جلسه هفتم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی همسفران کنگره 60؛ نمایندگی آزادی با استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر الناز با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» دوشنبه 21 بهمن ماه 1398 ساعت 14 برگزار شد.
سخنان استاد:
جلسه امروز به دو بخش تقسیم میشود. ابتدا دستور جلسه هفتگی و دیگری تجلیل از خانم سکینه عزیز. وادی ششم فرمان عقل است و همانطور که میدانید همه جانداران دارای عقل هستند.
برای مثال وقتی یک درخت را میکاریم اگر کنار دیوار باشد و به آن آب و کود ندهیم آن درخت خشک میشود و این خشک شدن مربوط به صور پنهانِ درخت میشود که نتوانسته ارتباط برقرار کند. ما انسانها هم در مراتب متفاوت دارای عقل هستیم و نمیتوانیم بگوییم کسی عقل ندارد؛ مثلاً بگوییم یک مصرفکننده عقل ندارد که مواد مخدر مصرف میکند، درحالیکه عقل دارد ولی در حدی نیست که بتواند تصمیم بگیرد که مصرف نکند یا منِ همسفر عقل دارم، اما چرا غیبت میکنم و نظم ندارم و این نشانگر این است که هنوز به آن جایگاه نرسیدم که بتوانم تصمیم بگیرم که فرمانبردار عقل باشم.
حال چگونه میتوان بهفرمان عقل رسید؟ در پاسخ، لازم نیست کارهای بزرگ انجام دهیم، همینکه نظم داشته باشیم و بهموقع در جلسه کنگره حضور پیدا کنیم قدمهای بلندی برای رسیدن به این فرمان برداشتهایم. پس برای حرکت در هر پله باید بدانیم که میخواهیم چهکار کنیم و هدفمان چیست و چهکارهایی باید انجام دهیم که خوب باشیم. زمانی که در آرامش و آسایش بودیم بدانیم که بهفرمان عقل رسیدهایم و دیگر نفس اماره برای ما تصمیم نمیگیرد و میتوانیم در نفس لوامه باشیم تا اگر کاری انجام میدهیم با صبر به نتیجه برسیم.
چه کسی توانسته با لجبازی در نفس اماره کار خود را پیش ببرد، هیچکس از این طریق به نتیجه نرسیده است. باید روی این موضوعات خوب فکر کنیم. من پس از ورود به کنگره یاد گرفتم که ببخشم زیرا در غیر این صورت نمیتوانم آرام باشم، اگر در شرایط سخت توانستیم ببخشیم میتوانیم بهفرمان عقل برسیم کنگره تنها جایی بود که توانستم خودم را رها کنم و شرایط را همانگونه که هست بپذیرم و با نفس اماره بجنگم و تصمیم درست بگیرم. شیطان قسمخورده است که انسان را از راه مستقیم خارج کند و کائنات هم نیروهای خود را دوست دارد ولی این ما هستیم که باید بدانیم که چهکار کنیم که در نفس اماره نباشیم.
بخش دوم جلسه تجلیل از خانم سکینه است که چهار سال صادقانه خدمت کرد؛ این به آن معنا نیست که دیگر حضور نداشته باشند بلکه، آقای مهندس در سخنان خود فرمودند ما به تمام نیروهای خود نیاز داریم و امروز بیانگر این موضوع است که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، و از خانم سکینه تشکر میکنم که یک کمک راهنما و سه راهنمای تازهوارد پرورش دادهاند و برایشان آرزوی موفقیت میکنم.
در ادامه جشن تجلیل از کمک راهنمای محترم همسفر سکینه در شعبه برگزار شد.
خلاصه سخنان کمک راهنمای محترم همسفر سکینه:
از راهنمای خودم خانم فاطمه تشکر میکنم، کمک او بود که من توانستم به این جایگاه برسم و بتوانم خدمت کنم. زمانی که آقای مهندس شال کمک راهنمایی را به گردن من انداختند همان موقع به من گفتند که شما چهار سال خدمت میکنید و من آن موقع با خودم گفتم؛ تا چهار سال خیلی زمان باقی است ولی الآن که نگاه میکنم میبینم که چقدر زود گذشت. بهترین و شیرینترین لحظات زندگی من زمانی بود که در کنگره بودم این را هم به کمک راهنماهای جدید میگویم که چهار سال خیلی زود میگذرد و باید طوری خدمت کنیم که اگر به یوم الفصل زندگیمان رسیدیم بهگونهای باشد که به حال خوش برسیم.
نگارش: همسفر الناز
تنظیم و ارسال: همسفر مهناز
- تعداد بازدید از این مطلب :
613