جلسه چهارم از دوره شصت و هشتم، سری کارگاههای آموزشی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران سفر دوم، به استادی و نگهبانی مهندس و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام»، در روز چهارشنبه مورخ 98/11/02 ساعت 8:50 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد؛
چند نکته مهم:
ـ کیک تولدها: ما قبلاً اعلام کردیم، کیک تولد باید یک کیک 1کیلوگرمی باشد. آنهم روشن میکنند و وقتی تمام شد، شخص برای خانواده خودش میبرد. در سایت دیدیم که کیکهای 2 کیلویی، 5کیلویی، 3 طبقه، 2 طبقه میگیرند. این شیرینیها مثل سم است. خامهای که روی کیک است، خامه نیست، یکسری مواد شیمیایی است. عکسی که میاندازید روی کیک، همه رنگ و مواد شیمیایی است. نان بربری سم است. 68درصد مرگومیرها در کره زمین براثر تغذیه غلط است. پوست گندم را میگیرند، اسیدهای آمینهاش و فیبرش را میگیرند، فقط آردش مانده است. پس بنابراین کیکهای بزرگ ممنوع است.
ـ در مراسم تولد، فقط باید آهنگ تولد کنگره را بخوانیم و شعرش را باید حفظ باشید. وقتی همسفر با رهجویش به بالا رفت، موقع کادو دادن است، آقایان مسافر کادوشان را میدهند به مسافر ، خانمهای همسفر کادوشان را به همسفر میدهند.
ـ مسئله بعد، الآن فصل انتخابات مجلس است. یکسری نمایندگان مجلس، موقع انتخابات ما را میشناسند. یک نفر میگفت که من یک صفحه از مجلهام را به کنگره 60 میدهم و ... ما هیچکدام را نمیخواهیم . ما هیچ خط مشی سیاسی در کنگره نداریم. به خاطر اینکه دوستیهای ما مستحکم باشد، به عقاید یکدیگر، کاری نداریم. کنگره 60، طبق قوانین و وزارت کشور، Ngo اجازه فعالیت سیاسی ندارد. اگر بخواهیم در کنگره این فعالیتها را انجام بدهیم، جز ایجاد نفاق ، هیچچیز دیگری نداریم. بنابراین در کنگره هیچ عکس و تراکتی پخش نمیکنیم. اگر کسی خواست بیاید، اجازه بدهید بیاید، ولی هیچکدام حق جانبداری نداریم. اگر بگوییم نیایند، ممکن است ایجاد مشکل کنند. ما از هیچکسی، امتیاز نمیخواهیم، چون میدانیم نمیدهند!!!
خوشبختانه هم ستاد مبارزه با مواد مخدر و هم وزارت کشور، از ما حمایت میکنند.
ـ هفته آینده: چهارشنبه تعطیل است. بنابراین ما، مراسم نمیتوانیم بگیریم، ولی من چهارشنبه آینده، در کنگره هستم، رهایی و گل رهایی میدهم.
ـ انحلال لژیونها : وقتی راهنماهای قدیم خداحافظی میکنند و لژیونشان را تحویل میدهند. آن لژیون منحل میشود، چه مسافران و چه همسفران. هرکس ، هرکجا خواست میتواند برود. جزو سنواتش هم حساب نمیشود. هر کس، هرکجا خواست برود، میرود. هرکسی هم خواست بماند، میماند.
ـ نکته مهمتر : کسی که یک لژیون را تحویل میگیرد. بهترین نوعش این است که از اول یکسری شاگرد بگیرد. از اول شاگرد بگیرد و از صفر آنها را آموزش بدهد. شاگردان قبلی اگر در لژیون باشند، ممکن است هرکدام پیشنهاد یا نظر مختلف بدهند و راهنما نتواند کارش را بهدرستی انجام دهد.
