در ساختار آموزشی کنگره 60 برای هر جایگاهی واژهای در نظر گرفتهشده که واژهها بار مفهومی جایگاهها را برای ما مشخص میکند. ازجمله این واژهها؛ دو واژهی راهنما و رهجو هستند، هر انسانی برای اینکه در هر جایگاهی از زندگی بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد باید به وظایفی که برای آن جایگاه تعریفشده عمل کند؛ بنابراین راهنما و رهجو هماز این قاعده مستثنا نیستند و هرکدام باید به وظایف خود که در کنگره 60 برای آنها تعریفشده عمل کنند؛ حال بهطور اختصار به وظایف هرکدام اشاره میکنیم.
وظایف راهنما:
قدر مسلم، کاملترین برداشت از مفهوم راهنما در خود واژهی راهنما است؛ بنابراین راهنما یعنی کسی که راه را نمایان میکند؛ راه مسیر حرکت بهسوی ارزشها و مسیر رهایی از اعتیاد و درمان آن را برای شخص مصرفکننده نمایان میکند. حال اگر بخواهیم تعریف کاملتری از راهنما که مدنظر کنگره 60 است ارائه دهیم؛ در کنگره 60 راهنما به کسی گفته میشود که درگذشته مصرفکننده مواد مخدر بوده و پس از گذراندن دورهی درمان و رسیدن به رهایی باید دورههای مخصوص آموزشی را گذرانده باشد؛ و تجربه بهتنهایی کافی نیست و زمانی که در کنار علم، دانش و معرفت مربوط قرار گیرد کامل شده و کارساز خواهد بود.
در حقیقت راهنمایی بخشی از پروسه درمان است. پس یک راهنما برای اینکه تبدیل به یک الگوی بدون نقص برای رهجو باشد باید به وظایف خود بهدرستی عمل کند.
اولین و مهمترین مشخصه یک راهنما عشق و محبت است؛ یعنی راهنما باید نسبت به کارش یعنی راهنمایی عشق و نسبت به رهجوهایش محبت داشته باشد.
راهنما وظیفه دارد طبق اصول آموزشی کنگره 60 رهجو را راهنمایی کند بنابراین باید در آموزشهایش در لژیون از کتب و متون آموزشی و سیدیهای آموزشی استفاده کند.
راهنما باید با پوشش سفید و ظاهری آراسته و بهموقع در کنگره حضورداشته باشد؛ ادب و احترام و رعایت حرمتها و قوانین کنگره را در دستور کار خود قرار دهد تا با این کار بهصورت عملی، این موارد را به رهجو آموزش دهد.
راهنما مالک و صاحباختیار رهجو نیست بلکه رهجو در دست راهنما یک امانت است و پس از آموزش و رهایی به کنگره 60 پس داده میشود تا وارد چرخهی خدمت شود. پس راهنما باید رهجو را تشویق به خدمت کند. راهنما نباید خارج از کنگره هیچگونه رابطهای، اعم از رابطهی پولی و رفتوآمد برقرار کند چون با این کار مرتبه و جایگاه استادی خود را زیر سؤال میبرد و در آخر، راهنما باید آنچه به رهجو میگوید؛ در وجود خودش نمود داشته باشد تا بتواند رهجوهای خوبی را پرورش دهد.
وظایف رهجو:
رهجو همانطور که از مفهوم ظاهری آن برمیآید یعنی جویندهی راه، یعنی کسی که راه را بلد نیست و به دنبال پیدا کردن راه است. راه مسیر خروج از تاریکی و ضد ارزشها، بنابراین رهجو باید خواستار پیدا کردن راه باشد؛ کسی که بهزور دیگران به دنبال راه باشد رهجو نیست.
پس اولین وظیفهی رهجو این است که خواستار پیدا کردن راه و خروج از تاریکیها باشد. وظیفه رهجو است که پی گیر کار خودش باشد و از راهنما بخواهد که به او برنامه بدهد. رهجو باید با ظاهر آراسته و مرتب و با پوشش سفید و یک ربع قبل از شروع جلسه در کنگره حضورداشته باشد.
رهجوی خوب فرمانبردار خوبی است و فرمانهای راهنمایش را بیچونوچرا اجرا میکند؛ رهجو باید به راهنما و سایر اعضای کنگره احترام بگذارد و ادب و نزاکت را در برخورد با آنها رعایت کند و قوانین و حرمتهای کنگره را اجرا نماید. رهجو از همان ماههای اول در کنگره میتواند خدمت در شعبه را آغاز کند و همچنین به نحو شایسته و با دادن پاکت از خدمات دیگر اعضا ازجمله دیدهبانان، مرزبانان، ...قدردانی نماید.
اگر کسی خواستهی قوی داشته باشد و به آموزشهای کنگره عمل کند میتواند یک رهجوی موفق باشد و در آینده در جایگاههای بالاتر ازجمله راهنمایی جهت خدمت به دیگران و پرداخت زکات رهایی قرار بگیرد و همه اینها با قرار گرفتن در مسیر عدالت، معرفت و عمل سالم محقق میشود.
نویسنده: همسفر زهرا لژیون دهم
تایپ و تنظیم: همسفر معصومه لژیون سوم
نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
991