English Version
English

شرکت زال پارس؛ اولین شرکتی که روش درمان کنگره60 را در کارخانه خود به اجرا درآورد

شرکت زال پارس؛ اولین شرکتی که روش درمان کنگره60 را در کارخانه خود به اجرا درآورد

بیماری اعتیاد یکی از آسیب‌های است که علاوه بر خود شخص مصرف‌کننده، خانواده و نزدیکان و جامعه نیز تحت تأثیر پیامدهای آن قرار می‌گیرند. در این میان با توجه به حضور فرد مصرف‌کننده در نقش‌های متفاوت در جامعه به نظر می‌رسد جهت فراهم کردن بستر مناسب برای درمان این بیماری بر مبنای روش درست و با کمترین آسیب به فرد مصرف‌کننده و نقش اجتماعی او باید چاره‌ای اندیشیده شود. از این منظر پذیرفتن و قبول وجود این بیماری در یک سازمان از سوی مدیران و کمک به درمان آن بسیار مهم است. مطلب پیش رو گفتگو با مدیرعامل شرکت زال پارس است که به‌واسطه آشنایی با روش درمان کنگره 60 در محل کار لژیون درمان اعتیاد را راه‌اندازی نموده‌اند:

 

1- لطفاً خودتان را معرفی کنید و بفرمایید در چه حوزه‌ای فعالیت می‌کنید؟

من مهدی سنچولی هستم مدیر عامل شرکت زال پارس. شرکت زال پارس شرکتی است که در حوزهٔ نفتی فعالیت می‌کند، تعداد 200 نفر پرسنل دارد.

2- ایده برقراری لژیون درمان اعتیاد در محل کار، چگونه و چه زمانی به ذهن شما رسید؟

 مقولهٔ بیماری اعتیاد چیزی است که نمی‌توانیم بگوییم که باید همه‌جا از آن مبرا باشد این معضل وجود دارد و یک معضل اجتماعی است و در حقیقت همان بیماری اعتیاد است که خواسته یا ناخواسته بر اثر عدم آگاهی وارد این مقوله شده و گرفتار شود و مهم این است که فرد بتواند راه درست را پیدا کند تا بتواند از این وضعیت خارج شود. این مشکل در شرکت ما هم وجود داشت و من این مشکل را احساس می‌کردم. من به واسطهٔ رابطهٔ نزدیکی که با کنگرهٔ 60 دارم و روش درمان را کامل می‌شناسم و برای من کامل مشخص است که این روش چقدر می‌تواند به نسبت روش‌های دیگر که وجود دارد، کمک کند. دو سال تلاش کردیم و با آقای مهندس و آقای سلامی صحبت می‌کردیم که این اجازه را بدهند که ما بتوانیم این زمینه را در آن مجموعه فراهم کنیم. پس از مذاکرات و مکاتبات توانستیم مجوز یک لژیون را به‌صورت پایلوت بگیریم. آقای مهندس در 14 مقاله در مورد گروه درمانی‌هایی که در شرکت‌ها و ادارات قرار است انجام شود، صحبت کرده‌اند؛ ولی در جایی به‌صورت مستند و موثق پیاده نشد، ما در حقیقت این مجوز را گرفتیم و مکانی را برای درمان اعتیاد اختصاص دادیم، آن‌هم به روش کنگرهٔ 60 و DST.

3- بعد از برپایی لژیون استقبال همکاران  و کارمندان چگونه بود و چه تصوری از این روش درمانی وجود داشت؟

تعدادی این لطف را در حق خودشان کردند و آمدند و در حال درمان هستند و یک عده هم شاید هنوز نپذیرفتند که این مشکل را دارند و فکر می‌کنند راه‌های دیگری برای درمان هنوز وجود دارد و وارد این جریان نشدند.

در وهلهٔ اول شاید این نگرانی برای بچه‌ها وجود داشت که اگر ما به‌صورت داوطلبانه اعلام کنیم که ما مصرف‌کننده بودیم تبعات منفی داشته باشد ولی من می‌خواهم راحت بگویم که آخرین کسی که متوجه می‌شود من مصرف کنندهٔ مواد مخدر هستم، خود من هستم. اطرافیان من همه از این قضیه مطلع هستند. نحوهٔ عملکرد و رفتار و صحبت کردن من کامل نشان می‌دهد که من فردی هستم که دچار مشکلی هستم و باید این مشکل درمان شود. اولین کسانی که خودشان را باور کردند و روش را باور کردند و به این حرکتی که قرار شد برایشان انجام بشود، اعتماد کردند و جلو آمدند یک گروه 6نفره بودند که بعد تبدیل شد به 17 نفر رهجو که از بچه‌های خود شرکت بودند و شروع به درمان شدند.

4- آموزش با کمک چه کسانی و چگونه صورت می‌گیرد و آیا رهایی هم داشته‌اید؟

 به‌هرحال برای آموزش‌دادن و درمان کردن، نیاز به نیرو داشتیم. ما از آقای سلامی خواهش کردیم که فردی را برای آموزش‌دادن به ما معرفی کنند و ایشان، آقای درودگر را به ما معرفی کردند. من این را می‌دانستم که کسانی که می‌خواهند خدمات به لژیون‌های بیرون بدهند، می‌توانند هزینه‌ای از کلینیک یا لژیون بگیرند ولی آقای درودگر فقط با عشق آمدند. حتی ما در چارچوب قوانین کنگره هم از ایشان خواستیم که چیزی از ما قبول کنند ولی خودشان قبول نکردند، و این عشق برای من خیلی قشنگ بود. به‌هرحال هفته‌ای یک روز مسافتی طولانی را طی می‌کردند، برای سلامتی افرادی که شاید هیچ خویشاوندی با آنها ندارند. این چیزی غیر از عشق نیست که فردی از زمانی که می‌تواند به کار یا خانواده‌اش اختصاص دهد می‌گذرد و برای دیگران انرژی می‌گذارد. ایشان آمدند و این خدمات را به بچه‌ها دادند و هنوز هم ادامه دار است و حاصل همهٔ این اتفاقات 8 نفر رهایی است که امروز دو نفر از آنها اینجا هستند و مثل آن 6 نفر دیگر خودشان و زندگی‌شان متحول شده است.

5- برای توسعه لژیون و تفکر کنگره 60 در سازمان برنامه‌ای دارید؟

 من به لحاظ مدیریتی و اداری حاضر هستم تا زمانی که این پایلوت جواب بدهد، باشیم و توسعه بدهیم و چون اینجا منطقه‌ای است که خارج از شهر است و چندین روستا هم در این نزدیکی است و در آنجا هم افراد زیادی دارای معضل اعتیاد هستند، هم از خود منطقه پذیرش داشته باشیم، هم اینکه به‌صورت یک پایلوت موفق این کار در سازمان در بیاید.

البته معضلات خاص خودش را هم دارد که از جمله همان تفکر افراد شاغل در سازمان است که فکر می‌کنند که «تا زمانی که نیامده‌اند و از من آزمایش نگرفته‌اند، کسی چیزی نمی‌تواند به من بگوید ولی اگر خودم بگویم این مشکل را دارم چه می‌شود؟» به واسطهٔ آشنایی نزدیکی که با کنگره 60 دارم این برای من قابل‌درک بود که خیلی بهتر است که فرد بیاید خودش عنوان کند که من این مشکل را دارم و می‌خواهم مشکلم حل شود و شرکت هم بگوید من این امکانات را برای تو فراهم کرده‌ام، تا اینکه طبق قانون کار من مجبور شوم از آنها آزمایش سلامتی بگیرم و بعد متوجه بشویم فرد اعتیاد دارد و اینجا نگاه مجموعه به این شخص نگاه متفاوتی می‌شود.

6- مطمئناً باید یک جلب اعتمادی از سوی مدیرعامل و افرادی که در آن شرکت مسئول هستند باشد که افراد را جلب کند و شخص وقتی می‌آید و خودش را معرفی می‌کند، فکرش از سلامت کاری و سابقه‌اش راحت باشد و بداند که کارش ادامه دار است، شما چگونه این جلب اعتماد را در مجموعهٔ خودتان انجام داده‌اید؟

درک از معضل خیلی می‌تواند کمک کند. چون این شرکت از اولین روزی که شروع به فعالیت کرد و بچه‌ها یکی‌یکی آمدند برای کمک؛ تا این مجموعه به هدف خود برسد، همه مثل دوست و برادر هستیم. من مسئول امور شرکت هستم ولی به لحاظ فردی جایگاه خاصی وجود ندارد، هیچ‌کدام از ما جایگاه خاصی نداریم و این حس را به ما القاء کردند که اگر قولی به آنها می‌دهیم در مسیر اینکه خودشان را اصلاح کنند، قطعاً روی قول خودمان هستیم. این اطمینان وجود داشته و زمانی که خواستیم این کار را انجام بدهیم به همه این اطمینان را دادیم که اگر کسی در این بیماری گرفتار است و نیاز به کمک دارد تا خودش را از این دنیای تاریک بیرون بکشد، شرکت بدون هیچ چشم‌داشتی کمک می‌کند.

قبل از شروع این کلاس‌ها در شرکت، آقای درودگر با یک نفر دیگر که ایشان هم کمک راهنما هستند زحمت کشیدند، یک کلاس توجیهی در رابطه با آسیب‌های اجتماعی با رویکرد اعتیاد، برگزار کردند و این را مطرح کردند که ما قرار است در اینجا یک سری کلاس‌ها را برای کمک به بچه‌ها تشکیل بدهیم. نگرانی‌ها وجود داشت و آن 4 یا 5 نفر اولی که جرئت کردند و آمدند، این اطمینان را کردند و دیدند که اتفاق خاصی نیفتاد. شرکت ساختار خاص خودش را دارد و فردی که می‌خواهد درمان شود برای خودش می‌خواهد درمان شود و بعد از اینکه درمان شود برای شرکت ارزشمند است. نه ما امکانات اضافه‌ای به کسانی که می‌خواهند درمان بشوند می‌دهیم و نه امتیازی از آنها کم می‌کنیم. توصیه‌ای که آقای سلامی همیشه به ما می‌کردند، این بود که اساس این کار را بر مبنای محبت بگذارید و ما برنامه داشتیم که گزینش کنیم و تست بگیریم ولی با فرمایش ایشان، ما اساس کار را بر مبنای محبت گذاشتیم و واقعاً هم جواب داد و این افرادی که آمدند سفیر همین حس محبت و اطمینان هستند. یعنی اگر کسی را می‌شناسند که در سازمان مصرف می‌کند و مشکل اعتیاد دارد (چون اضداد همیشه وجود دارد)، به این افراد می‌گویند «تو در مسیر درمان رفته‌ای، آنها حواسشان به شما هست و یک روز شما را گیر می‌اندازند» ، یا چون روش DST روش درمان تدریجی است، می‌گویند «تو تا دیروز این را مصرف می‌کردی و امروز چیز دیگری مصرف می‌کنی؛ پس هنوز مصرف‌کننده‌ای». ولی این 8 نفر سندهای بدون نقصی هستند، اینکه من ده ماه زحمت کشیدم و دارو را مصرف کرده‌ام و آموزش‌هایم را گرفته‌ام و الآن حالم خوب است. الآن نه مواد مصرف می‌کنم و حالم نه در خانواده بد است نه اینکه کسی نگاه بدی به من دارد و سرش در شرکت بالا است که من زحمت کشیدم و خودم را از این معضل بیرون کشیدم و این است که این محبت و اعتماد را صد چندان می‌کند و من اول خودم با تمام مسئولین صحبت کردم و گفتم که اگر کسی از واحد شما خودش را معرفی کرد، مبادا یک نگاه دیگری به او داشته باشید. ممکن است هرکسی این مشکل را داشته باشد و این یک بیماری است که بر اثر عدم آگاهی وارد آن شده‌اند، و مهم است که خودم را از آن دربیاورم و یک نفر هم وجود دارد که نمی‌خواهد حقیقت را بپذیرد و من کاری به کار او ندارم و او یک روز کار و خانواده‌اش را از دست می‌دهد، نیازی به‌زور زدن ما نیست و کسانی که درمان شده‌اند هم به‌زور ما نبوده است و خودشان خواسته‌اند که درمان شوند، ما فقط زمینه را فراهم کردیم طبق آنچه که من می‌دانستم که کنگره جواب می‌دهد.

7- به‌عنوان اولین کسی که متد درمان کنگرهٔ 60 را در شرکت خود پایه‌گذاری کرد و آن را توسط کمک راهنماهای کنگره اجرایی کرد، احساس می‌کنید که این متد در شرکت‌ها و سازمان‌ها می‌تواند جواب دهد، شما چه تجربه‌ای دارید؟ چون مطمئناً ما کسان دیگری را هم داریم که مسئولین شرکت‌های مختلفی هستند و با کنگره به شکل‌های مختلفی در ارتباط هستند، چه پیشنهادی برای آنها دارید، احساس می‌کنید اگر آنها این روش را پیاده کنند، جواب می‌گیرند؟

صد درصد جواب می‌گیرند، منتها یک اصولی دارد، مدتی که ما در شرکت فعالیت می‌کردیم، شاید نسبت به کنگره و اساس کار آن آگاهی داشتیم، ولی ممکن است یک معاون یا مسئول این دیدگاه را نداشته باشد. مدیریت رأس هرم یک سازمان باید پشتیبانی صد درصد از این قضیه داشته باشد، خودش باید نسبت به کنگره و فعالیت آن آگاهی داشته باشد و به یک باور و ایمان عمیق رسیده باشد. برای اینکه فشارهای جانبی وجود دارد و ممکن است مخالفت‌هایی با آن باشد و هرکسی یک ایده‌ای دارد. من خودم با شناختی که از کنگره داشتم همهٔ اینها برای من حل شده بود و معتقد بودم کار شدنی است و تا امروز نا موفق نبوده و یک سری امتیازها هم دارد، در گروه‌های بیرونی ممکن است ریزش وجود داشته باشد ولی در گروه‌های سازمانی ریزش وجود ندارد، چون فرد هر روز در آن شرکت در حال کار کردن است و می‌بیند که همکاران او هر روز این کلاس‌ها را می‌رود ولی او کلاس‌ها را نمی‌رود و تحت تأثیر قرار می‌گیرد و این امتیاز را دارد که بیلان کاری سازمان بالا می‌رود. در کل باید نفر اول سازمان که حرف آخر را می‌زند صد درصد به روش کنگره ایمان داشته باشد.

 

مسافر حسین کمک راهنمای درمان اعتیاد لژیون شرکت زال پارس

1- روز اولی که به شما پیشنهاد این کار را دادند که شما لژیون را در داخل شرکت یا کارخانه شروع کنید، با توجه به اینکه این کار جدیدی بود و تابه‌حال اجرا نشده بود و باید جلب رضایت بچه‌ها را به دست می‌آوردید، آنها کنگره را نمی‌شناختند و آگاهی نداشتند، چه تصویری در ذهن شما شکل‌گرفته بود؟

من حقیقتاً با شرکت زال پارس آشنایی نداشتم، زمانی که به من این پیشنهاد را دادند، من به آقای سنچولی گفتم که نمی‌شود ما مستقیم و همان اول به بچه‌ها بگوییم که ما از کنگره 60 هستیم و شما کسانی که مصرف‌کننده هستند را بفرستید که ما درمان کنیم.
ما مجبور شدیم کلاس‌های آسیب‌های اجتماعی را تشکیل دهیم، تا در مقوله‌های مختلف ناهنجاری اجتماعی صحبت کنیم و بعد بحث را به سمت اعتیاد ببریم. آقای سلجوقی خیلی حمایت کردند و طی یک جلسه مدیران را دعوت کردند و یک جلسه هم کارمندان. جامعهٔ هدف ما مصرف‌کنندگان بود، ما شروع کردیم از آسیب‌های اجتماعی گفتیم و در ادامه بحث را به اعتیاد که سرچشمهٔ همه طلاق‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی بردیم و اعلام کردیم که ما از اعضای کنگره 60 هستیم و روش درمان را توضیح دادیم، و اعلام کردیم که به‌زودی قرار است جلسات کنگره 60 در شرکت تشکیل شود و کسانی که می‌توانند، شرکت کنند و سه چهار نفر همان روز اول آمدند و صحبت کردند و اولین جلسه‌ای که من سر لژیون رفتم، 4 نفر بودیم و در ادامه 15 نفر شدیم و از این 15 نفر 4 الی 5 نفر ریزش کردند و الآن 8 تا رهایی داده‌ایم. یک نفر دیگر هم به امید خدا عید به رهایی می‌رسد.

2- الآن در هفته چند جلسه تشکیل می‌شود؟

جلسه شنبه‌ها تشکیل می‌شود و حدود یک ساعت و نیم تا یک ساعت و 45 دقیقه طول می‌کشد و دستور جلسات هفتگی کنگره در اینجا کار می‌شود، آموزش‌ها شامل وادی‌ها، سی‌دی هم هفته‌ای دو تا کار می‌کنیم که یکی را می‌نویسند و یکی را فقط گوش می‌کنند، و در جلسه در مورد آن صحبت می‌کنند.

 

3- وقتی کار را شروع کردید، آیا همان گونه که تصور می‌کردید بود؟ با توجه به اینکه در تصویرسازی که فرد انجام می‌دهد، گاهی کار را راحت‌تر ببیند ولی در عمل سخت‌تر شود و یا برعکس؟

فکر می‌کردم با 4 یا 5 نفر شروع می‌شود و تمام هم می‌شود، محیط کار یک مقدار سخت است و اینکه فرد بیاید و قبول کند و اعلام کند که مصرف‌کننده است، مشکل است و فکر می‌کردم من هفته‌ای که می‌آیم فوقش 4 یا 5 نفر در لژیون باشند.

مدیر عامل خیلی حمایت کردند و هر آنچه که ما نیاز داشتیم مهیا کرده‌اند و محیط را به‌گونه‌ای طراحی کرده‌اند (چون ایمان راسخ به این روش دارند) که از نظر ایشان هیچ مشکلی وجود ندارد؛ شاید نگاه بازرس یا معاون ایشان به‌گونه‌ای دیگر باشد و من احساس می‌کنم هنوز این ترس برای آنها وجود دارد و هنوز فکر می‌کنند قرار است چه اتفاقی بیفتد. اگر حمایت آن فردی که در شرکت حرف اول و آخر را می‌زند، نباشد و ایمان به این مسیر نداشته باشد، کار خیلی سختی است که بخواهیم در بنگاه‌های اقتصادی چنین حرکتی را انجام بدهیم.

گفتگو با مسافر حمید و مسافر هادی، رهجویان درمان شده در لژیون زال پارس

1- به‌رسم کنگره خود را معرفی نمایید؟

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر از لژیون زال پارس، تخریب بیش از 5 سال آنتی ایکس مصرفی شربت متادون؛ داروی درمان شربت OT، رهایی 4 ساعت.

 

2- از اینکه روش درمان اعتیاد را در کارخانه شنیدید چه واکنشی داشتید؟

من خیلی خوشحال شدم که کنگره 60 آمده برای درمان اعتیاد و خانواده‌ام خیلی خوشحال شدند که من می‌توانم از این مرداب بیرون بیایم.

 

3- هنگامی‌که در سازمان خواستند کسانی که مصرف‌کننده هستند، خودشان را برای درمان معرفی کنند، شما نترسیدید که خود را مصرف‌کننده معرفی کنید؟

برعکس خیلی خوشحال شدم و گفتم اگر از کارخانه بیرونم هم بکنند اشکالی ندارد چون از درد و بیماری اعتیاد می‌توانم آزاد شوم. چون من نمی‌توانستم مسیر دیگری یا مرکز درمانی دیگری بروم، مسیر برایم مهیا شد که در خود شرکت جلسات تشکیل شود. خیلی خوب بود و خیلی هم خوشحال هستم که توانستم رها شوم.

4- آموزش‌های کنگره 60 در کار و روش کاری شما تأثیری داشته است؟

بله من همیشه خیلی کسل و بی‌حوصله بودم و همیشه کم‌کاری داشتم ولی الآن به لطف خدا در این یک سال کارم خیلی خوب شده است و بهتر هم خواهد شد.

 

1- شما خود را معرفی می‌نمایید؟

سلام دوستان هادی هستم یک مسافر از لژیون زال پارس مشهد؛ تخریب بالای 15 سال؛ آنتی ایکس مصرفی؛ شربت تریاک، شربت متادون، تریاک و شیره؛ به روش DST ، داروی درمان شربت OT ؛ ورزش در کنگره والیبال؛ به راهنمایی راهنمای خوبم آقای حسین درودگر؛ رهایی 4 ساعت

 

2- شما تجربهٔ ترک‌های دیگری را غیر از روش درمان کنگره داشته‌اید؟ تفاوت آن روش‌ها با روش درمان کنگره 60 چه بوده است؟

من خودم ده سال قبل ترک کردم با قرص ترامادول و چند ماهی رها بودم و دوباره شروع کردم به مصرف تریاک و من حقیقتش به کنگره آمدم تا شربت تریاک مصرف کنم ولی در اینجا متوجه شدم که کنگره واقعاً درمان می کند و آمدم و ادامه دادم.

 

3- با توجه به اینکه شما سابقهٔ ترک‌های دیگر را هم داشته‌اید و همین‌طور روش درمان کنگره 60؛ اگر این روش بخواهد در بقیهٔ شرکت‌ها و ارگان‌ها پیاده شود، چه شرایطی باید داشته باشد؟

مدیرعامل ما واقعاً حمایت کرد و ما راضی بودیم. اگر مدیر عامل شرکت‌های دیگر هم حمایت کنند واقعاً این روش جواب می‌دهد.

مصاحبه: مسافر سهند

تایپ: همسفر افسانه لژیون هفتم نمایندگی ابوریحان

تنظیم: همسفر انسیه

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .