English Version
English

برای حل مشکلات حرکت ما باید درست و اصولی باشد

برای حل مشکلات حرکت ما باید درست و اصولی باشد

داشتن یک تصویر ذهنی، برای انجام هر کاری بسیار مهم است ولی کافی نیست. آغاز حرکت، آغاز تحول است. در رابطه با وادی پنجم مصاحبه‌ای با سرکار خانم سمیه عزیز، کمک راهنمای محترم لژیون سوم شعبه لوئی پاستور انجام دادیم. مسافر ایشان با آنتی ایکس مصرفی شیشه وارد کنگره شدند، با روش DST و داروی OT  به مدت 10 ماه سفر کردند و 6 سال و پنج ماه است که وارد سفر دوم شدند. این گفت‌وگو اینک پیش روی شماست.


بعد از سپری کردن 4 وادی برای انجام تفکر به وادی یا سرزمین پنجم که اجرایی کردن آن تفکرات است رسیدیم لطفاً در این مورد توضیح دهید:
وادی‌ها مانند زنجیر به هم وصل و پشت‌هم قرار دارند. 4 وادی اول درباره تفکر بیان‌شده بود و تا زمانی که حرکت نکنیم هیچ اتفاقی نمی‌افتد. تفکر لازم است ولی کافی نیست و تفکر به‌تنهایی حلال مشکلات ما نیست. برای حل مشکلاتمان باید حرکت کنیم و حرکت سبب می‌شود تصاویر ذهنی و درونی ما تبدیل به تصاویر واقعی شود و از قوه به فعل درمی‌آید. البته حرکت کردن باید اصولی و درست باشد و با آموزش، راه را درست انتخاب کنیم و به بیراهه نرویم که در وادی پنجم کلیدهایی برای ما بیان‌شده است که اگر اینها را اجرایی کنیم می‌توانیم در صراط مستقیم مشکلاتمان را حل کنیم.
 
 
در وادی پنجم جناب مهندس اشاره به دوری از ضد ارزش‌ها کردند، چه راهکاری برای انجام این امر مهم دارید؟
اولین قدم برای دوری از ضد ارزش این است که ضد ارزش را بشناسیم. خداوند انسان را از انجام یکسری از اعمال نهی کرده و زمان و مکان هم ندارد، ما باید از آنها دوری‌کنیم. برای دوری از ضد ارزش باید خود را بشناسیم و با تفکر ضد ارزش‌هایی را که در خود می‌یابیم به‌مرورزمان و با آموزش و تزکیه و پالایش به ارزش تبدیل کنیم. البته این امر یک‌روزه انجام نمی‌شود حتماً با تکرار و تمرین و در طول زمان این اتفاق صورت گیرد.
 
 
در این وادی ما به عمل کردن می‌رسیم، باید چه چیزی را به عمل تبدیل کنیم تا در کنگره وزندگی موفق باشیم؟
به نظر من وقتی انسان به تفکر سالم و درست می‌رسد حال زمان عمل کردن است. انسان موجودی است که صور پنهان و آشکار دارد. انسان باید حرف و عملش یکی شود. اگر انسانی در حرف یک جور و در عمل جور دیگر باشد در این دنیا آسایش ندارد. منطبق شدن حرف و عمل در جهت مثبت بستگی به اعمال و رفتار و کردار گذشته و حال ما دارد. این‌یک برنامه می‌خواهد و ما در خودمان یکسری مسائل را زود می‌خواهیم به عمل درآوریم درصورتی‌که ما با آموزش در کنگره متوجه شدیم که با درمان جسم، روان، جهان‌بینی می‌توانیم به سمت تفکر سالم و ایمان سالم و عمل سالم حرکت کنیم و درنتیجه به موفقیت برسیم.
 
 
ما چگونه می‌توانیم به مرحله‌ی تسلیم محض برسیم؟ ایمان در این مرحله چه نقشی دارد؟
تسلیم مرحله خیلی بالایی است و دارای مراحل عظیمی است. در وادی پنجم بعد از صبر و قناعت و خودداری، توبه و برگشت از ضد ارزش به توکل و رضا و تسلیم می‌رسیم. اول باید مفهوم توکل را بدانیم. اینکه انسان بنشیند دست روی دست بگذارد و بگوید من توکل می‌کنم به خدا، این درست نیست. انسان باید تمام سعی و تلاش خود را بکند بعد می‌تواند به خدا توکل کند نه اینکه هیچ حرکتی انجام ندهد و فقط توکل کند. بعد از توکل وارد مرحله رضا و بعد تسلیم می‌شویم. وقتی تسلیم به‌جا و درست انجام شود انسان می‌تواند آرامش و آسایش را به‌طور کامل درک و لمس کند. تسلیم یعنی تمام سعی و تلاش خودت را انجام می‌دهی، تمام‌کارها را به‌طور کامل انجام بدهی تمام‌مسیرها را بروی، وقتی هیچ‌کدام جواب نداد باید تسلیم بشوی. هرجایی انسان تسلیم بشود مسیر تغییر می‌کند و راه کاملاً عوض می‌شود. به‌عنوان‌مثال در کنگره رهجویی به درمان می‌رسد که تسلیم راه و مربی شود و اگر بخواهد از خودش برنامه بدهد هرگز به درمان نمی‌رسد. پس باید آن‌قدر به روش درمان و راهنمای خودم ایمان داشته باشم که او را قبول کنم، تسلیم حرف او شوم و موبه‌مو حرف‌هایش را اجرایی کنم تا به نتیجه مثبت برسم. تا زمانی که ایمان نیاورم قطعاً تسلیم نخواهم شد.
 
قناعت چه تأثیری در زندگی می‌تواند داشته باشد؟
معنای قناعت، بسنده کردن به مقدار کم از کالای موردنیاز و رضایت به چیزی است که نصیب شخص می‌شود قناعت ازنظر من بیشتر در اخلاق فردی مطرح می‌شود و مربوط به استفاده بهینه از امکانات زندگی و اجتناب از زیاده‌روی در هزینه‌ها و مصارف و رضایت به نعمت‌های الهی است اگرچه اندک باشد. ولی گاهی ما قناعت کردن را با خساست اشتباه می‌گیریم. بخیل بودن مربوط به اخلاق اجتماعی است وقتی‌که انسان باید به یاری دیگران بشتابد و از امکانات مالی و ...خود در جهت یاری به دیگران استفاده نماید و هزینه کند. قناعت یک ارزش و بخیل بودن یک ضد ارزش است و سعی کنیم که در زندگی خود قناعت داشته باشیم چون قناعت به انسان آرامش می‌دهد.
 
 
لطفاً توضیح دهید که چرا افراد باید پس‌انداز کردن را بیاموزند؟
بعضی افراد می‌گویند پول بی‌ارزش است ولی کاملاً نظر اشتباهی دارند. برای بالا بردن توان مالی اولین نکته داشتن توان جسمی و سلامتی است. موضوع بعدی داشتن جهان‌بینی است یعنی بدانم که بالا رفتن توان مالی به‌تدریج اتفاق می‌افتد البته اگر مسیر درست را پیداکرده باشیم. مورد بسیار مهم در بالا بردن توان مالی؛ پس‌انداز است که در طول درمان با پس‌انداز کردن می‌توانیم به پشتوانه خوب برسیم. هر انسانی در زندگی خود با تفکر درست می‌تواند پس‌انداز داشته باشد تا بتواند در مواقع ضروری از آن استفاده کند و دست خود را جلوی هرکسی دراز نکند و درنهایت به آرامش در زندگی برسد. 
 
 
در این وادی افراد به صبر دعوت می‌شوند. همسفران چطور می‌توانند در مورد سفر مسافران خود عجله نکنند و صبور باشند؟
همسفران باید با آموزش گرفتن خود و نوشتن سی دی و آموزش جهان‌بینی و حضور در جلسات بدانند که اگر کاری به سفر مسافران خود نداشته باشند و خود در جهت مثبت حرکت کنند قطعاً به نتیجه می‌رسند. صبر، استقامت و آرامش را می‌توان مثل یک مثلث تصور کرد که صبر در کنار استقامت می‌شود آرامش. صبری که در کنگره 60 مدنظر است صبری است که توأم با آگاهی و آرامش است و ما بدانیم برای چه صبر می‌کنیم. همسفران بدانند که اگر در مسیر، صبر و حوصله پیشه کنند به نتیجه می‌رسند و وعده خداوند حق است.
 
چگونه می‌توانیم نیروی بالقوه‌ی درونی را به حرکت تبدیل کنیم؟
این سؤال دقیقاً وادی پنجم را به یاد انسان می‌اندازد که می‌گوید در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید. اول باید یک تفکر درست داشته باشم و ساختار ذهن و تفکر خود را تبدیل به ساختار عملیاتی کنیم تا به نتیجه برسیم. در این وادی تمرین می‌کنیم که به آن دسته از افکارمان که منطقی هستند اجازه دهیم تا وارد مرحله اجرایی گردند تا ساختار عملی جدید را به وجود آوریم و برای به اجرا درآوردن ساختارهایمان بایستی از ترس و ناامیدی خارج شویم تا اعتمادبه‌نفس بگیریم و خواسته‌هایمان را عملی کنیم. برای رسیدن به آرامش باید تزکیه را آغاز کنیم و برای اصلاح خود باید سه اصل پندار و گفتار و کردار سالم را مدنظر داشته باشیم چون زمانی که تفکر سالم باشد به‌صورت خودکار گفتار سالم می‌شود و درنهایت عمل و رفتار ما سالم خواهد شد. پس حتماً باید دانستنی‌های خود را کاربردی کنیم وگرنه هیچ حرکت درونی رخ نمی‌دهد.
 
