English Version
English

برای رشد کردن باید منیت را کنار گذاشت

برای رشد کردن باید منیت را کنار گذاشت

همه انسان‌ها دوست دارند تمام‌کارهایی که ارزشی است و توان انجام و عمل به آن را دارند به اجرا درآورند ولی خب تعداد کمی از مردم هستند که می‌توانند این کار را که اجرای فرامین عقل است انجام دهند بخصوص در سفر اول هم به همین شکل است. وقتی یک سفر اولی وارد کنگره 60 می‌شود خیلی از کارها را دوست دارد انجام بدهد ولی با یک نیروی قوی و بازدارنده منفی روبه‌رو می‌شود ولی آن چیزی که در انجام این اعمال مثبت می‌تواند او  را یاری می‌دهد، مثلث دانایی است که سه ضلع تشکیل دهنده آن شامل آموزش، تفکر و تجربه است. خیلی از انسان‌ها می‌خواهند خیلی چیزها را بیاموزند ولی احساس می‌کنند توان انجام آن عمل ندارند و نمی‌توانند آن آموزش را دریافت کنند. دلیلش چه می‌تواند باشد؟ در اینجا انسان باید به یک مثلث دیگر غلبه پیدا کند و آن مثلث جهالت یا تاریکی درون خودش است که از سه ضلع  منیت، ترس و ناامیدی تشکیل‌شده است. اولین ضلعی که مانع از رشد انسان می‌شود منیت است که مقابل ضلع آموزش در مثلث دانایی قرار دارد. اگر انسان نتواند از منیت خودش عبور کند و از کسانی که در آن مسئله توانمند هستند آموزش نگیرد هیچ‌وقت نمی‌تواند رشد بکند. خوب همه انسان‌ها ممکن است به نحوی در هر زمینه‌ای یکسری توانمندی‌ها داشته باشد که آن توانمندی‌ها باعث ایجاد یکسری حس‌های منفی یا منیت می‌شود و همین مسئله باعث جلوگیری از رشد آن‌ها در رشته یا هر مسئله‌ای که دارند می‌گردد. ضلع بعدی در مثلث دانایی، تفکر است که باعث می‌گردد آموزش‌هایی می‌گیریم، در موردش تحلیل و تفکر کنیم و اینکه خود تفکر هم یک مثلث کامل است که آقای مهندس در سی دی مثلث تفکر مفصل توضیح داده‌اند. توان تصویری، توان عقلی و توان حسی که این سه تا باید باهم باشند تا باعث بشود تفکر صورت بگیرد. در مثلث دانایی یک ضلع دیگر بانام تجربه‌داریم و باعث می‌گردد آن آموزش‌های که گرفتیم و تفکراتی در موردش انجام دادیم وارد چرخه عمل کنیم و باز دوباره تحلیل و تفکر می‌کنیم و نتایج را بررسی کرده و در آنجا توان تصویری، توان عقلی و توان حسی به کمک ما می‌آیند. این مثلث به این شکل که کامل شود یک دانایی به بنام دانایی مؤثر شکل می‌گیرد که اضلاع مثلث آن متساوی‌الاضلاع است یعنی برابر هستند. هم ضلع تفکر انجام‌شده هم آموزش‌دیده هم تجربه کرده است. در هر مقوله‌ای که رشد نکردیم، برویم سراغ مثلث دانایی و ببینیم که این مثلث کدام ضلع آن رشد نکرده است، به سراغ آن برویم و سعی کنیم درگذر زمان آن مشکل را در درون خودمان حل کنیم.

خیلی‌ها تصور می‌کنند اگر انسانی سواد داشته باشد می‌تواند انسان دانایی هم باشد که ما در کنگره متوجه شدیم که دقیقاً برعکس این مسئله است. ممکن است یک انسانی سواد هم نداشته باشد ولی انسان دانایی باشد هرچند سواد هم یکی از پارامترهای دانایی هم محسوب می‌شود. سواد، توانمندی است که انسان را در جهت آموزش گرفتن یاری می‌دهد، یعنی فرد می‌تواند بامطالعه کردن خیلی از مطالب را دریافت و به‌وسیله حس‌های خود در ضلع آموزش بهتر عمل کند. یک پیامی است از استاد سردار که می‌گوید میزان دانایی انسان به سواد نیست به لباس پوشیدن نیست بلکه باید انسانی اندیشید و کردار و رفتار انسانی داشت که آن میزان دانایی انسان را مشخص می‌کند. اگر انسانی دکترا داشته باشد و انسان تحصیل‌کرده‌ای است ولی ارتباط درستی با همسایه خود ندارد، خب این انسان دانایی نیست. اگر شما قوانین رانندگی را رعایت نکنید نمی‌توانید انسان دانایی باشید و اگر آداب، رفتار و نظم و ترتیب را در زندگی با اطرافیان خود عملیاتی نکنید آن انسان، انسان دانایی نیست حتی اگر مدرک‌های تحصیلی و دانشگاهی داشته باشد. در آخر پیشنهادم برای بچه‌های سفر اولی که می‌خواهند از اعتیاد برای همیشه خارج بشوند این است که باید این دستور جلسات هفتگی را به‌خوبی کار کنند و در موردش تحقیق و مشارکت کرده باشند که بتوانند در مسیر درمان خود موفق باشند.

 

 

تهیه و تنظیم :وبلاگ نمایندگی دانیال اهواز

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .