او آرام و بهموقع در جلسات شرکت میکرد. به یاد دارم هیچوقت غیبتی نداشت حتی باوجود بارداری تا لحظه آخر در تمامی جلسات و لژیون ها شرکت میکرد. با چهره زیبا و دلنشین او با هر کلامی که منتقل میکرد به دل همگان مینشست. سرشار از دانستهها بود زیرا باوجود سن بسیار کم او بیش از 17 سال است که در کنگره حضور دارد. بسیار دانا و فهمیده و درعینحال بسیار در امر لژیون داری موفق بود.
همسفر سحر را میگویم؛ ایشان در سنین کودکی به همراه پدرش (15 سال تخریب مصرف تریاک) و مادرش و خواهر بزرگترش وارد کنگره 60 شدند. کمک راهنمای ایشان سرکار خانم شانی هستند. بعد از رهایی پدر هر چهار نفر کمک راهنما شدند و در کنگره خدمت کردند. سپس ایشان با یکی از سفر دومی های کنگره ازدواج موفقی داشتند. همسر ایشان هم مصرف 8 سال کراک داشتند که الآن حدود 8/5 سال است که آزاد و رها هستند. همین امر سبب شد با ایشان مصاحبه دلنشینی را ترتیب بدهیم که در ادامه باهم میخوانیم.
سلام خانم سحر ممنونم که دعوت مصاحبه مارا پذیرفتید؛ لطفاً از اوایل ورود خود و جذب شدن شما به کنگره توسط پدر و مادر خود بگویید؟
در ابتدا به دلیل داشتن تجربههای ناموفق در عدم درمان اعتیاد پدرم در سایر انجیوها نمیتوانستم به کنگره اعتماد کنم ولی در ادامه با دیدن تأثیر آموزشها در رفتار پدر و مادرم و همینطور عدم میل به مصرف مواد مخدر در پدرم نسبت به کنگره دیدگاهم عوض شد و به کنگره ۶۰ جذب شدم.
بهمرور با حضور در کنگره نگاه شما چه تغییری داشت؟
در کنگره همه بهقدری تغییر میکنند که گاهی خیال میکنیم آدمی که قبلاً بودیم را اصلاً نمیشناسیم. بهطور مثال خود من نگاهی که نسبت به مصرفکنندگان داشتم این بود که افراد بیمصرف و خودخواهی هستند ولی در ادامه با آموزشهای کنگره ۶۰ متوجه شدم که مصرفکنندگان هم مانند بقیه احساسات دارند و فقط مشکل عدم اختیار در احساسات خوددارند. و یا اینکه نسبت به همه آدمها بیاعتماد و گاهی از همه متنفر میشدم که این دیدگاه هم با آموزش در کنگره کاملاً تغییر کرد.
از لژیون خود و حضور داشتن با شرایط خاص بارداری و سختیهایش بگویید؟
خوب من از اینکه فرصتی دارم که در کنار همسفران عزیز بتوانم آموزش بگیرم بسیار لذت میبرم و خداوند را شکر میکنم که همچنین فرصتی را به من داد. اما در مورد بخش دوم سؤال که مربوط به حضور در لژیون در دوران بارداری من بود باید بگویم که سختی زیادی برای من نداشت و از این که در این مدت در کنگره حضور داشتم خوشحالم و افتخار میکنم.
جذب شدن به لژیون در اوایل ورود افراد کمی سخت به نظر میآید به نظر شما علت چیست؟
علت اینکه شخص در ابتدای ورود نمیتواند به لژیون خیلی خوب جذب نمیشود به نظر من این است که میخواهد در مقابل اینکه نظم پیدا کند مقاومت از خود نشان بدهد و این هم درواقع خواست نیروهای بازدارنده است که بینظمی ایجاد شود. لژیون یک سیستمی است که انسان را ناخودآگاه وارد نظم میکند و طبیعی است که شخص در ابتدای ورود خود مقاومت نشان دهد و دیر جذب شود.
از دیدگاه شما چه چیزی میتواند به همسفری که مسافرش در اواسط سفر، نمیآید کمک کند؟
چیزی نیست جز صبر و متانت و همینطور عشق نسبت به مسافر و ایمان به آموزشها و راه کنگره ۶۰ است که البته انجام این موارد بسیار سخت هستند اما درصورتیکه همسفر این نکات را رعایت کند قطعاً به نتیجه مناسب میرسد.
حکم ورزش برای یک همسفر چیست؟
میدانیم که سیستم ایمنی از طریق بیسیم و باسیم میتواند آسیب ببیند و همینطور از طریق بیسیم و باسیم میتواند ترمیم شود خوب ورزش یکی از کارهایی هست که میتواند به بهبود عملکرد سیستم ایکس از طریق باسیم کمک کند بنابراین برای بهبود همسفران ورزش کردن لازم است.
به یاد دارم که یک هفته مانده به زایمان خود در کنگره حضور داشتید، علت مرخصی نگرفتن در آن شرایط چه بود؟
همینطور که گفتم من از حضور در کنگره بسیار لذت میبرم و عاشقانه به کنگره آمدن خود ادامه میدهم و در آن شرایط هیچچیزی جز آمدن به کنگره و تشکیل لژیون من را خوشنود نمیکرد و برایم سپری کردن دوران بارداری را راحتتر کرد.
آیا پس از کمک راهنمایی تفاوتی در زندگی خود بهواسطهی این خدمت احساس کردید؟
بله البته مگر میشود که کسی متوجه تغییراتی که در زندگی خود به وجود میآید نشود. اگر شخصی وارد این مرحله از خدمت میشود قطعاً به دیدگاهی دست پیدا میکند که میتواند درد و مشکلات افراد را ببینند و این نعمت بزرگی هست، چراکه خیلی از افراد قادر به تشخیص و دیدن مسائل و مشکلات دیگران نیستند.
در خانه و خانوادهای که پدر، مادر، همسر شما همه در کنگره آموزشدیدهاید، فکر میکنم احساس متفاوتی جریان داشته باشد و نقاط مشترک زیادی یافت میشود از آن حس و حال بگویید؟!
اینکه همه افراد خانواده من در کنگره حضورداشتهاند و هرکدام تجربه لذتبخش کمک راهنمایی را داشتهاند بسیار زیبا است چراکه در منزل هر موقع هرگاه صحبت شود و درد و دلی شود همه حرف یکدیگر را درک خواهیم کرد و نگران اینکه بقیه افراد خانواده چه واکنشی و یا چه برداشتی از صحبتهای ما خواهند داشت نداریم. در ادامه این نقطه مشترک باعث ایجاد تفاهمهای بسیاری در بین ما شده است.
بهیادماندنیترین و باارزشترین درسی که از راهنمای خود آموختید چه بود؟
بهترین درس که از راهنمای عزیزم سرکار خانم شانی گرفتم این بود که عشق و محبت بالاترین و ارزشمندترین چیز دنیا است و برای اینکه عشق و محبت خود را نثار دیگران کنم لحظهای درنگ نکنم راهنمای عزیزم دارای عشق محبت زیادی هست و بهواسطه این محبت توانست به من و سایر افراد کمک کند و ویژگی دیگری که در ایشان دیدم این بود که بسیار انسان دلسوز و بخشنده هستند برای ایشان آرزوی سلامتی و سربلندی دارم و این هفته را به ایشان تبریک میگویم از ایشان سپاسگزارم که آغوش خود را برای من و افرادی امثال من باز گذاشتند.
کدام پیام را در کنگره بیشتر دوست دارید؟ چرا؟
این پیام که ابتدای وادی دهم آمده با عنوان "شهر به یکباره به طغیان دچار میگردد اما نسیم آرام الله پس از چندی در تمام آبادیها کم میشود..." او را بسیار دوست دارم و از آن الهام میگیرم این پیام برای من بسیار امیدبخش در روزهای سختی و ناراحتی هست و این وعده را به خود میدهم که نسیم آرام الله روزی در آبادیهای من وزیده میشود.
زیباترین حس که در کنگره جریان دارد برای شما کدام است؟
حس خدمت به سایر انسانها و همدردی و محبت به آنها بسیار برای من از زیبا هست چراکه در هیچ کجای جامعه همچین حسی و رفتاری وجود ندارد. افراد در کنگره ۶۰ میبخشند اما توقع بازگشت ندارند و این الگویی است که جناب مهندس دژاکام برای همه ایجاد کردند.
از ورود و جذب خود به لژیون سردار بگویید؟
من این را در کنگره آموزش دیدم که کسانی خدمتگزار واقعی هستند از جان و مال خود در این راه نثار میکنند و خیلی دوست داشتم که زودتر به این جمع میپیوستم. باید بگویم که حضور در لژیون سردار برای من در زندگی بسیار پربرکت بوده است و خدا را شکر میکنم که همچین فرصتی در اختیار من گذاشته است.
فرض را بر این بگذارید که در برنامهای صدای شما به گوش همگان در دنیا میرسد، چه میگویید؟ و در پایان سخنی دارید بفرمایید.
سلام به همه عزیزان، دوستان میخواهم به شما بگویم که اعتیاد درمان دارد دیگر نگران اعتیاد خود و عزیزانتان نباشید تنها کاری که میکنید خود را به کنگره ۶۰ برسانید و سرتاپا گوشبهفرمان راهنمای خود باشید درنهایت نتیجه رضایتبخش این فرمانبرداری را خواهید دید. در پایان از همه شما سپاسگزارم که به صحبتهای من گوش کردید.
کمک راهنمای محترم همسفر سحر (لژِون دهم)
مصاحبه کننده: کمک راهنما همسفر آزاده
تهیه و تنظیم: همسفر لیلا
- تعداد بازدید از این مطلب :
926