پنجمین جلسه از دوره هفتادوسوم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60؛ نمایندگی آکادمی با استادی دیده بان محترم مسافر مجید سلامی، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر مولا، با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» روز شنبه 19 بهمن ماه 1398 ساعت 17 آغاز به کارکرد. همچنین مراسم تودیع و تقدیر از ایجنت پیشین شعبه جناب آقای کوروش آذرپور و پیمان ایجنت جدید شعبه آقای احمد زمانی انجام شد.
سخنان استاد:
با سلام خدمت شما عزیزان خدا را شکر که به من لیاقت داد تا دوباره این جایگاه خدمتی را تجربه کنم. بسیار خوشحالم که امروز بعد از مدتها در خدمت شما عزیزان هستم. امیدوارم که حال همگی شما خوب باشد. فکر میکنم که دو یا سه سالی است که در نمایندگی آکادمی در جایگاه استادی نبودهام و امروز خیلی خوشحالم که بعد از چندین سال این جایگاه را تجربه کرده و در این جایگاه خدمت میکنم. به بنده گفتند که امروز پیمان آقای زمانی ایجنت جدید نمایندگی آکادمی و تقدیر و تشکر از آقای کوروش آذر پور است. امروز انتخابات نگهبانی هم هست و همچنین باید در مورد دستور جلسه صحبت کنیم که به علت تقدیر از ایجنت محترم و پیمان ایجنت جدید مجبور به انجام ندادن انتخابات هستیم که به هفته آینده و جلسه بعدی موکول شد.
اگر بخواهم در مورد دستور جلسه خیلی کوتاه صحبت کنم، همه ما جزوی از عقل کل هستیم و عقل کل خداوند است. همانطور که در وادی هم نوشته شده است خداوند همانند نوری است که به ما میتابد و هر کس بهاندازه توان خود برداشت میکند. ما هر چه به سمت ارزشها حرکت میکنیم از آن روزنه نور بیشتری به ما میتابد و هرچه به سمت ضد ارزشها حرکت میکنیم آن روزنه تاریک و تاریکتر میشود. آقای مهندس همیشه در مورد فرمان عقل که در وادی هم نوشته شده است میفرماید که ما باید به این تشخیص برسیم این فرمانی که داده میشود، فرمان عقل است یا فرمان نفس که فاصله آن نیز باهم بسیار کم است. این نکته بسیار مهم است و ممکن است خیلی جاها تشخیص آن دشوار باشد و در یکسری مسائل خیلی نزدیک به هم و شبیه است ولی ما هرچه به سمت ارزشها حرکت کنیم آن روشنایی و نور برای ما بیشتر خواهد شد و هرچه وضعیت روشنتر باشد احساس میکنیم که آن قدرت تشخیص بالاتر رفته است و فرقی بین فرمان عقل و فرمان نفس اماره را تشخیص بدهیم همانطور که طبق سخنان آقای مهندس که در وادی آمده است و همیشه این مثال را میزنند فرمان عقل خیلی جزئی است مانند شب که در خانه هستید و با خود میگویید مسواک بزنم یا نه و با خود میگویید حالا ولش کن من که چیزی نخوردهام در هر کاری که میخواهی انجام بدهیم یک ندایی مقابلش است که از آن کار جلوگیری میکند و امروز را به فردا میاندازد شما وقتی میتوانید به این امر مسلط شوید که به سمت ارزشها حرکت کنید و بتوانید بهفرمان عقل برسید.
امروز روز پیمان احمد زمانی است. ایشان یکی از بچههای فعال و زحمتکش آکادمی هستند. شاید شما فقط اینجا میبینیدشان ولی آقای زمانی در هفته یک یا دو روز مسافرت خارج از تهران هستند و دستیار آقای خدامی و به لژیونها سرکشی میکنند و همینطور در ساختمان 20 حضور دارند و کارهایی که مرتبط با لژیونها است انجام میدهند و همیشه برای خدمتگزاری حاضرند در مورد آقا کوروش هم اگر بخواهیم صحبت کنیم همه شما شاید بهتر از من ایشان را بشناسید ولی زمان شناخت بنده حدوداً 13 تا 14 سال است و زمان شناخت شما نسبت به من کمتر است. جناب آقای کوروش بسیار منظم و بسیار دقیق و منظم و کار بلد هستند. اگر ایشان اکنون جابجا میشوند فقط به این دلیل است که قرار است به لطف خدا به جایگاه بالاتری برود و نیاز داریم که یک شعبه را اداره کنند. در گروه راهنمایان و 80 نمایندگی خدمت کند. این 14 ماه در نمایندگی خدمات شایستهای داشتهاند مورد رضایت همه بودهاند و همه کارها رو به بهبود رفته است. از خدا خواستار این هستم که آقای زمانی هم خدمتگزار خوبی برای پیشرفت شعبه و رسیدن اهداف کنگره به هدف اصلی باشند.
در انتهای جلسه عمومی مراسم پیمان و اهدای شال ایجنتی به آقای زمانی و تودیع کوروش آذر پور انجام شد. آقای سلامی در مورد مسافر کوروش گفت ایشان را سالها میشناسم، شعبه قزوین و پاکدشت را راهاندازی کرد و به تهران آمد و آکادمی را تحویل گرفت و درصدد بود تا شعبه ورامین را هم راهاندازی کند. تمام شعبههایی را که راهاندازی کردند موفق بود و حاصل تلاش کوروش و تیمش و حاصل خرد جمعی. ما بهتنهایی هیچچیز نیستیم، شماها هستید که من میتوانم جلو بروم و کار کنم. اگر یک نمایندگی موفق است بهجز مدیریت به بچههای آن شعبه همبستگی دارد. یک نفر بهتنهایی نمیتواند کار کند و مؤثر باشد. پنج نفر مرزبان هم نمیتوانند شعبه پانصد نفرهای مثل اصفهان را بگردانند. تمام این مسافران خودش یک نوع مرزبان هستند. اگر آقای زمانی هم بخواهد موفق شود قطعاً با تلاش و یاری همگی میسر میشود. تمام کسانی که در کنگره هستند باید دستبهدست هم بدهند و کمک کنند. آقای زمانی دیروز نزد من آمد و گفت کاری سخت در پیش دارم و میترسم. گفتم اصلاً نترس املا اینجا شعبه آکادمی است و چند دیدهبان و آقای مهندس حضور دارند دوما شعبه آکادمی تابهحال اسیر حاشیه نشده و همه برای اعتلای کار میکوشند. امیدوارم همه به آقای زمانی کمک کنید و فضایی را آماده کنید که به کسانی که نیازمند کمک هستند کمک کنید. آقای حکیمی هم اینجا هستند تا در این کار ما را یاری کنند.
سخنان آقای کورش آذر پور:
پارسال روزی که آمدم تا ایجنتی شعبه را تحویل بگیرم دیرم شده بود و ماشین را جلوی آکادمی دوبله پارک کردم، نگهبان مرا نمیشناخت و گفت آقا ماشین را بردار. گفتم زود میآیم. وقتی برگشتم به شوخی گفتم من دیگر ایجنت شعبه هستم و نمیتوانی به من حرفی بزنی. من الآن فرمانده هستم ولی فرمانده بدون لشکر دو زار هم نمیارزد. لشکر بچههای کنگره همهجا هستند. هر جا دارد کاری انجام میشود هیچیک بهتنهایی انجام نمیدهد. تکتک آدمها در انجام این کارها دستبهدست هم میدهند و در کارها سهیم هستند. برای من واقعاً تجربه جالبی بود. اوایل فشار کار و جلسات اجازه نمیداد خیلی میان بچهها حضور داشته باشم ولی کمکم پایین آمدم و در جلسات و با بچهها از نزدیک کار کردم. دوره خوبی بود. خدمت در کنگره همیشه و هرلحظه آموزش و وظیفه است. هیچکس هیچ جا در کنگره استاد نمیشود، اگر بشود دیگر شاگرد نیست. من هم سعی میکنم هر جا باشم شاگرد باشم. آقای سلامی لطف داشتند و از من تعریف کردند ولی من واقعاً کاری نکردم فقط وظیفهام را انجام دادم. همیشه هم هر کاری به من گفتند انجام دادم. در آکادمی جناب مهندس هستند و بزرگان هستند و لازم است که اینجا سرآمد و الگو باشد. امیدوارم آکادمی همیشه همینطور پویا و پر جنب و جوش بماند. از تعریفهایتان هم ممنون من واقعاً اینطور نبودم ولی از اینکه حستان نسبت به من خوب بوده است، ممنونم.
سخنان آقای احمد زمانی:
همیشه اتفاقها و خبرهای غیرمنتظره چه خوب و چه بد یک حالت شوک به آدم میدهد. امیدوارم همیشه این خبرها از نوع خوبش باشد. من 30 دیماه خبر خیلی خوب شنیدم. آقا کوروش مرا صدا کرد و گفت جناب مهندس کارتان دارد وقتی رفتم خدمتشان همهچیز فکر میکردم جز اینکه مسئولیت ایجنتی شعبه آکادمی را به من واگذار کنند. من پیشنهاد ایشان را واجب الاطاعه دانستم ولی ترسیدم. نه از خدمت کردن از این که شاید نتوانم بهخوبی خدمت کنم و ترس از اینکه نتوانم این سه مولفه اصلی کنگره که معرفت، عدالت و عمل سالم می باشد و به عنوان لوگوی کنگره انتخاب شده است را اجرا کنم یا خدای نکرده خدشه دار کنم و بتوانم نقطه تحمل خودم را بالا ببرم که در مقابل حال ناخوش مسافران سفر اول صبوری کنم. ما همه در اینجا مسافریم و خدمتگزاریم از بنیان کنگره گرفته تا سفر اولیها، تازهواردها، راهنماها و مرزبانها همه امیدوارم بتوانیم خدمتگزاران خوبی باشیم. از آقا کوروش تشکر میکنم که مردی کار بلد و جدی است و هر جا که گیر کنم حتماً از او استفاده خواهم کرد تا باهم بتوانیم مشکلات را تا حد ممکن رفع کنیم. از راهنمای بزرگوارم آقای امیر مؤذنی هم تشکر میکنم.
تهیه و تنظیم: مسافر محمد لژیون 20
عکس: مسافر آرش
پیاده سازی و نگارش: مسافر محمد لژیون 19
- تعداد بازدید از این مطلب :
1049