پنجمین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاههای آموزشی؛ نمایندگی لویی پاستور با استادی دیده بان محترم مسافر کورش و نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری همسفر جمشید با دستور جلسه (هفته همسفر) در روز شنبه 21 دیماه 1398 سال ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه هفته همسفر است، چند روز پیش مسافری به من گفت که من همسفر ندارم و من به او گفتم مگر میشود که مسافری همسفر نداشته باشد. همسفر کسی است که در دوره اعتیاد با فرد معتاد همراه بوده کسی مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر و حتی دوستان و همکاران پس همسفر کسی است که در کنار من است و در زمان اعتیاد من، با آن زندگی کرده بودن همسفر در کنگره (چون همسفر همیار و همراه است) این است که همسفر دائماً دارد فرد مسافر را میسنجد از تغییرات گرفته تا اعمال و رفتار و.... باهمه اینها همراه مسافر است.
اینکه فردی از کنگره میرود منزل و در منزل هم یک همراه کنگرهای داشته باشد خیلی خوب است و برای کنگره 60 هم حائز اهمیت است. من راجع به شرایط خودم و سفرم در منزل باهم سفرهایم صحبت میکردم و بودن همسفر را یک نعمت بزرگ میدانم همسفر من فقط باواسطه من به کنگره آمدند و آن روزها چسبیدند به آموزشها و تغییرات جهانبینی برای خودشان به وجود آوردند.
وقتی من در سفر بودم یک روز همسفرم پرسید که کجای سفر هستی (برای اعلام سفر) و من به او گفتم 22 سال از من سؤال نکردی و حالا که میخواهم دیگر با اعتیاد خداحافظی کنم از من سؤال میکنی و گفتم که نمیخواهد اعلام سفر کنی و همسرم هم هیچوقت این کار را نکرد (در سفر اولم). در زمان مصرف خیلی معتاد بدی بودم ولی وقتی به کنگره آمدم و تصمیم به سفر گرفتم مسئولیت سفر را به عهده گرفتم و هیچوقت همسفرم را درگیر سفر خود نکردم به نظر من یک همیاری و همکاری بین مسافر و همسفر باید وجود داشته باشد و مسافرها باید قدر همسفرها را بدانند و از آنطرف همسفرها باید قدر کنگره 60 را بدانند و از مسافرشان که به اینجا میآیند استفاده کنند در این هفته از همسفران تشکر میکنیم و برای آنها کادو میگیریم و به قول آقای مهندس در این جشن اگر پاکت هم ندادیم بهجای آن طلا بدهیم.
من در دوران مصرفم بسیار معتاد بدی بودم و 20 روز به خانه نمیآمدم و بعد از 20 روز با 10 نفر مرد به خانه میآمدم و 2 روز با آنها دور بساط بودیم و اگر کسی چیزی به من میگفت شروع به دعوا میکردم و با چوب به جان آنها میافتادم و با خود میگویم اگر تا 50 سال دیگر مانند بچههای کنگره 60 سالم و درست زندگی کنیم هنوز به خانوادهام بدهکارم. بدهکاری خود را به همسفرمان فراموش نکنیم و حواسمان به مشکلات و کارهای زمان مصرفم باشد. در آخر استاد به همسفران و مسافران این روز را تبریک گفتند و آرزو کردند که مهرومومهای سال در کنار همدیگر زندگی خوب و خوش داشته باشیم.
در ادامه جلسه گل رهایی مسافر عسگر به راهنمایی آقای شاهرخ و همسفر محترم خانم طاهره به راهنمایی خانم فریده
تایپ: مسافر مهرداد از لژیون هشتم
عکس: مسافر داود لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر مصطفی بیات
- تعداد بازدید از این مطلب :
430