ـ جشنهایی که میگیریم: اگر جشنی میخواهید بگیرید، شیرینی نگیرید، چون اولاً چیز خوبی نیست و دوم اینکه هزینه اضافی هم دارد. اگر جشن میخواهید بگیرید، دو نفر حامی پیدا کنید، هزینهاش را بهحساب زمین بریزند، مرزبانان خرید جشن را انجام بدهند، بعد فاکتور بگیرند و تحویل مالی بدهند هزینهاش را بگیرند. ما این کارها را میکنیم تا پول دستی در کنگره ردوبدل نشود.
ـ فردا افتتاحیه نمایندگی شادآباد، گروه همسفران آقا است. در تهران دو شعبه همسفران آقا داریم، یکی آکادمی و یکی هم شادآباد. ساعت 2 بعدازظهر افتتاح میشود و جلسه همسفران آکادمی فردا پنجشنبه تعطیل است و برای حمایت به شعبه آکادمی میروند.
ـ برای شعبه آکادمی، دوره ایجنتی کوروش در حال پایان است، آقای احمد زمانی بهعنوان ایجنت بعدی آکادمی معرفیشدهاند. در حال حاضر کارآموزی را پشت سر میگذارند و بعدازآن انشاء اله بهعنوان ایجنت آکادمی کارشان را آغاز میکنند.
ـ مطب دیگر : 5 نفر از بازیکنان تیم ملی راگبی کشور، بچههای کنگره 60 هستند و این اتفاق کمی نیست! شاید اینیک موضوع عادی شده است، من گفتم که عکس این بچهها را در قاب بگذارند و در آکادمی و بعضی شعب نصب کنند.
ما حتی هنوز عظمت این کار را هنوز درک نکردهایم. در گروههای دیگر، اشخاص که به پاکی میرسند، غم و غصه در چهرهشان مشاهده میشود.
روش درمان اعتیاد، در سرتاسر دنیا غلط است و متأسفانه سردمدار آنهم آمریکا است. آمریکا یکسری ویژگیهای خوبی دارد، ولی در علم درمان اعتیاد بسیار عقبمانده است. در علم روانپزشکی و روانشناسی هم بسیار عقبافتاده است. چون هیچ درمانی پیدا نکردهاند. بهترین گروهشان همان گروهی است که میگویند: اعتیاد یک گروه لاعلاج، مرموز و پیشرونده است، یا باید زمینبازی و توپبازی و یار بازی را عوض کرد!
در مسئله بیماریها به انحراف رفتهاند. قوطیهای یک کیلویی و نیم کیلویی مسکنهای قوی تجویز میکنند و همه قرص میخورند. ما در کشورمان توانستهایم در درمان اعتیاد، به نقاط بسیار بلند و جایگاههای رفیعی برسیم.
در اینجا از تمام بچههای دستاندرکار راگبی که شب و روز تلاش میکنند، تشکر و قدردانی میکنم.
مسئله بعدی : دستور جلسه نظم، انضباط و احترام در کنگره است.
3 کلمه بسیار مهم، کلیدی و مؤثر. اگر این سه کلمه نبود، ما نمیتوانستیم کنار یکدیگر زندگی کنیم. ما یک خوبی داریم و خوشبختانه توانستهام به شما منتقل کنم و آن اینکه به جایگاهها احترام میگذاریم. جایگاهها برای ما محترم هستند. چه کسی میتواند این احترام را ایجاد کند؟ خود راهنما. احترام مسجد به متولی آن است. راهنمایان باید آنچنان رفتار و منشی داشته باشند که همه ناگزیر باشند به آنها احترام بگذارند.
20 سال پیش در سال 78 ، که برای اولین بار در تلویزیون ظاهر شدم، 6 نفر متخصصین در آنجا بودند و در برنامه زنده گفتم که روش درمان اعتیاد غلط است. آقای علیقلی گفت : مهندس، حالا که تو خودت را معتاد معرفی کردی، ناراحت نمیشوی که بعداً مردم تو را به چشم معتاد نگاه کنند؟! گفتم که : من مردم و جامعه را مجبور میکنم که به من احترام بگذارند، التماسشان نمیکنم، مجبورشان میکنم. با چه؟ با رفتار، کردار، عمل، اخلاقم.
ما با این طریق میتوانیم، دیگران را مجبور کنیم که به ما احترام بگذارند. ما باید این موضوع را ایجاد کنیم. ما باید حریم خودمان را محکم کنیم. هیچکس نمیتواند پشت سر یک مرزبان و راهنما، بدگویی کند. اگر مرزبان چیزی میگوید، باید بگوییم : چشم.
الآن در پارک طالقانی ، هر هفته از هر نمایندگی تقریباً 40 نفر برای نگهبانی ماشینها میآیند، همهچیز همروی نظم و انضباط است، تمام کسانی که نگهبان ماشینها میشوند، یاد میگیرند که وقتی خودشان پشت ماشین بودند، با یک نگهبان یا پارکبان درست برخورد کنند.
این نظم در کنگره برقرار است و باعث شده است که در کنگره یک نفر سرایدار نداشته باشیم، همه آشغالهای خودشان را جمع میکنند و کسی روی زمین آشغال نمیریزد.
در سالن تئاتر، مسئولین خیلی تعجب کرده بودند و میگفتند: ما تابهحال چنین تماشاچی ندیده بودیم؟ اینها آشغال نمیریختند و حتی آشغالی اگر روی زمین بود جمع میکردند.
در سی دی هفته قبل (چراغ) گفتم که هرکسی باید کار خودش را انجام بدهد. اگر یک نفر بهاندازه سرسوزن ، در کار دیگری برود، کار خودش و خودش را خراب میکند. ایجنت باید کار خودش را انجام بدهد، نباید در کار مرزبان دخالت کند. هر دیدهبان باید کار خودش را انجام دهد، اگر در کار دیگری دخالت کند، خودش را خراب کرده است.
من هم حتی وظیفه دارم که موقع اتمام جلسه، برای نظافت سالن کمک کنم. اگر میروم، به خاطر این است که ممکن است اگر باشم، کسی نمیگذارد من کارکنم.
احترامی که به هم میگذاریم، بسیار مهم است. شاگردان باید با راهنمایشان با احترام صحبت کنند. وقتی شاگردان نشستهاند، اگر راهنما میآید، باید یاد بگیرند که جلوی پای راهنما بایستند. وقتی ایجنت میآید، باید مقابلش بایستیم. این نظم و انضباط و احترام است که ما را به اینجا رسانده است. امروز سفر اولی هستیم، فردا میشویم سفر دومی، فردا میشویم مرزبان و ایجنت.
شعار ما این است: اعتماد بکن، کنترل بکن. به همین دلیل ما به تمام ایجنت ها، دیدهبانان و همه اعتماد داریم، ولی کنترل هم باید انجام بدهیم. دستیاران یکی از کارهایشان کنترل کردن است. دستیاران با شال قرمز میروند و یکی از وظایفشان این است که کنترل کنند. باید ببینند که این قوانین را مرزبان و ایجنت انجام میدهد یا خیر؟!
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، از همه شما سپاسگزارم.
نگارنده: مسافر احمد شریفیان
نام فایل
|
تاریخ
|
لینک
|
فایل صوتی سخنان مهندس
|
98/11/02
|
دانلود
|
معرفی دستیاران رسیدگی به امور نمایندگیهای همسفران جمعیت احیای انسانی کنگره 60 زیر نظر خانم کمانداردیده بان امور خانواده
1- همسفر مریم (نمایندگیهای شمس، رشت، چالوس و بهشهر)
2- همسفر شهره (نمایندگی پاکدشت و امور اداری همسفران)
3- همسفر ناهید (نمایندگیهای قزوین، زنجان، هیدج، قیدار و کرج)
4- همسفر محبوبه (نمایندگیهای خمین، کرمانشاه و همدان)
5- همسفر زهرا (نمایندگیهای ابنسینا، شهر قدس، وحید و آزادی)
معرفی دستیار دیده بان مرزبانی و مهندسی ساختمانهای تازه تأسیس کنگره 60 مسافر علی مجدیان
1- مسافر عباس
2- مسافر پیمان
3- مسافر اردلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
13095