English Version
English

مانع بر سر راه مسافر نباشیم

مانع بر سر راه مسافر نباشیم

در این سفر آموزش گرفتم که در لحظه‌های سخت به مسافرم امید، قوت قلب و اعتمادبه‌نفس بدهم. به گفته آقای مهندس دژاکام بنیان‌گذار کنگره ۶۰، یک بال پرواز باشم. به امید پروردگار توانستم این نقش را تا حدودی به‌درستی ایفا کنم و توانستیم به همراه مسافرم، پرواز موفق، پیروز و باشکوهی داشته باشیم. خداوند بزرگ را بسیار سپاسگزارم که به‌واسطه مسافرم و محبت بی‌پایان آقای مهندس دژاکام، در کنگره ۶۰ نام هم‌سفر گرفتم و توانستم با گذشتن از گذرگاه‌های سخت زندگی، طعم خوش زندگی دوباره را بچشم.

روزی که برای اولین بار وارد شعبه حر (زمزم) شدم، دیدم خانم‌هایی داخل سالن و پشت سر آقایان مسافری که برای درمان اعتیاد به کنگره آمده بودند، نشسته بودند.

 خیلی خوشحال بودند و لبخند روی لب‌هایشان موج می‌زد. از ته دل دست می‌زدند و به خاطر حضور مسافرانشان در شعبه، غرق در شادی بودند. با خودم گفتم این‌ها چقدر شاد هستند. اصلاً نمی‌دانند اعتیاد چیست؟ زندگی کردن با یک مرد مصرف‌کننده چه شکلی است؟ این‌ها سختی و تلخی اعتیاد را نفهمیده‌اند. فکر می‌کردم، در میان آن‌ها فقط من بودم که به‌واسطه اعتیاد بدبخت شده بودم وزندگی‌ام رو به نابودی می‌رفت.

 وقتی‌که بیشتر در کنارشان ماندم، وقتی‌که به درد و دل‌هایشان گوش کردم، متوجه شدم که این‌ها خود سختی، درد و اعتیاد بودند و شرایط من از همه آن‌ها بهتر بود. بودن در کنگره و هم‌سفر مسافرانی که در حال درمان بودند، حالشان را بهتر کرده بود. آن‌ها به همراه مسافرانشان آموزش می‌گرفتند و ذره‌ذره به درمان اعتیاد نزدیک‌تر می‌شدند. من هم به‌عنوان هم‌سفر، در کنار آن‌ها شروع به آموزش گرفتن کردم و توانستم تا حدودی به مشکلاتم جور دیگری نگاه کنم و آن‌ها را بپذیرم و بتوانم زندگی را برای خودم و اعضای خانواده‌ام بهتر کنم. همه این‌ها را مدیون کنگره ۶۰ هستم.

 

در کنگره یاد گرفتم که تنها درمانگر اعتیاد، خودمصرف کننده مواد مخدر است و تنها کسی که می‌تواند این بیماری را درمان کند، فقط و فقط خود شخص مصرف‌کننده است. در مسئله درمان اعتیاد البته که دیگران هم می‌توانند به شخص در حال درمان یا مسافر کمک کنند و آن‌ها را در این سفر همراهی کنند. من هم به‌عنوان یک هم‌سفر همراه مسافری شدم که برای درمان اعتیاد سفری را شروع کرده بود. من در صورتی می‌توانستم همراه مسافرم باشم که خودم هم آموزش ببینم؛ در غیر این صورت از آموزش، آگاهی و تعادل لازم برخوردار نمی‌شدم و نمی‌توانستم به مسافرم کمک کنم. در صورتی می‌توانستم به مسافرم کمک کنم که از شرایط سفر آگاهی داشته باشم و باید یاد می‌گرفتم که یک مسافر در چه مسیری حرکت می‌کند، در چه وضعیتی قرار دارد و با چه مشکلاتی روبه‌رو خواهد شد. اگر یاد نمی‌گرفتم، در این سفر نه‌تنها به مسافرم کمک نمی‌کردم بلکه در مسیر او، مانع ایجاد می‌کردم و مانع رسیدن او به هدفش که درمان اعتیاد بود، می‌شدم

در کنگره یاد گرفتم که مانع بر سر راه درمان مسافرم نباشم و اگر مرهم زخمی نیستم، حداقل روی آن نمک نپاشم. یاد گرفتم که دیگر مفتش مسافرم نباشم من فقط همسر او هستم. بازرس و مراقب او نباشم و هرلحظه به آن گیر ندهم و جیب‌های او را تفتیش نکنم. یا اینکه به چشم‌هایش دقت نکنم که چرا امروز قرمز، آبی یا سبز شده است. در کنگره یاد گرفتم که نقش هم‌سفر، همراه و حمایت‌کننده است و به همراه مسافرم من هم سفر کردم. در این سفر آموزش گرفتم که در لحظه‌های سخت به مسافرم امید، قوت قلب و اعتمادبه‌نفس بدهم. به گفته آقای مهندس دژاکام بنیان‌گذار کنگره ۶۰، یک بال پرواز باشم. به امید پروردگار توانستم این نقش را تا حدودی به‌درستی ایفا کنم و توانستیم به همراه مسافرم، پرواز موفق، پیروز و باشکوهی داشته باشیم. خداوند بزرگ را بسیار سپاسگزارم که به‌واسطه مسافرم و محبت بی‌پایان آقای مهندس دژاکام، در کنگره ۶۰ نام هم‌سفر گرفتم و توانستم با گذشتن از گذرگاه‌های سخت زندگی، طعم خوش زندگی دوباره را بچشم. این هفته را به همه مسافران کنگره ۶۰ به خصوص خانم آنی بزرگ، استاد امین، خانم کماندار و خانمشانی و همچنین مسافران در آن مکان لامکان، تبریک می‌گویم. شاید اگر این هم‌سفران نبودند این مسیر به اینجا ختم نمی‌شد

 

با تشکر فراوان از بنیان‌گذار کنگره ۶۰

 

نویسنده: کمک راهنما هم‌سفر مینا، لژیون سوم گروه خانواده شعبه حر
تایپ: هم‌سفر رویا (لژیون هشتم)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .