English Version
English

ما مالک هیچ چیزی نیستیم، فقط مسئولیم

ما مالک هیچ چیزی نیستیم، فقط مسئولیم

چهارمین جلسه از دور هفتاد و چهارم کارگاه‌های آموزش مجازی کنگره 60؛ شعبه آکادمی ویژه مسافران و همسفران با استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر داوود و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن» دوشنبه 18 فروردین‌ماه 1398 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی بنده اپیوم بود. ۱۱ ماه به روش دی اس تی و با داروی اپیوم سفر کردم. رهایی ۱۳ سال و ۳ ماه، سفر سیگار داشتم به مدت ۱۰ ماه و ۲۵ روز، به روش دی اس تی و اکنون ۵ سال و ۴ ماه است که رها هستم. در ابتدا وظیفه خود می‌دانم که از دوستان و عواملی که دست‌به‌دست هم داده‌اند تا این جلسه را برای خدمت بنده و دوستان فراهم کنند تشکر کنم. از همه عواملی که سبب شدند تا امروز بنده این جایگاه را تجربه کنم، کمال تشکر دارم. از دوستانی که از شهرستان‌ها برای انجام‌ وظیفه خدمت می‌رسند و مرزبان‌ها تشکر می‌کنم و خدا را شکر می‌کنم که امروز لیاقت را دارم که در این جایگاه خدمت کنم.

دستور جلسه ظرفیت و شخصیت و قبله گم کردن است. اوایل فکر می‌کردم کسانی که مسئولیت نداشته باشند، انسان‌های مرفهی هستند ولی در ادامه متوجه شدم، بودنم به خاطر داشتن این مسئولیت است، فهمیدم انسان‌هایی که مسئولیت ندارند، نمی‌توانند زندگی کنند. می‌دیدم بعضی از افراد بازنشسته می‌شوند و عمرشان تمام می‌شود. وقتی دقت کردم دیدم آن‌ها وقتی بیکار می‌شوند و مسئولیتی ندارند و کسی منتظرشان نیست، انگار بی‌مصرف و تمام می‌شوند. وظیفه‌ای ندارند، مسئولیت گیر و گرفتاری و رنج دارد ولی اگر نباشد انسان‌ها می‌میرند. من در کنگره هرچه دارم از مسئولیت است. مسئولیت‌ها انسان‌ها را بزرگ می‌کند. مسئولیت انسان را به خودباوری می‌رساند. انسان قدر خود را نمی‌داند، اصلاً نمی‌داند نقطه قوت و نقطه‌ضعفی دارد. از هیچ‌چیز اطلاع ندارد ولی وقتی‌ مسئولیت می‌گیرد، متوجه نقاط قوت و ضعف خود می‌شود.

اگر ظرفیت لازم را داشته باشم به دریا می‌ریزم، به خدا می‌رسم و خیلی چیزهای دیگر ولی اگر ظرفیت نداشته باشم، خودم و یا قبله‌ام را گم می‌کنم و سرگردان می‌شوم. خیلی از مواقع، ظرفیت ندارم و مسئولیتی به بنده داده می‌شود و گرفتار می‌شوم. ظرفیت چگونه به وجود می‌آید. چیزی که متوجه شده‌ام، خودم بیشتر از این‌که دنبال مسئولیت باشم یا طالب آن باشم، سعی کردم مطلوب باشم. اگر مطلوب باشید خودبه‌خود، خدمت و مسئولیت سراغتان می‌آید. در سفر اول اولین مسئولیتی که به من می‌دهند خودم را به خودم واگذار می‌کنند که مسئول رفتار گفتار و خواب خودم باشم.

اگر مسئولیت‌ها را درست انجام بدهی، مسئولیت دیگری به تو می‌دهند تا به خودت می‌آیی و می‌بینی چندین رهجو داری و باید به آن‌ها برنامه بدهی. زمانی که مسئولیت را خوب انجام دادی و مطلوب بودی در آن جایگاه مسئولیت‌های دیگری هم به تو می‌دهند. ظرفیت قسمتی از مسئولیت است. مسافران اگر امروز راهنما هستند و یا هر جایگاهی دارند، آن چیزی بودند که باید باشم یعنی ظرفیت جایگاه بعدی هم دارند. قسمتی از آن چیزی که امروز هست این چیزهایی است که دیروز کسب کردیم. اگر می‌خواهیم فردا انسان با ظرفیتی باشیم و از پس آن برآییم و خودمان را گم نکنیم باید امروز مطلوب باشیم. اگر مطلوب بودم قسمت عمده‌ای از ظرفیت در من تشکیل شده است و قسمتی هم در حین مسئولیت اتفاق می‌افتد. این مهم است و می‌تواند ظرفیت انسان‌ها را بالا ببرد. بنده خودم چیزی که متوجه شدم همین یک کلمه را بفهمم که مسئول هستم و معنی آن را درک کنم بسیاری از مسائل حل می‌شود.

 
زمانی که خودم را گم می‌کنم، در آن مسئولیت حس مالکیت به من دست می‌دهد. من اگر مسئول رهجویی که به من واگذار شده و مسئول شعبه هستم، باید خدمت کنم، مسئولیت با مالکیت خیلی فرق می‌کند. داشتم فکر می‌کردم که مالک چه چیزی هستم، دیدم که هیچ، من حتی مالک بچه خودم نیستم. من مالک مال خودم هم نیستم بلکه مسئول آن هستم. زمانی که این را بفهمم که مسئول هستم خیلی چیزها عوض می‌شود. رفتار و گفتار عوض می‌شود ولی خیلی از مواقع قبله گم می‌کنیم. فکر می‌کنم بنده مالک چیزی هستم. اینکه بفهمم من مسئول هستم و امروز دارم تاریخ را انجام می‌دهم تعیین‌کننده است که فردا چه جایگاهی دارم. این‌ها خیلی به بنده کمک می‌کند تا آن جایگاه را از دست ندهم و آن چیزی باشم که باید باشم. وقتی خودم را بشناسم، خودم، خانواده‌ام و خدا را دوست دارم. از کسی پرسیدم خدا را می‌شناسی و چقدر می‌شناسی؟ ‌گفت من که خدا نیستم، اگر خودم را پیدا کنم به خدا می‌رسم.
 
 
پیاده سازی: مسافر محمدامین لژیون 22
عکس: مرزبان خبری مسافر مهدی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .