98/10/30
بیل عزیز
امیدوارم خوب باشید و من هم خوب هستم.
از پاسخ نامه شما لذت بردم. تا اینجا به کمک یکدیگر توانستیم روان انسان را که کالبدشکافی کنیم و بهخوبی به نقطهای رسیدیم که فیزیولوژی جسم و همینطور افکار و اندیشه و یا به قول ما جهانبینی دو ستون محکمی هستند که روان را میسازند و یا آن را خلق میکنند. دقیقاً مانند آهنگ دلنشین و یا غمناک و یا دلهرهآور یا غلط و گوشخراشی که توسط یک پیانو و یک نوازنده خلق میشود.
داستان کلاسیک دکتر جکیل و مستر هاید برایم بسیار جالب بود. دقیقاً همینطور است که دکتر جکیل که انسانی پاکسیرت بود، در اثر خوردن یک محلول به قول ما مواد مخدر، تبدیل به هیولای شیطانصفتی میگردد که نام او دکتر هاید است.
حالا این محلول میتواند مشروبات الکلی باشد یا انواع و اقسام مواد مخدر و یا محرک و یا پولی که از راه خلاف و جنگ و جنایت و حقهبازی به دست آمده باشد و یا همینطور این محلول میتواند افکار منفی و مخرب و ناامیدکننده و غلط باشد و یا مقام و منصب که با دروغ و خیانت بهدستآمده باشد.
چقدر جالب است وقتیکه انسان به یک حقیقت دست پیدا می کند آن را به شکلهای مختلف که بستگی به فرهنگ و آدابورسوم آنها دارد و بانامهای مختلف آن را بیان میکنند، زیرا داستان دکتر جکیل و مستر هاید، شباهت زیادی با داستان نمایشنامه ادموند و هلیای من دارد.
اگر داستان را مطالعه کرده باشید، دو مشاور یکی به نام جن یا موجودی که همیشه ادموند را به فساد و کارهای شیطانی تشویق میکند و دیگری به نام روح که همیشه ادموند را به پاکی و درستی و راستی تشویق میکند. البته بهصورت نامرئی با ادموند همراه میشوند و ادموند اختیار کامل داشت و دارد که حرف هرکدام را که خواست انتخاب کند و به هر راهی خواست برود که درنهایت موجود جن ادموند و هلیا را تشویق میکند که مواد مخدر مصرف کنند و پس از مصرف از بهشت رانده میشوند.
خوشبختانه امروز نگاه به معتاد کمی تغییر کرده و از مرحله زندان و بازداشت و اردوگاه برای معتادین عبور کردهایم. این مطلب مرا به یاد خاطرهای میاندازد که حدود بیست سال قبل، دقیقاً زمانی که بدترین نگاه به معتادین بود و بازار بازداشت و زندان رواج داشت من در یک برنامه زنده تلویزیونی شرکت کردم و از کلیه معتادین دفاع کردم و روشهای موجود را به چالش کشیده، در این هنگام مجری از من سؤال کرد که از این پس که شما خودتان را در تلویزیون معتاد درمان شده معرفی کردید، ناراحت نمیشوید که مردم شما را به چشم تحقیرآمیز یک معتاد نگاه کنند؟ من نگاهی به مجری کردم و به دوربین خیره شدم و گفتم: من از جامعه نمیخواهم به من احترام بگذارد، جامعه را مجبور میکنم به من احترام بگذارد، البته با رفتار و کردار و گفتار خودم. یادم میآید زمانی یک سرباز ساده مرا با توهین به جرم معتاد بودن بازداشت میکرد، ولی امروز فرمانده کل پلیس کشور و یا وزیر کشور به من احترام میگذارد و به من جایزه و تقدیرنامه میدهد و امروز خوشبختانه جامعه بهتمامی اعضای کنگره 60 احترام میگذارد. چون همه ما یا رفتار و کردار و منش خود بهگونهای عمل کردم که امروزه مورداحترام واقع میگردیم.
امسال هم ما در مسابقات راگبی ساحلی قهرمانی کشور، رتبه یکم را کسب کردیم. یادم میآید سالهای اولی که ما وارد لیگ این مسابقات شدیم، مورد تمسخر و ریشخند سایر ورزشکاران قرار میگرفتیم و آنقدر به ما ترای (گل) میزدند که نمیتوانستیم آن را شمارش کنیم و یک تیم تفریحی برای بقیه تیمها بودیم. ولی امروز در مسابقات وقتیکه نام کنگره 60 برده میشود، لرزه بر اندام ورزشکاران راگبی تیم مقابل ما مستولی میشود.
بله امروز مصرفکنندگان سابق هروئین و شیشه و کوکائین، تریاک و حشیش و قرص دیروز با روش صحیح درمان و ریکاوری تبدیل به قهرمانان ملیپوش شدهاند که بهسختی در تصور انسانها میگنجد.
بیل عزیز، میخواستم بگویم، بایستی کلیه جوامع ریکاوری مصرفکنندگان درمان شده از اعتیاد، در جامعه بهگونهای عمل کنند تا قادر شوند نگاه جامعه را تغییر بدهند تا به نگاهی درست و صحیح برسیم تا شخصیت دکتر جلیل را به نمایش بگذاریم.
حال اگر با توجه به شخصی شدن تعریف روان و دانستن طریقه بازسازی آن بخواهم برای اعتیاد یک تعریف ارائه بدهیم، البته منظور از اعتیاد، اعتیاد به مواد مخدر، مواد محرک، مواد روانگردان، الکل، مسکنها و یا هر نوع مادهای و به هر شکلی، وارد بدن انسان گردد و حالت او را تغییر بدهد، میباشد؛ و اگر این مواد بهصورت همیشگی مصرف گردند به آنتی ایکس تبدیل میشوند.
اعتیاد چیست؟ نظریه اینکه کلیه آنتی ایکس ها از سد خونی مغز عبور میکنند، چنانکه این مواد بهصورت تکرار (بیش از شش ماه) مورداستفاده قرار بگیرند بهآرامی جایگزین بعضی از مواد سیستم ایکس میگردند و یا آنها را از تعادل طبیعی خارج میکنند و هم خیلی در اثر استفاده مکرر از آنتی ایکس، بهآرامی افکار و اندیشه فرد تحت تأثیر قرار میگیرد و میتواند افکاری مخرب و ناسالم جایگزین افکار و اندیشه سالم گردد.
حالا اگر بخواهیم تعریف اعتیاد را بهصورت خلاصه بیان کنیم.
اعتیاد عبارت است از: جایگزینی
جایگزینی مواد مخدر بیرونی بهجای مخدرهای درونی
جایگزینی افکار و اندیشه ناسالم بهجای افکار و اندیشه سالم
درنهایت جایگزینی روانی نامتعادل و ناسالم بهجای روانی سالم و متعادل و همین درنهایت اعتیاد یعنی جایگزینی مستر هاید بهجای دکتر جکیل.
دوست عزیز، امیدوارم در آینده بازهم روی مسئله جان و همینطور تفاوت اعتیاد در خانمها و آقایان را بهاتفاق موردبررسی قرار بدهیم، همان طوری که میدانید تمامی مکاتبات من و شما در سایت کنگره بهصورت فارسی و انگلیسی تحت عنوان نامههای بیل و حسین گذاشته میشود و افراد زیادی سالهاست که آنها را دنبال میکنند و علاقهمند به مطالعه نامههای من و شما هستند.
من نمیدانم آیا انتشار این نامهها بهصورت دنبالهدار در وبلاگ شما وجود دارد یا خیر، چون مطالب این نامه گویی دارد از نقطه صفر اعتیاد را بهصورت عملیاتی کالبدشکافی میکند، مثل این است که چرخ دوباره به شکل دیگری در حال اختراع است!
و من مطمئن هستم که این نامهها یک میراث بسیار قوی و نیرومندی درباره اعتیاد است که از شما و من برای آیندگان باقی خواهد ماند. در پایان
حکم قاضی در زمان حیات خودش بزرگ جلوه نمیکند.
دوست و برادر همیشگی شما در زمین و آسمان
حسین
Jan 20,2019
Dear Bill,
I hope you are fine, I am well.
I enjoyed your latest email. Until now we were able to autopsy the psyche of a human being. We have come to this conclusion that physiology and neuro-physiology combined with our way of thinking (worldview) is what creates our psyche.
Psyche is like a music which can be enjoyable, sad, frightening or worse and this music is being created by a musician(worldview) and his piano or instrument(body).
The classic story of Dr. Jekyll and Dr. Hyde was quite interesting. As you Dr. Jekyll (the good guy) turns into Dr. Hyde (the evil one) under influence of a potion (drugs as you mentioned).
Now this potion could be alcoholic drinks, narcotics, a money which is earned through vices and lies, wrong way of thinking or even the power and position which is gained by treason and lies.
How interesting this is, when human beings learn a truth they try to express it according to their culture by different stories. The story of Dr. Jekyll and Dr. Hyde resembles closely to my story of Edmund and Helga.
If you have read my story, two consultants named as jinn (invites Edmund to do evil works) and soul (encourages Edmund to walk the righteous path) are always with Edmund and they are invisible of course. Edmund has the power to choose between them.
At the final chapter Jinn finally fools Edmund and Helga to do drugs and by that they expelled from heaven.
Today, fortunately we have passed the phase of imprisonment and punishments for drug abusers. It reminds me about 20 years ago when imprisonment was still the case; I was a guest to a TV program in which I started defending drug abusers and challenging the current methods of treating them. The host asked me now that you have introduced yourself as a former addict, does it bother you that people are going to humiliate you?
I looked at him then I turned to the lens of camera and said:
I don’t want people to respect me! I will make them respect me by my acts and manners.
I remember the day that a simple soldier arrested me with humiliation for being an addict, however, today the chief of police or even the minister of Iran respects and praises me.
Fortunately, the whole Congress 60 is being respected.
This year again we have achieved the first place in beach rugby. I can recall the first years when we entered this competition as a team. We were being laughed at. Our rivals scored too many goals that we weren’t even able to count them! Our team was like a practice team for them.
But today they are afraid of our rugby team.
Yes! The former addicts are transformed into national champions via a proper treatment method.
Dear Bill,
I wanted to mention that all the people in recovery must act in a way that the society attitude changes toward them. We must be able to show the Dr. Jekyll to them.
Now that we have defined psyche and how to fix it I wanted to express a definition for addiction (any sort of addiction such as alcohols, narcotics, or any substance that enters our body and changes us) and if these substances are being used for a long period then we call them anti-X.
What is addiction?
Considering this fact that all the anti-Xs are capable of passing the blood barrier of brain, if these substances are being used for more than 6 months continuously, slowly step by step these substances substitute the X system of body or imbalance them. Meanwhile, continuing the usage of anti-X gradually changes the thoughts toward destructive ones.
Now in my opinion addiction is: substitution.
Substitution of outer materials instead of natural opioids of body.
Substitution of destructive thoughts instead of healthy way of thinking.
And in the end, substitution of unbalanced psyche instead of a healthy psyche. Or substitution of Dr. Hyde instead of Dr. Jekyll.
Dear friend,
Hopefully in future we will discuss about Jaan and also the difference between men and women in addiction.
As you are well aware all of our communications are being published in Congress 60 website both in English and Farsi under the title “communications of Bill and Hossein”.
Many readers are following these communications for years.
I don’t know if you are publishing these communications on your website as well or not?
I believe these communications are discovering addiction from point zero just like re-discovering wheel!
I am certain that these letters are a beneficial legacy that will outlast us and be used by future generations.
The verdict of a judge doesn’t seem so important while he is alive!
(Dear Sir, I tried my best to translate this last sentence and I hope I was able to convey the meaning.
However, it means that geniuses are always underestimated while they are alive! We always realize their value after their departure! Just like Van Gogh!)
Friends and brothers on heaven and earth forever
Hossein
مترجم: احسان رنجبر
- تعداد بازدید از این مطلب :
1246