادامه بحث تغییر صفت است. تا زمانی که  قبول نکنم آن صفت را دارم، تغییر صفت در من صورت نمیگیرد. تا قبول نکنم مصرف کننده هستم، نمی‌توانم بیایم و درمان را شروع کنم. باید اول قبول کنم که مصرف کننده هستم و به قول معروف تمام تقصیرها را گردن خودم بگیرم. حالا تازه آماده می‌شوم برای حرکت و تغییر و از طرفی در این حرکت  باید پارامتر زمان و گذشت زمان را مد نظر داشته باشم. در سی دی پیوند نامیمون، آقا امین

میفرمایند که این پیوندها ناگهان به وجود نیامدند، مدت‌ها طول کشیده که این پیوندها تشکیل بشوند و باید برای درمان آن‌ها زمان گذاشت و صبر و شکیبایی و حرکت کرد. دقیقاً اینجا همین است. این پارامتر زمان برای تغییر صفت لازم است و در ادامه برای تغییر صفت من باید به دانایی برسم. دانایی در کنگره شصت در جهان‌بینی کنگره شصت از سه ضلع تشکیل شده است؛ تفکر، تجربه و آموزش. از طرفی در کنگره من یاد گرفتم برای رسیدن به دانایی باید از ضد آن شروع کنم.

ما یک جمله معروف داریم برای پی بردن به ارزش روشنایی‌ها باید قعر تاریکی‌ها را تجربه کنیم تا ارزش روشنایی‌ها برایمان آشکار شود. تا قدرش را بدانیم. پس برای رسیدن به دانایی باید از مثلث جهالت عبور کنم؛ باید منیتم را زیر پایم بگذارم تا بتوانم آموزش بگیرم. آموزش یکی از اضلاع دانایی است. از طرفی باید با ترس خودم کنار بیایم. یاد بگیرم که چطور ترس خودم را مهار کنم. ترس‌های بازدارنده که باید با آن روبرو بشوم. باید با مصرف کننده بودن خودم روبرو شوم باید با نقاط ضعف خودم روبرو شوم و در مرحله آخر باید ناامیدی را کنار بگذارم. نگویم دیگر از من گذشته، سنم بالاست.

در کنگره ناامیدی معنی ندارد. حالا هر کدام از این‌ها را تک تک به من یاد میدهند که از این‌ها چطور عبور کنم و حلشان کنم؛ پس وقتی که مثلث جهالت را برای خودم حل کردم و فهمیدم که چه هست، دانستم که هر کدام چه ایرادی دارد. حالا میخواهم آن ایراد را رفع کنم چه کار باید کنم؟ وقتی آموزش گرفتم حالا تازه شروع میشود به تغییر صفت. تغییر صفت به وجود نمی‌آید مگر با تغییر حس. ما سه عنصر خیلی مهم داریم. نور، صوت و حس. نور فرمان میدهد. صوت انتقال و ارتباط را انجام میدهد و حس دروازه ورود اطلاعات از جهان هستی برای من است. حس باعث ارتباط من با دیگران می‌شود. حس خیلی قوی است و برای من تعیین کننده است. من نمی‌توانم صفتم را تغییر بدهم مگر اینکه حسم تغییر کند. حس در وادی به عنوان گیرنده و فرستنده است؛ یعنی چیزهایی که من میتوانم بگیرم و می‌توانم انتشارشان بدهم، همه از حس من نشات میگیرد. اگر من زشتی و بدی را جذب کنم، همان‌ها را هم به عنوان گیرنده و هم به عنوان فرستنده منتشر میکنم.

 پس برای تغییر صفت به سمت ارزش‌ها به سمت خوبی‌ها باید حس من تغییر کند و در کنگره، وادی به من گفته میشود. تغییر حس هیچ رقم امکان ندارد مگر ما بیاییم تسویه، تصفیه و پالایش را در خودمان انجام بدهیم. در مورد انسان میشود تزکیه، باید تزکیه کنیم. تزکیه به معنای ساده دوری از ضد ارزش‌ها و رفتن به سمت ارزش‌هاست و این تزکیه در کنگره یکسری قدم‌ها دارد که توی وادی گفته از تفکر سالم و عمل سالم شروع می‌شود و میرسد به عشق سالم. عشق سالم زمانی است که در وادی چهاردهم میگویند انسانی که به عشق سالم میرسد تمام هستی برایش مفید و خوب است. بدی برایش وجود ندارد. یک جمله قشنگ توی وادی هست که میگوید کسی که کارهای بد می‌کند، چون به من آموزش میدهد کار بد خوب نیست و آموزگار من است.

پس من باید دوستش داشته باشم، یعنی همه چیز را دوست دارد. حتی آن آدم بد را، وقتی که به آن مرحله می‌رسند تنها چیزی که توی آن مرحله برای من امیر که غرق در تاریکی‌ها هستم این است که مقصر جهل ونادانی خودم هستم. در آخر از خدا می‌خواهم که کمک کند هر چه بهتر و کامل‌تر بتوانم وادی‌ها و آموزش‌ها را بگیرم و آن‌ها را کاربردی و عملی کنم و به مراحل بالاتر برسم و این لذت را به دیگران هم ارائه بدهم. ما شعاری در لژیونمان داریم که من به آن اعتقاد دارم و تکرارش میکنم: با کنگره باش و پادشاهی کن بی کنگره باش و هر چه خواهی کن. سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش دادید.

 
 
عکس: مسافر مهدی مرزبان وبلاگ
پیاده سازی: مسافر مرتضی لژیون پنجم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .