«راهنمایی تازه واردین قسمت بسیار مهم و حساسی است که باید استرس و نگرانی را هم در فرد مصرفکننده و همچنین خانواده او پایین بیاورد و این نیازمند تخصص و دانشی است که خوشبختانه در کنگره60 انجام میشود و افراد میدانند که چه باید بگویند».
«مهندس دژاکام، مراسم اهدا شال 30دیماه98»
به مناسبت دریافت شال راهنمای تازه واردین توسط تعدادی از همسفران نمایندگی صالحی، همسفران: زهرا (لژیون دوم)، فاطمه (لژیون پنجم) و مریم (لژیون ششم) مصاحبهای با این عزیزان ترتیب دادهایم تا از حس و حالشان برایمان بگویند. با ما در این گفتوگوی دلنشین همراه باشید.
با عرض سلام و تبریک و خیر مقدم خدمت شما عزیزان، به نظر شما راهنمای تازه واردین چطور میتواند در ادامه مسیر به یک فرد تازه وارد کمک کند؟
همسفر زهرا:
اولین تصویری که یک تازهوارد میتواند از کنگره دریافت کند را در اولین برخودش میسازد. این برخورد در وحله اول با کمک راهنمای تازه واردین ایجاد میشود؛ بنابراین تصویری که کمک راهنمای تازه واردین از کنگره و مکانی که شخص به آن پناه آورده ایجاد میکند، بسیار مهم است. همچنین زمانی که قوانین، حرمتها و بایدها و نبایدهایی که یک همسفر باید در طول سفر آنها را رعایت کند در همان ابتدا به خوبی به او آموزش داده شود، میتواند قدم مهمی در رسیدن به مقصد او باشد.
همسفرفاطمه:
راهنمای تازه واردین در واقع کارش ساختن قالب یک فرد تازه وارد است، پس باید بتواند با آموزشهایی که گرفته قالب درستی بسازد زیرا این فرد تازه وارد از راهنمای خود تصویری برمیدارد و در ذهن خود آن را ثبت میکند و مسلما این تصویر را تا آخر عمر با خود همراه خواهد داشت.
همسفر مریم:
راهنمای تازه وارد اولین فرد در فرایند درمان است، هر چند زمانش کوتاه است ولی تاثیر بسیار مهم و کلیدی دارد. ما باید سعی کنیم به بهترین شکل ممکن عمل کنیم چراکه او از دنیایی پر از ترس و نگرانی آمده است ما باید بتوانیم با هنر، خلاقیت و تفکر درست توأم با محبت او را راهنمایی کنیم تا برایش چراغ راهی باشد برای برداشتن قدمهای بعدی. صحبتهای ما باید به گونهای باشد که در فرد امید و تفکر و اعتماد نسبت به روش درمان و کنگره۶۰ ایجاد نماید و شخص را امیدوار به درمان مسافرش کند.
هنگام خواندن پیمان نامه و دریافت شال از جناب مهندس چه احساسی داشتید؟
همسفر زهرا:
در آن لحظه من حسی غیر قابل وصف و دور از انتظارم را تجربه کردم. گویی زمان ایستاده و موجی از عشق و محبت در وجودم ایجاد شد که یقینا قطرهای از دریای بیکران محبت جناب مهندس بود و من بیصبرانه در آرزوی دریافت شالهای دیگر از دستان پرمهر ایشان و تجربه دوباره آن لحظه هستم.
همسفر فاطمه:
احساسم غیر قابل توصیف است زیرا آنقدر برای این روز لحظه شماری میکردم که شاید در تصور کسی نگنجد؛ مدام پیگیری میکردم تا اینکه آن روز رسید. درونم پراز شور و عشق و انرژی بود، وقتی پیمان نامه را میخواندم خداوند را شکر میکردم که در بهترین مسیر قرار گرفتم یعنی همان خدمت به دیگران. با شنیدن حرف آقای مهندس که گفتند: خداوند لیاقت خدمت کردن را به افرادی میدهد که واقعا خدمتگزار باشند، بیشتر انرژی گرفتم. امیدوارم بتوانم در این جایگاه بهترین خدمت ها را انجام بدهم.
همسفر مریم:
از زمانی که با من تماس گرفتند احساس بسیار عجیبی به من دست داد، برای دریافت شال لحظه شماری میکردم. با خواندن پیمان وظیفه سنگینی را روی دوشم حس کردم و به خودم بالیدم و خدا را شکر کردم قبل از کنگره فردی بودم پر از ناامیدی، منیت و تنفر؛ اما الان فردی سرشار از حس های خوب و پر از عشق و امید هستم. زمان گرفتن شال حس کردم خوشبخترین فرد روی زمین هستم و این حس را از کنگره دارم.
ایمان داشتن به روش درمان کنگره تا چه حد میتواند در کلامِ راهنمای تازه واردین و در نهایت در جذب افراد موثر واقع شود؟
همسفر زهرا:
همانطور که میدانید کلامی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. زمانی که با تمام وجود معجزات کنگره را درک کرده باشیم این یقین در کلام هم جاری میشود و به راحتی قابل انتقال به فرد تازه وارد است؛ همچنین تا زمانی که من به معجزه کنگره واقف نباشم قطعا مجوز حضور در این جایگاه را هم نخواهم داشت.
همسفر فاطمه:
بسیار تاثیرگذار است؛ زیرا ایمانِ من، همان باور من است که وقتی یک فرد تازهوارد را راهنمایی میکنم، ایمان را در نگاه من پیدا کند. پس نه تنها کلام من بلکه ایمان من هم برای او تاثیرگذار است و باعث جذب او به این سیستم الهی میشود.
همسفر مریم:
ایمان تجلی نور خداوند در انسان است. وقتی شخص راهنمایی دهنده به کنگره و آموزشهای آن ایمان دارد و سرشار از امید است، میتواند این امید را به همسفر و مسافر نیز منتقل کند و میتواند الگوی خوبی برای او باشد. وقتی من ایمان دارم که میتوانم به آرامش برسم، آنوقت است که میتوانم به او بگویم من هم قبلا مثل شما بودم و با حالی خراب به این مکان آمدم، ما همگی یک درد داریم ولی با ایمان داشتن و گرفتن آموزشها، شما هم میتوانی به آرامی از این نا امیدی خارج شوی.
در پایان تصور میکنید خدمت شما در کنگره چه تاثیری در زندگیتان خواهد داشت؟
همسفر زهرا:
اولین تاثیر هر جایگاه خدمتی در کنگره قطعا حالخوش است که این حالخوش به یک دنیا میارزد. در ادامه نیز قطعا لحظه به لحظه آن درس است و آموزش و رشد کردن، به شرط آن که طالب آن باشیم. از خداوند میخواهم تا چشمانی بینا و گوشی شنوا و دلی گشاده و خواستی قلبی به من دهد تا با تمام وجود آموزههایش را دریابم.
همسفرفاطمه:
به گفته آقای مهندس هر خدمتی که با جان و دل و بدون هیچ چشم داشتی انجام گیرد، در دفتر الهی ثبت و ضبط میگردد و بازخورد آن به زندگی هر فردی به مرور زمان بازخواهد گشت. من به این باور رسیده ام و بارها تجربه کردهام و صد در صد مطمئن هستم که هر خدمتی در کنگره نه تنها در آموزش گرفتن آن فرد، بلکه در زندگی شخصی او تاثیرات بسیاری دارد.
همسفر مریم:
خداوند اجازه خدمت کردن را به هرکسی نمیدهد و این خدمتها فرصتی است برای شناخت خود. مهمترین چیزی که در خدمت کردن بدست میآید، آموزشهایی است که دریافت میکنیم. من همسفر باید قدر این جایگاه را بدانم و با صبر و تلاش بتوانم از این فرصتی که در اختیارم قرار گرفته خوب استفاده کنم و آن حال خوش و آرامشم را به دیگران ببخشم؛ چراکه این قانون کائنات است هر خدمتی که در کائنات انجام دهیم، بار مادی و بار معنوی آن به زندگیمان برمیگردد.
«با تشکر از عزیزانی که فرصت این گفتگو را در اختیار ما قرار دادند».
تهیه و تنظیم: همسفر زهرا – لژیون چهارم
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
795