 
قدری از قدرت جهان ذهنی برایمان بگوئید.
جهان ذهن بسیار قدرتمند است طوری که هرچه را بخواهید اگر در ذهن خود متصور شوید آن را ساخته‌اید. انسان ابزاری نیاز داشت برای اینکه بتواند جایگاه انسانی را به‌دست بیاورد که آن ابزار همان ذهن است که بسیار قدرتمند است و قابلیت ساختن همه‌چیز را به‌صورت درونی دارد. جهان ذهن برای چه آفریده شد؟ برای اینکه بتواند به اختیار خودش، به انتخاب خودش و آن جایگاه خودش برسد. جهان ذهن به ما داده‌شده تا با آن تفکر کنیم، تعقل کنیم و تصمیم‌گیری کنیم و کار درست انجام بدهیم و اگر این جهان ذهن درراه درست استفاده نشود می‌تواند بلاهای عظیمی بر سر انسان بیاورد. جهان ذهن به گفته استاد امین مثل سیاه‌چاله‌ها می‌ماند که هر چیزی را به خودشان جذب می‌کنند، حتی نور. ما در این جهان ذهن خود و تصویر ساختن باید آموزش بسیاری صرف کنیم؛ پس تلاش کنیم تا از انرژی مثبت برای تصویر ساختن ذهن استفاده کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم که همان آرامش و آسایش در زندگی است.
 
 
تزکیه و پالایش همسفر چه نقشی در سفر مسافر دارد؟
مسافر با ورود به کنگره و قطع مواد و شروع مصرف داروی OT به روش DST سفر خودش را آغاز می‌کند و به درمان خود که همان مثلث جسم، روان و جهان‌بینی است، می‌پردازد و اکنون همسفر در صورتی می‌تواند به مسافر خود در این مسیر کمک کند که از شرایط سفر آگاهی داشته و بداند که مسافرش در چه مسیری حرکت می‌کند. اگر همسفر آگاهی و شناخت نسبت به‌صورت مسئله اعتیاد و چگونگی درمان این بیماری نداشته باشد قطعاً همسفر خوبی برای مسافر خود نخواهد بود. همسفر آموزش ندیده نه‌تنها مرهم نیست بلکه روی زخم مسافر نمک هم می‌پاشد. آموزش‌های کنگره باعث می‌شود تا همسفر در ابتدا از نمک پاشیدن روی زخم مسافر دست بردارد و سپس مرهمی برای او شود. همسفر در کنگره با آموزش‌هایی که می‌گیرد روی خود، کار می‌کند و با تزکیه و پالایش، مسافر خود را حمایت می‌کند و به او اعتمادبه‌نفس می‌دهد. نقش همسفر، همراهی و پشتیبانی مسافر است و همسفران با آموزش دیدن و با تزکیه و پالایش، نه‌تنها حامی مسافران خود هستند بلکه درنهایت به جایگاه کمک راهنمایی در گروه همسفران و خانواده می‌توانند برسند و به دیگر خانواده‌ها هم آموزش دهند.
 
 
و کلام آخر:
کتاب عشق، یعنی رسیدن به خود. امیدوارم با اجرائی کردن این مطالب آموزنده، همه‌ی انسان‌ها درس زندگی کردن را بیاموزند و از مشکلات و سختی‌های زندگی عبور کنند و با بهترین راه، آنها را حل کنند. انسان بودن یعنی سپاس از هستی، از قدرت مطلق، یعنی وادی ۱۴. امیدوارم همه‌ی ما بتوانیم به وادی ۱۴ که همان عشق و محبت است برسیم. در پایان از جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده‌ی محترمشان برای تمام زحماتی که در این راه کشیدند، سپاسگزارم.
 
از سرکار خانم سمیه عزیز بی‌نهایت سپاسگزارم که وقت باارزش خودشان را در اختیار ما گذاشتند. امیدواریم خیروبرکت خدمت‌هایشان، در زندگی خود و عزیزانشان جاری باشد.
 
 
تهیه گزارش: همسفر فرشته
عکس: همسفر خندان
همسفران نمایندگی لویی پاستور

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .