English Version
English

مرزبان حافظ مرزهای کنگره است

مرزبان حافظ مرزهای کنگره است

یازدهمین جلسه از دور بیست و دوم کارگاه‌های آموزشی کنگره60، نمایندگی شمس با استادی دیدبان محترم آقای علی مجدیان، نگهبانی آقای محسن و دبیری آقای احمد با دستور جلسه «وظایف رهجو و راهنما» روز شنبه 26 بهمن ماه 1398ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که در بین شما عزیزان هستم. فرا رسیدن روز مادر و روز زن را به همۀ همسفران تبریک می گویم. امروز برای انجام مراسم پیمان مرزبان‌های جدید و تقدیر از مرزبان‌های دورۀ گذشته در نمایندگی شما حضور دارم، معمولاً روز اجرای پیمان روز مرزبان‌ها است. دوستان 14 ماه در یک نمایندگی زحمت کشیده‌اند و تلاش کرده‌اند و این تلاش توسط همۀ شما دیده شده است و امروز، روز برداشت محصول هست، این روز انتهای دوره یا روز بعد از انتهای دوره است که مرزبان‌ها آن چیزی را که کاشته‌اند برداشت خواهند کرد، برخورد دیگران با ایشان چگونه خواهد بود؟ آیا بهتر از روزی است که مرزبانی را شروع کردند یا خیر، که انشاءالله همیشه بهتر خواهد بود.

امروز دوستانی هم که حضور دارند می‌توانند راجع به مرزبان‌ها صحبت کنند، اگر نقاط قوت یا ضعفی از ایشان دیده‌اند می‌توانند مطرح کنند، مرزبان‌های جدید هم می‌توانند از این نکات استفاده کنند. من وقتی می‌خواهم در یک مسیر جدید شروع به حرکت کنم خوب است که نقاط روشن و تاریک مسیر را یک نفر به من گوشزد کند و من را راهنمایی کند. از این صحبت‌های شما مرزبان‌های دوره قبل به یک جمع‌بندی از عملکردی که در این 14ماه داشتند، می‌رسند و کارنامۀ کاری خودشان را می‌بینند. شما بودید که آن‌ها را با رأی خودتان انتخاب کردید، شما به آن‌ها اعتماد کردید و آن‌ها سعی کردند که خدمتشان بر مبنای این اعتماد شما باشد.

جایگاه مرزبانی هم سخت و هم سهل است. انجام کار مرزبانی امروز در کنگره کار بسیار سختی شده است و هر چه جلوتر می‌رویم سختی کار بیشتر هم می‌شود، به جهت این که حیطۀ مسئولیت هایشان بیشتر می‌شود. مرزبان حافظ مرزهای کنگره است، هم مرزهای فیزیکی قابل دید و هم مرزهای غیرقابل رؤیت، یعنی هم باید وظایف خودش را بداند، هم محدودۀ کاری راهنمایان را بداند تا بتواند از حریم آن‌ها حفاظت کند و در کل باید مرزبندی تمام جایگاه‌های خدمتی که در یک نمایندگی تعریف شده است را بداند و آن‌ها را رعایت کند تا یک نفر وارد حریم نفر دیگر نشود، این‌ها همه جزء شرح وظایف مرزبان‌ها می‌باشد که در اول دوره از آن‌ها امتحان گرفته می‌شود.

بقیۀ مسائل در عمل به دست می‌آید، به اصطلاح می‌گویند دیکته نوشته نشده غلط هم ندارد. وقتی من شروع به نوشتن می‌کنم تازه اشتباهاتم مشخص می‌شوند، جایگاه مرزبانی نیز همین‌طور است. هرچه کارهایی که یک مرزبان قرار است انجام دهد وسعت بیشتری پیدا می‌کند احتمال اشتباهات نیز بیشتر می‌شود، درست است که این کار در تئوری توضیح داده‌شده است، اما در عمل نیاز به تمرین دارد، مثل جایگاه راهنما، تمرین می‌کند و یک سری افراد هم بر آن نظارت می‌کنند و اشتباهات را گوشزد می‌کنند.

اینجاست که به دستور جلسۀ هفتگی ارتباط پیدا می‌کند، در لژیون مرزبانی، رهجو مرزبان‌ها هستند و راهنما ایجنت و اسیستانت هستند و راهنمای قبلی مرزبان دیگر راهنمایش نیست.

قسمت عمدۀ صحبت‌های این چهارشنبه جناب مهندس هم راجع به همین موضوع بود، به جهت مسائلی که در شعبۀ حسنانی اتفاق افتاد، اگر مرزبان‌ها راهنمایشان کاملاً ایجنت و اسیستانت بشود (راهنما به معنای واقعی، به همان معنایی که در سفر اول راهنمایمان را پذیرفته و گوش به فرمانش بودیم) دیگر این گونه مشکلات رخ نمی‌دهد، زیرا در غیر این صورت هر مرزبانی می‌خواهد از راهنمای خودش راهکار بگیرد و می‌شود پنج راهنما با پنج راهکار، که به قول جناب مهندس وقتی آشپز دو نفر بشود دیگر غذا قابل‌خوردن نیست، وای به حال این که پنج نفر آشپزی کنند. تمام اتفاقاتی هم که در نمایندگی حسنانی  افتاد دقیقا به همین دلیل بود. در کنگره تمام مسئولیت کارهای کنگره بر عهدۀ راهنمایان می‌باشد، یعنی اگر رهجویی اشتباه می‌کند راهنما نتوانسته است کار درست را انجام دهد. رهجو وقتی وارد کنگره می‌شود مثل یک لوح خام می‌ماند و نقش راهنماست که مهم است. راهنما می‌تواند طرز لباس پوشیدن و صحبت کردن رهجو را تغییر دهد و فرد را با آموزش‌های کنگره آشنا نماید. البته این کار را زمانی می‌تواند انجام دهد که رهجو نیز دست نیاز خود را به سمت راهنما دراز کرده باشد و آمادۀ پذیرش آموزش‌ها باشد.

مرزبان‌ها نیز دقیقاً به همین صورت هستند، از روزی که وارد لژیون مرزبانی می‌شوند از آموزش‌هایی که در این لژیون می‌گیرند استفاده می‌کنند حتی اگر مغایر با آموزش‌هایی باشد که در گذشته گرفته‌اند. همان‌طوری که وقتی تازه واردی به کنگره می‌آید می‌گوییم که هر علمی که دارید فعلاً کنار بگزارید و گوش به حرف راهنما در مورد درمان اعتیاد باشید، در جایگاه مرزبانی نیز مرزبان‌ها باید نسبت به ایجنت و اسیستانت همین گونه باشند و راهنمای مرزبان‌ها فقط و فقط ایجنت و اسیستانت می‌باشد و هیچ فرد دیگری حق راهنمایی ندارد.

مرزبانی جایگاه سختی است از این جهت که با افراد متعددی سرو کار دارند، به طور مثال در یک شعبۀ 200 نفر مرزبان‌ها عملاً با همۀ این افراد در ارتباط هستند و این کار را یک مقدار پیچیده می‌کند. ولی مانند بقیۀ جایگاه‌های کنگره هم سخت و هم سهل است. چه زمانی سهل است؟ زمانی که در مسیر درست حرکت کنیم، نشانۀ درست خدمت کردن حال خوب است. اگر من با خدمتی که انجام می‌دهم حال خوبی پیدا نمی‌کنم درست خدمت نمی‌کنم، حال هرچه خدمت کردن گسترده‌تر و سخت‌تر بشود، لذت آن خدمت نیز به‌مراتب بیشتر می‌شود.

ما در نوشتارها می‌خوانیم که راه مستقیم پیشرو ندارد زیرا پیشرو آن الله است، وقتی من در مسیر درست حرکت می‌کنم یک نیروی دیگری است که به من کمک می‌کند و گره‌ها و مشکلات را از پیش پای من برمی‌دارد.

مرزبانی قطعاً دوره‌ای است که در زندگی بسیار به درد افراد می‌خورد چون مدیریت در شرایطی است که هرلحظه ممکن است بحرانی اتفاق بیافتد. به همین دلیل فرد مدیریت بحران را یاد می‌گیرد. برای همین می‌گویند مرزبانی همچون برهنه راه رفتن روی گدازه‌های آتش است. شما یک لحظه تصور کنید که یک ذغال داغ روی زمین باشد و من با پای برهنه روی آن بروم،چه دردی خواهد داشت؟ حالا فکر کنید فردی دانسته بخواهد 14 ماه روی این گدازه‌ها راه برود، البته در این مسیر راه مقابله با این درد و تحمل آن را یاد می‌گیرد و بسیار پخته می‌شود.

در ادامه جلسه مراسم پیمان مرزبان های جدید و تقدیر از مرزبانان قبلی نمایندگی شمس انجام شد.

تهیه گزارش: مسافر شمس لژیون 12

تهیه عکس: مسافر سعید لژیون 12 

ویرایش و ارسال: مسافر محسن لژیون 12

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .