به نام آرامش دهنده قلبها
سلام دوستان زهرا بیگدلی هستم یک همسفر
ابتدا خدای مهربانم را شاکرم که عضو کنگره 60 هستم چون قبل از اینکه وارد کنگره شوم چیزی از کائنات و هستی و در کل، آموزشهایی که از کنگره گرفتم نمیدانستم و در ناآگاهی مطلق بودم؛ البته هنوز هم دانستههایم در مقابل چیزهایی که باید بیاموزم بسیار اندک است ولی از زمانی که وارد کنگره شدم دید متفاوتتری نسبت به تمام مسائل زندگی پیداکردهام و این برای من بسیار باارزش است و البته کنگره هزاران درس باارزش دیگر نیز به من آموخت که فکر میکنم در هیچ دانشگاهی تدریس نمیشود و این ارزشها با هیچچیزی در دنیا قابل قیاس نیست.
اما من در مقابل اینهمه لطف، عشق و محبت، چه کردهام؟
هرچقدر که فکر میکنم میبینم که تا ابد مدیون کنگره هستم و نخواهم توانست این موهبت الهی را جبران کنم.
البته خداوند را شاکرم که امسال به آرزوی قلبیام رسیدم و لطف خداوند شامل حالم شد و عضو لژیون سردار شدم و قدمی هرچند کوچک برای کنگره برداشتم و بازهم حس و حال خوب عضو لژیون سردار بودن به خودم بازگشت؛ یعنی میخواهم بگویم حتی اگر به نظر خودمان هم کاری برای کنگره انجام میدهیم بازهم پاداش این خدمت به خودمان برمیگردد و این یعنی عشق.
در کنگره آموختهام که باید فرمانبردار راهنمایم باشم و آموزشهای کنگره را در زندگیام کاربردی کنم و این هم کاری است که میتوانم انجام دهم تا بتوانم به دیگران نیز بیاموزم و روی اطرافیانم تأثیر خوبی داشته باشم. پس با کمکهای مالی و خدمتی در کنگره میتوانیم دستبهدست هم دهیم تا هدف اصلی کنگره که بنیان آکادمی هست به وقوع بپیوندد و عزیزان دردکشیدهای که بیرون از کنگره هستند و جز خداوند به کسی امید ندارند هم وارد کنگره شوند و به درمان برسند، ان شاء الله...
به امید آن روز...
سلام دوستان معصومه پرنو هستم یک همسفر
در مورد پایههای مالی کنگره باید دید من که یک رهجو هستم برای کنگره چه کردهام؟ من که تمام آرامشم را از کنگره گرفتم باید دوران قبل از ورودمان به کنگره را به یادآوریم؛ مسافری که رها شدنش را مدیون کنگره هست، آرامش و سلامتی و آموزش و جهانبینی خود را مدیون کنگره هست، آیا با کمک کردن به پایههای کنگره که هم به نفع خودش و آیندگان است باعث میشود نسلهای بعدی در کنگره درمان شوند و کنگره برای همیشه برقرار و پایدار باشد؟!
پس وظیفه من رهجو این است که با هر مبلغی که در توانم است به کنگره کمک کنم تا پایههای مالی کنگره محکمتر شود و ان شاء الله بهروزی برسیم که کنگره جهانی و دانشگاهی شود.
سلام دوستان مونا هستم یک همسفر
شاید تا قبل از ورود به کنگره هیچکدام برای زندگی خود برنامهریزی نداشتیم. ازنظر مالی هم بهقولمعروف دم را غنیمت میشمردیم و میگفتیم پول مثل چرک کف دست است و پساندازی نداشتیم ولی با ورود به کنگره و طبق آموزشهای ناب آن متوجه شدیم که باید پایههای مالی خود را مستحکم کنیم تا در آینده دچار مشکل نشویم.
متوجه شدیم که باید پایههای علمی خود را مستحکم کنیم. هر چه آموختیم از آموزشهای ناب کنگره آموختیم. وظیفه ما در برابر کنگره این است که ذکات آنچه آموختیم را پرداخت کنیم.
حال هر کس به طریقی میتواند این کار را انجام دهد؛ یکی با شرکت در لژیون سردار، یکی با قبولی در آزمون کمک راهنمایی و خدمتهای دیگر...
از معلمان خود تا زمانی که زنده هستیم تشکر میکنیم که سواد خواندن و نوشتن را به ما آموختند تا بیسواد نباشیم. حال باید از خدای خود کمال تشکر را داشته باشیم که ما را با بهشت این دنیای خود آشنا و اذن ورودمان را به آن صادر کرد، از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر کرد؛ زیرا الفبای درست زندگی کردن
و تفکر کردن را به ما آموختند و تنها با خدمت کردن در کنگره میتوانیم از زحمات آنها تشکر و قدردانی کنیم.
به امید داشتن فردایی بهتر...
سلام دوستان نسرین هستم یک همسفر
زمانی که برای اولین بار به کنگره آمدم وقتی قانون یازدهم اجرا شد مبلغی ناچیز را در سبد کنگره انداختم بیآنکه متوجه شوم کنگره چه لطفی و چه عظمت و آرامشی و چه دریای بیکران علمی برایم در نظر گرفته است. ازلحاظ علمی کنگره ناشناختههای زیادی را برایم معنا کرد، پرونده افیون و تاریک اعتیاد برای همیشه در زندگیمان بسته شد و رهایی نصیبمان گردید و آرامش و آسایش در آشیانه زندگیمان پرکشید.
علم جهانبینی و شناخت درون و برون و شناخت هستی را به ما آموخت. با این علم بیکران آدرس افرادی که در زندگی گمکرده راه بودند را نشان داد و با آموزش از طریق سیدیها و جزوات و کتابها برایمان حدی را معین کرد که با تفکر درست میتوانیم وادیهای زیادی را در مسیرمان طی کنیم تا به سعادت و رستگاری برسیم. با علمی که از کنگره آموختم تا عمر دارم سپاسگزار این مکان امن و الهی هستم وسعی خواهم نمود تا این دانش و علم کنگره را به کسانی که در تاریکی و ظلمات اعتیاد و سردرگمی مشکلات غرق هستند بیاموزم.
خدا را شکر میکنم که خدمت در جایگاه تازهواردین که همان شکوفههای یاس کنگره هستند روزیم شد تا برای خودم و دیگران خدمت کنم.
ازلحاظ مالی هرچه در توانم باشد به سبد و زمین کنگره کمک میکنم ومی دانم این کمکهای من در مقابل اینهمه لطف کنگره ناچیز است. من چه ازلحاظ مالی کمک کنم یا نکنم کنگره هرروز گستردهتر خواهد شد و با استقامت تمام حرکت خواهد کرد. جناب مهندس میفرمایند: انسانهای بخشنده کسانی هستند که دل بزرگ برای بخشش دارند و این حرکت عظیم در لژیون سردار شکل میگیرد و کسانی که در این مسیر گام برداشتند بهخوبی از این دستور جلسه الهام گرفتند.
خداوندا روزیم کن تا من هم بتوانم در لژیون سردار خدمت به خود کنم...
سلام دوستان ثریا هستم همسفر
کارهایی که کنگره برای ما انجام داده وصفناپذیر است؛ مثالی که میتوان زد مثل قطره به اقیانوس است که کنگره حکم اقیانوس را دارد و من هم قطره! بهتنهایی قطره به اقیانوس کاری نمیتواند انجام بدهد ولی قطرهها در کنار هم قرار میگیرند که اقیانوس را تشکیل میدهند.
به طبع کمکهای ناچیز من برای کنگره چیزی نیست ولی وقتی تمام اعضاء در کنار هم این خدمت را انجام دهند، هرکس به توانش، آنوقت مثمر ثمر خواهد بود. شاید ما از این طریق تا حدودی بتوانیم الطاف کنگره را جبران کنیم چون کنگره آدرس ما را به خودمان داد.
توجه کردن به مسائل مالی در کنگره از اهمیت بالایی برخوردار است و باید به پایههای مالی هم در کنگره وهم در زندگی توجه بنماییم.
به امید اینکه هر چه زودتر شاهد تأسیس آکادمی باشیم...
با تشکر از گروه وبلاگ.
سلام دوستان نیره هستم یک همسفر
در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟
این سؤال یک هشدار و یک تذکر هست به تکتک اعضای کنگره ۶۰ که به ما بگوید هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند یعنی هیچکس حالوروز ما خانوادههای مصرفکننده را درک نمیکند الا خودمان؛ پس باید خودمان به فکر خودمان باشیم، همانطور که دیگران کاشتند و ما خوردیم حال وظیفه ماست که بکاریم برای آیندگان و هرکدام به سهم خود هرچند کوچک تلاش کنیم تا پایههای مالی و علمی کنگره را قوی و قویتر نماییم و بدانیم یکی از اهداف وجود ما در این جهان خدمت به خلق خداست.
سلام دوستان نسترن هستم یک همسفر
اگر خوب دقت کنیم کسانی در زندگی موفق هستند که پشتکاردارند ویکی از پیامهای کنگره این است که در هر کاری مقاومت
داشته باشیم که ما این موضوع را در کنگره بهوضوح میبینیم و آقای مهندس برای استحکام پایههای مالی و علمی کنگره از ابتدا خودشان عمل کردهاند و بعد دیگران را تشویق میکنند. من وقتیکه با آمدن به کنگره آرامش زندگی خودم را پیدا کردم پس چرا نباید در قبال این چیز ارزشمند هم سهیم باشم؛ پس من هم با کمکهای نقدی و کاربردی کردن اصول کنگره میتوانم در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره سهیم باشم.
به امید خداوند منان...
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
پایههای مالی و علمی کنگره به تدبیر آقای مهندس چنان محکم بناشده که اگر من رهجو در کنگره حضور نداشته باشم بازهم این بنا محکم و پابرجا و استوار است.
من اگر بالاترین خدمت در کنگره که همان عضویت در لژیون سردار است را داشته باشم، بازهم نمیتوانم ذرهای ازآنچه کنگره به من داده است را جبران کنم.
من اگر امکان عضویت در لژیون سردار را هم نداشته باشم باید در اجرای قانون یازدهم سهیم باشم چراکه دانهدانه است غله در انبار!
در رابطه با پایههای علمی یک رهجو باید آنچه را که راهنما فرمان میدهد بهخوبی انجام دهد؛ ازجملهی آن سی دی نوشتن است. امر سی دی نوشتن آنقدر مهم است که حتی عضوی که در بالاترین جایگاه خدمتی است باید این کار را انجام دهد. قطعاً من با نوشتن سی دی علم خود را بالا میبرم. زمانی که علم و دانش یک رهجو بالا میرود اگر در جایگاههای خدمت هم قرار بگیرد بهتر و زیباتر خدمت میکند.
به امید روزهای روشن...
سلام دوستان زهرا روزدارهستم یک همسفر
درباره مسائل مالی اگر بخواهم بگویم؛ کمک کردن به کنگره بسیار مهم و ضروری است که باید کمک کنیم و اگر کسی توان مالی دارد حتماً باید کمک کند چون در اصل به خودمان کمک میکنیم و یک دانشگاهی هست که در هیچ کجای دنیا پیدا نمیشود و اگر جا و مکان نداشته باشیم باید سختی بکشیم با این اجارههای سنگین و با کوچ کردن به اینجاوآنجا!
کنگره به ما خیلی کمک کرده، خدمت کرده که ما هرچقدر کمک کنیم در برابر آن هیچ است. کنگره ما را از عمق تاریکیها به روشنایی هدایت کرده؛ سالها نمیدانستیم چگونه زندگی کنیم و در تاریکی غرقشده بودیم، کنگره باعث رهایی ما شده و ما مدیون کنگره هستیم. هر چه داریم از کنگرهداریم و امیدوارم که هر چه زودتر زمینهای کنگره خریداری شود و همه ما و نسلهای آینده جایی به نام دانشگاه داشته باشیم.
سلام دوستان زهرا زارعی هستم یک همسفر
اول خدا را شاکرم که قلم را به دست میگیرم که راجع به مکانی بس علمی که با پایههای محکم و استوار مالی بناشده و در آنمن هم قطرهای از این اقیانوس باشم بنویسم.
یادم میآید زمانی که گلریزان بود وقتی خودم و مسافرم انجاموظیفه کردیم، چقدر حسمان زیبا شده بود و چقدر دوست داشتیم عضو سردار بشویم و این توفیق هم نصیب زندگیمان بشود که امیدوارم این نیز بشود...
کنگره به من آموخت که بهراستی من چه از زندگی و انسانیت بهطور کل میخواهم و اگر پا به این مکان نمیگذاشتم، عمرم در ندانی میگذشت.
پس برای این مهم خود را موظف میدانم که در پایههای مالی کنگره سهیم باشم و بهنوبهی خود قطرهای در اقیانوس. زمانی که قانون یازدهم را انجام میدهم یک انرژی خاصی تمام وجودم را احاطه میکند. من با تمام وجود تأثیر این امر مهم رو در زندگیام حس کردم و حتی مشکلات مالیام حل میشود؛ انگار با چراغی که روشن کردی راهی باز میشود.
امید به پایداری کنگره و پایبندی من به کنگره و آرزوی سربلندی برای تمام خدمتگزاران این عرصه...
قلب فرزندان کنگره در بخشش و خدمت، بهحق قلبهای بزرگی است...
کنگره به من آموزشهایی را داد که در هیچ کتاب و هیچ تجربهای کسب نمیکردم. کنگره به من درس زندگی داد و به من آموخت که نباید ثانیه به ثانیه زندگی را از دست بدی و به بطالت بگذرانی. من باوجود دو بچه کوچک همیشه تشنه برگزاری ساعتهای لژیون و جلسات کنگره هستم و دلم میخواهد باجان و دل در این عرصه خدمت کنم و آرزویم این است که عضو سردار بشوم تا قطرهای از محبتهای آقای مهندس را جبران کنم؛ البته میدانم که حتی اگر جانم را بدهم هم نمیتوانم جبران کنم چون کنگره زندگیام را و تمام امید و آرزوهای ازدسترفته من را به من برگرداند...
سلام دوستان صغری هستم یک همسفر
من واقعاً زیاد نمیتوانم توصیف کنم که چقدر به کنگره کمک کردم و چهکارهایی انجام دادم چون هرچه قدر ما به کنگره کمک کنیم خدمت کنیم بازهم کم هست.
ما باید به کنگره بیشتر از این کمک کنیم، خدمت کنیم تا بتوانیم کنگره را نگهداریم و بچرخانیم. واقعاً من میتوانم همین را بگویم چون کنگره توصیف نشدنی است.
با تشکر...
ویراستاری؛ همسفر مرضیه
ارسال: همسفر معصومه