English Version
English

راهنما موتور کنگره است

راهنما موتور کنگره است
 
جلسه نهم از دوره سی و هشتم کارگاه های آموزشی خصوصی همسفران، نمایندگی پرستار با استادی همسفر راهنما عصمت، نگهبانی همسفر توران و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» در روز سه شنبه 29 بهمن‌ماه 98ساعت 16 برگزار گردید.
 
 
خلاصه سخنان استاد:
 
همانطور که می دانیم هستی نظام مند است و تمام موجودات هستی در حال انجام وظیفه هستند و برای هر کدام یک شرح وظایفی وجود دارد. حال دستور جلسه امروزمان در رابطه با وظایف راهنما ورهجو است.
راهنما و رهجو از یک جهت نسبت به کنگره وظیفه دارند و از سویی دیگر نسبت به یکدیگر. وظیفیشان نسبت به کنگره این است که به ساختار کنگره احترام بگذارند؛ احترام به جایگاه ها را داشته باشند، رعایت قوانین و حرمت ها را داشته باشند و اینکه نظم داشته باشند. اما در رابطه با راهنما و رهجو و وظایف آنها نسبت به یکدیگر به نظر من اولین چیزی که وجود دارد این است که باید محبتی بین آنها برقرار باشد. دقیقا صحبتی که آقای مهندس می کنند: شفع باید انجام شود،  یعنی باید محبتی  بین راهنما ورهجو باشد که این جذب انجام شود. راهنما باید  نسبت به کارش عشق داشته باشد و این که دوست داشته باشد تمام رهجوها به رهایی برسند. یعنی باید تا حدی باشد که وقتی در لژیون نشسته، بتواند در تمام رهجوها پتانسیل کمک راهنما شدن را ببیند. و این فرموده جناب مهندس می شود موتور؛ راهنما موتوری است که باید در مسیر کنگره باشدو در صراط مستقیم حرکت کند.  این موتور همیشه روشن می ماند و هیچ وقت از این کار سرد نمی شود، عشقش هیچ گاه سرد نمی شود. ولی اگر غیر از این باشد، خود به خود به بی‌راهه می رود و خارج  از این معقوله، رهجو هم باید فرمانبردار باشد. این فرمانبردار بودن بستگی دارد که بتواند راهنمایش را قبول داشته باشد که این داستان جدایی دارد. 
 
 

رهجو باید خواهان رهایی باشد. خواهان بودن، این نیست که فرد فقط در همان ابتدا خواهان باشد و در ادامه که مسائل دیگر در زندگی پیش می‌آید، فراموش کند که برای چه آمده بود! «در ادامه»؛ یعنی تا آخر درمان تا آخر سفر اول، درمان و رهایی در الویت باشند. بنابراین رهجویی که می‌تواند این نظم را برقرار کند، یعنی وظایفش را به خوبی بشناسد و انجام بدهد، در نهایت مطمئن باشد زمانی که به کمک راهنمایی می‌رسد قادر است وظایفش را به درستی انجام دهد. تعدادی قانون به صورت نوشته شده است و تعدادی هم باید به روز باشد و آقای مهندس هر هفته به آنها اشاره می‌کنند. در نتیجه اگر به روز باشیم و بدانیم، می توانیم آنها را انجام دهیم. برای مثال راهنما وظیفه دارد که رهجو را به طرف ورزش یا لژیون سردار سوق بدهد. حالا چرا باید این کار را انجام بدهد؟ منظور این است که راهنما نگوید چون من ورزش نمی‌روم یا در لژیون سردار نیستم، پس نمی توانم به رهجو بگویم و القاء کنم. در صورتی که این جزء وظایفش است و باید این کار را انجام بدهد. اینکه ما هدف را کنگره بدانیم، یعنی برای کنگره هدف گذاری کنیم. 

اگر اهداف کنگره را مد نظر داشته باشیم، نفع خودمان هم در آن است ولی اگر برعکس باشد، آن موقع ممکن است از هر راهی وارد شویم و بخواهیم از راه تقلب به مقصدمان برسیم. مثلا ورزش چه نفعی برای من دارد؟ من اگر برای کنگره ورزش کنم، سلامتی خودم هم در آن است. یا کسی که وارد لژیون سردار می شود، می تواند روی یک سری موضوعات قوی عمل کند و پایه‌های مالی خودش را مستحکم کند. این خیلی مهم است که سعی کنیم این آمدن‌ها و رفتن‌ها برایمان عادی نشود؛ (طبق گفته‌های آقای حکیمی) هر جلسه که می‌آییم برایمان همان تازگی را داشته باشد.  این را زمانی متوجه می‌شویم که سه شنبه‌ای که تعطیل بوده، یک عده چقدر دلتنگ بودند.

هیچ وقت خودمان را از آموزش به خاطر شخصی خاص، محروم نکنیم. این را به خاطر کمک راهنمایان عزیزی که تجلیل می‌شوند می‌گویم؛ مثلا راهنمای من می‌رود، ایجنت می رود، اسیستانت می رود، نگویم دیگر لطفی ندارد که اینجا باشم.  چون من با این کار به خودم ضرر می زنم و خود را محروم می کنم، پس سعی کنیم قوی ادامه بدهیم. من هم توانستم این آموزش ها را اجرا کنم و حال خوبی داشتم،  هر جا هم نتوانستم، خودم را خیلی سرزنش نکردم چون می دانم آزمون و خطا برای انسان لازم است، مهم این است که در ادامه قوی باشیم.

 

«در ادامه جلسه ورود کمک راهنما همسفر اکرم به لژیون سردار»
 
 
 
«همچنین گل رهایی به صورت نمادین به دو نفر ازهمسفران تقدیم شد و سه نفر از همسفران با نوشتن 40 سی دی به سفر دوم وارد شدند»
 
 
 
 

«در ادامه شال راهنمای تازه واردین به صورت نمادین به همسفر مهدیه تقدیم شد»

 
 
 
تصویربردار:همسفرعطیه
تایپ:همسفر زهره
تنظیم:همسفرحمیده

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .