English Version
English

برداشت از سی دی ترس

برداشت از سی دی ترس

زندگی مرا  می‌شود به دو دوره تقسیم کرد، یکی قبل از گوش دادن و نوشتن و خلاصه کردن و کنفرانس دادن  سی دی ترس و یکی هم بعد آن. بزرگ‌ترین ترس من در زندگی مسائل مالی بوده است، همه مشغولیت فکری من در زندگی این بوده است،  که چطور پایه‌های مالی‌ام را قوی کنم.   به قول استاد امین همه ما در زندگی ترس را تجربه کرده‌ایم. بزرگ‌ترین ترس من که ترس خیلی‌هاست ترس از دست دادن آدم‌هاست؛  اگر به زندگی خودمان نظری بیندازیم خواهیم دید که چطور ترس از دست دادن آدم‌های موردعلاقه‌مان، سبب شده که در زندگی، از خواسته‌هایمان دور بمانیم. به علت این ترس، من موقعیت‌های فراوان مالی و اجتماعی را ازدست‌داده‌ام. وقتی انسان‌های موفق را با انسان‌های ناموفق مورد مقایسه قرار دهیم،  خواهیم دید این ترس چقدر مانع موفقیت انسان‌ها شده است. ما برای نگه‌داشتن افراد موردعلاقه‌مان در زندگی خود، از بسیاری از خواسته‌های خود می‌گذریم،  که این سبب بروز خشم نیز در ما می‌شود. خشم، به‌این‌علت که ما از خواسته و علاقه خود گذشته‌ایم،  یا ترس از شکست باعث شده که اصلاً به‌طرف انجام کاری که به آن علاقه داریم، ولی ازنظر ما کمی بزرگ است،  نرویم؛ درحالی‌که اگر این ترس وجود نداشت،  همه ما به تمام موفقیت‌هایی که مدنظرمان بود می‌رسیدیم.

ازنظر استاد امین دو نوع ترس وجود دارد. ترس‌های نگهدارنده و ترس‌های بازدارنده. مواردی که من در بالا گفتم به ترس‌های بازدارنده مربوط می‌شد. در ترس نگهدارنده می‌توان ترس از دست دادن جان را مثال زد.ترس‌های بازدارنده نقش بازدارندگی و تخریب دارند. درون این ترس‌ها یک خشم وجود دارد. خشمی که ناشی از تمایل ما برای انجام آن کار است،  و وقتی نمی‌توانیم آن کار را انجام دهیم خشمگین می‌شویم. ترس‌هایی  مثل ترس از دست دادن همسرم که به خاطر این ترس احساسات بد بسیاری را تجربه کردم.  ترس از این‌که کسی بیاید و جای مرا در زندگی همسرم بگیرد،  و من در این دنیا یکه و تنها بمانم. سی دی استاد امین باعث شد قدرت‌های درونی‌ام بیدار شوند و به من نمایانده شوند. باعث شد به من یادآوری شود،  که من یک آدم بی‌سواد و تنها و مانده درراه نیستم که نتوانم از عهده مسائل و مشکلات زندگی‌ام بربیایم. من فکر می‌کردم اگر همسرم مرا رها کند و برود،  من مجبور می‌شوم شکست‌خورده به خانه پدرم برگردم. درحالی‌که من پتانسیل‌های زیادی در وجودم دارم که مقدار کمی از آن‌ها بالقوه شده است،  و با همان مقدار هم، توانایی‌های بسیاری دارم و فهمیدم که این ترس من کاملاً کاذب و دروغین است،  و فقط باعث حال بد من می‌شود. از بعد از گوش دادن به سی دی توانستم هم در کارم و هم در زندگی‌ام باقدرت بیشتری جلو بروم

به قول استاد امین این‌که انسان پتانسیل انجام کاری را داشته باشد و تحت اختیار و فرمان او هم باشد دو مقوله متفاوت است. و این‌که چطور یک توان بالقوه به فعل تبدیل می‌شود، هم خیلی مهم است. گوش دادن و عمل به نکات مطرح‌شده در این سی دی به من کمک کرد تا بتوانم مقدار بیشتری از نیروهایم را به‌فرمان خودم دربیاورم. فهمیدم که نباید برای خدا شریک قائل شوم. وقتی برای خدا شریک قائل می‌شویم، درواقع مقداری از نیروهایمان را شیطان به یغما می‌برد. فهمیدم که برای اینکه نیروهای من تحت فرمان من دربیایند، باید از چیزهای کوچک شروع کنم. باید به قرارهایی که با خودم می‌گذارم پایبند باشم. یعنی اگر با خودم قرار می‌گذارم که روزی یک ساعت مطالعه کنم، حتماً به این قرارم پایبند باشم،  یا اگر با خودم قرار می‌گذارم که در هر وعده یک قاشق از غذایم کم کنم به آن قرار عمل کنم. فهمیدم که از عمل به همین چیزهای کوچک، من قوی می‌شوم. جالب بود وقتی دقت کردم به افکار خودم، دریافتم که وقتی‌که قراری با خودم می‌گذارم در ذهن من دستوراتی داده می‌شود،  که مرا به سمت رعایت آن قرار کمک می‌کند. مثلاً وقتی می‌خواهم یک قاشق غذا را کم نکنم فکری به من می‌گوید نخور. یا اگر بخواهم مطالعه نکنم می‌گوید انجام بده. به قرارت عمل کن. اگر به این افکار گوش ندهیم خاموش می‌شوند. ولی اگر به آن‌ها گوش دهیم قوی‌تر می‌شوند و به ما برای رسیدن به اهدافمان کمک می‌کنند. فهمیدم اگر فکری به ذهن من می‌آید حتماً من پتانسیل انجام آن کار رادارم. اگر نداشتم آن فکر به ذهن من نمی‌آمد. اگر این فکر به ذهن من می‌آید که درآمدم را دو برابر کنم،  حتماً که پتانسیل آن در من وجود دارد که از طرف نیروهای مثبت به من القاشده است. حالا قدم بعدی این است که ببینم در راستای این فکر که من درآمدم را دو برابر کنم،  چه ایده‌هایی به ذهن من می‌آید؟  قدم بعدی این است که به آن ایده‌ها عمل کنم و صبورانه منتظر نتایج دلخواهم باشم و بعد می‌بینم که نتایج دلخواه من به وجود می‌آیند،  و این اتفاق به‌آرامی و قدم‌به‌قدم افتاده است. یعنی موفقیت من به علت تحت فرمان درآوردن نیروهای من بوده است، به‌وسیله عمل به الهاماتی که به ذهن من می‌شود

در قرآن آمده و همچنین بارها و بارها از زبان جناب مهندس هم شنیده‌ایم، که فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا. یعنی به انسان هم به تقوا و هم به فجور الهام می‌شود،  و انتخاب با خود انسان است که به کدام عمل کند. پس ما چه برنامه‌ریزی برای موفقیت کنیم و چه برای شکست برنامه‌ریزی کنیم، درهرصورت به‌وسیله القا افکار، به ما کمک می‌شود. و من فهمیدم که با ترس‌هایم در حال برنامه‌ریزی برای شکست و ترس بیشتر بودم. ترسی که در مورد من کاملاً کاذب و دروغین بود. به امید روزی که خودمان را از نفس اماره خود پس بگیریم و فرمان  نفس مطمئنه برسیم.

 

نویسنده و تایپ: همسفر مریم / لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: همسفر سمیه /لژیون چهارم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .