English Version
English

اساس کار کنگره بر مبنای عشق و ایمان است

اساس کار کنگره بر مبنای عشق و ایمان است

نحوه‌ی آشنایی شما به کنگره چگونه بود؟

ما تقریباًهمه‌ی روش‌های اشتباه ترک اعتیاد را تجربه کرده بودیم و از هیچ‌کدام نه‌تنها نتیجه نگرفتیم، بلکه هر بار به تخریب مسافرم اضافه شد. من خودم شخصاً کار را تمام‌شده می‌دیدم ولی با تمام این احوال همیشه از خداوند کمک می‌خواستم و خیلی اتفاقی از طریق تلتکس شبکه سه در بخش اعتیاد بادل نوشته‌ای از یک مسافر که درمان شده بود، مواجه شدم. آدرس و شماره‌ی کنگره‌ی 60 را برداشتم و تماس گرفتم و آدرس نزدیک‌ترین شعبه‌ی کنگره‌ی 60 به منزل ما که شعبه‌ی افسریه بود را به ما دادند. و مسافرم به اصرار من برای امتحان این روش، به کنگره آمد و به این طریق راه برای ما نمایان شد.

اهمیت حضور راهنمایان و ره‌جویان در کارگاه‌های آموزشی چیست؟

همه‌ی ما با مثلث درمان اعتیاد آشنا هستیم؛  که از سه ضلع جسم ، روان و جهان‌بینی تشکیل‌شده است. برای به درمان رسیدن این سه مؤلفه، حضور در کارگاه‌های آموزشی الزامی است . که در این کارگاه‌ها آموزش‌های مسافران و همسفران یکسان است. من و مسافرم سال 1390 وارد کنگره شدیم و علت قسمت عظیم درمانمان را در حضور به‌موقع در کارگاه‌های آموزشی می‌دانم. تا به امروز همه تلاشم را کرده‌ام که حداقل ده دقیقه قبل از شروع جلسه در شعبه باشم و معتقدم کسی که دیر به جلسه می‌آید نمی‌تواند آن‌طور که بایدوشاید به آموزش‌ها وصل شود. و به انرژی و حال خوش برسد. همسفر اگر می‌خواهد به حال خوش و انرژی برسد؛ باید در کارگاه‌های آموزشی حضور فعال داشته باشد.

همه‌ی مسافران و همسفران چه در سفر اول یا سفر دوم یا در جایگاه کمک راهنمایی باید در کارگاه‌های آموزشی حضورداشته باشند و مشارکت و اعلام سفر کنند تا در انتهای سفر بتوانند به حال خوش ودرمان قطعی برسند. حضور در کلاسها واجب است ، گاهی مشارکت یک سفر اولی گره کوری که مدت‌ها درگیر باز کردن آن بودم را برای من بازکرده است.

 

اگر بخواهید خیلی کوتاه، تأثیر همسفر را بیان کنید، چه مواردی را در اولویت قرار می‌دهید؟

گاها تخریب اعتیاد بیشتر از اینکه روی مسافر دیده شود خود را روی همسفر نشان می‌دهد. در ابتدا همه‌ی همسفران برای درمان اعتیاد مسافرشان وارد کنگره می‌شوند ولی در ادامه متوجه تخریب سیستم ایکس خود شده و می‌خواهند در کنار مسافر درمان شوند. همسفری که به این درک برسد و برای خوب شدن حال خودش به کنگره بیاید، قطعاً می‌تواند کمک شایانی به مسافر بکند. به معنای واقعی مسافرش را رها کند و بال پروازی برای مسافرش بشود و با مسافرش همدل و هم‌زبان شود. تصاویر مثبت از آینده داشته باشد و با عشق و علاقه مشغول نوشتن سی‌دی‌ها شود . ما همسفران و مسافرانی که در کنگره حضور داریم ، باید قدر جایگاهی که به ما داده‌شده را بدانیم.

من به‌عنوان یک همسفر اگر روی جهان بننی خودم کارکنم قطعاً در ادامه به خودشناسی خواهم رسید و متوجه  ارزش و اهمیت جایگاه خود می‌شوم. همسفر باید یاد بگیرد که بابت کوچک‌ترین داشته‌های خود سپاسگزار باشد و از خداوند بابت کوچک‌ترین تغییری که در مسافرش می‌بیند تشکر کند، تا به امید خدا در کنار هم به نقطه‌ی پایان که همان رهایی است برسند.

 

درمان تدریجی به روش dst را کوتاه برایمان توضیح دهید؟

درمان اعتیاد به روش dst تنها راه درمان اعتیاد است که هم‌زمان روی جسم ، روان و جهان‌بینی مصرف‌کننده کار می‌کند. فرد مصرف‌کننده در اثر استفاده  مکرر از مواد مخدر در سیستم ایکس خود تخریب به وجود آورده است و برای اینکه این سیستم بازسازی شود باید طی یازده ماه، با داروی درمانش که شربت ot هست در پله‌ای 21 روزه و در روز سه وعده طبق مقدار تعیین‌شده توسط کمک راهنمایش در ساعت مشخص، سفرش را آغاز کند و زیر نظر همان راهنما به رهایی برسد.

فرد درمان شده در کنگره نه‌تنها به‌هیچ‌عنوان علاقه‌ای به مصرف مواد ندارد بلکه از مواد متنفر هم است و این‌گونه پرونده‌ی اعتیاد برای همیشه بسته می‌شود.

 

از حس و حال لژیون و شال کمک راهنمایی برایمان بگوئید؟

از همان روزهای اولی که وارد کنگره شدم، عشق و محبتی که راهنمایم به من داشت و سعیش بر این بود که مرا کمک کند تا در کنار مسافرم به رهایی و آرامش برسم ، علاقه شدیدی به کمک راهنما شدن در من جوانه زد. از کودکی  همیشه دوست داشتم معلم شوم. در همان سفر اول از خدا خواستم که کمکمان کند که به رهایی برسیم و با او عهد بستم که تا جایی که در توانم هست در کنگره بمانم و به هم‌حس‌ها و همسفرهای دردمندی مثل خودم کمک کنم .  خداوند این لیاقت را به من داد و به اذن او و تلاش‌های خودم توانستم 5 سال و چند ماه شال مقدس کمک راهنمایی را بر روی دوش خود انداخته و در این جایگاه خدمت کنم. وقتی یکی از  همسفرها رها می‌شد گویی من دوباره همان روز شیرین رهایی را تجربه می‌کردم.

متأسفانه خیلی زود، دیر می‌شود و لحظه‌ی یوم الفصل فرا می رسد. کاش در لحظه زندگی کنیم و قدر داشته هایمان را قبل از به اتمام رسیدن فرصت ها بدانیم.

 

اداره ی لژیون شما بر چه اساسی است؟

بهتر است بگوئیم برچه اساسی بود؟ چون طبق قوانین کنگره و دستور آقای مهندس زمان من به پایان رسیده وباید با جایگاه کمک راهنمایی و لژیون داری موقتاً خداحافظی کنم. ولی به امید خدا بعد از گذراندن یک دوره‌ی مرزبانی و تائید آقای مهندس و خانم آنی ، دوباره با نیروی بیشتر و قدرتمندتر بازخواهم گشت.

من تمام سعی‌ام را کردم که طبق آموزش‌های کنگره و آقای مهندس پیش بروم .در جلسات خصوصی سی دی کار می‌کردیم و در جلسات عمومی از جزوات جهان‌بینی ، وادی‌ها و دیگر متون کنگره 60 استفاده می‌کردیم.

در طول دوره خدمت خیلی آموزش گرفتم و بابت همه‌ی این آموزش‌ها از خداوند ممنون و سپاسگزارم.

دلیل عشق به کنگره چیست؟

ساختار کنگره و اساس کارش بر مبنای عشق ، عقل و ایمان است و همه‌ی مسافران و همسفرانی که حس و خواسته مشترک دارند در این ساختار، در کنار هم قرارگرفته‌اند. همه باهم هم درد و هم‌زبان هستیم و پیوند محبت ما را به هم متصل نگه‌داشته است. متأسفانه قبل از کنگره براثر جهل و نادانی و نداشتن اطلاعات کافی ، فرق بین آرامش و آسایش را تشخیص نمی‌دادم. شاید خیلی وقت‌ها اشتباه به دنبال آسایش بودم ولی در کنگره معنای واقعی آرامش را درک کردم . از همه مهم‌تر کنار مسافرم دوباره احیا شدم.

 

از هسفران لژیون چه انتظاری دارید؟

تا وقتی لژیون داشتم از همسفران لژیون انتظار داشتم که به موقع در جلسات حضورداشته باشند و مشارکت و اعلام سفر کنند. طبق برنامه لژیون تکلیفشان را انجام دهند، سی‌دی‌ها را گوش کنند و بنویسند، قوانین کنگره را رعایت کنند و سعی بر کاربردی کردن آموزش‌ها داشته باشند ولی در حال که دیگر لژیونی وجود ندارد با تمام وجودم برایشان آرزوی موفقیت دارم و  از آن‌ها می‌خواهم بدون گله و شکایت، یک‌بار دیگر به حس خود اعتماد کنند و دوباره کمک راهنما انتخاب کنند و به سفرشان ادامه دهند.

 

آرزوی شخصی و حرف آخرتان را بفرمائید؟

آرزوی سلامتی و طول عمر باعزت برای آقای مهندس و خانواده محترمشان دارم و اینکه تمام عزیزانی که دربند اعتیاد و گرفتار هستند و هنوز راه درمان را پیدا نکرده‌اند، راه برایشان نمایان شود و برای درمان به کنگره بیایند.

از خداوند سلامتی و حال خوب برای کمک راهنمای عزیز خودم و مسافرم سرکار خانم سمیرا خلیلی و آقای مراد یوسفی خواستارم . دعای خیر من و خانواده ام همیشه بدرقه راهشان باشد.

از شما عزیزان خدمتگزار سایت که چراغ خاموش خدمت می کنید بی نهایت سپاسگزارم و بهترین ها را برایتان آرزومندم.

عکاس: همسفر معصومه (کمک راهنمای لژیون هفتم)
تایپ و تنظیم : همسفر افسانه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی ابوریحان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .