English Version
English

همسفر شدم تا عشق و صبوری را بیاموزم

همسفر شدم تا عشق و صبوری را بیاموزم

هر بار که قلم‌به‌دست می‌گیرم تا مطلبی در مورد یکی از دستور جلسات کنگره 60 بنویسم حس خیلی خوبی دارم. کنگره 60 یکی از سازمان‌های مردم‌نهاد است که درزمینهٔ درمان اعتیاد در حال فعالیت است و افراد مصرف‌کننده که وارد کنگره 60 می‌شوند پس از سه جلسه مشاوره با انتخاب یک فرد بنام راهنما وارد مسیر و پروسه درمانی در کنگره 60 می‌شوند. راهنما هم در کنگره 60 کسی است که قبلاً این مسیر را طی کرده و به درمان رسیده و جلسات آموزشی زیادی را پشت سر گذاشته است و پس از یک آزمون مهم و‌ گرفتن نمره قبولی شروع به فعالیت خود در قسمت راهنمایی دیگر افراد می‌نماید. فرد مصرف‌کننده که وارد کنگره 60 می‌شود و راهنما انتخاب می‌کند دیگر کلمه معتاد یا مصرف‌کننده از او‌ گرفته و مسافر نامیده می‌شود. در این مسیر درمانی و مهم در کنگره 60 یکی از اعضای خانواده شخص که غالباً همسر یا مادر و یا یکی از اعضای خانواده و یا حتی دوست  اوست در این مسیر او را همراهی می‌کند که در کنگره 60 به او همسفر گفته می‌شود. واژه همسفر واژه مقدسی است که باید شخص همسفر هم در این سفر مسئولیت خود را به‌خوبی انجام دهد و در جلسات آموزشی حضورداشته باشد تا سفر خود را به‌خوبی به پایان برساند. این سفر، هم  یک سفر درونی یا تنهایی است و هم یک سفر بیرونی است که همسفر و مسافر در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند تا هم ازلحاظ درونی و هم بیرونی رشد نمایند و با یکدیگر هم حس و هم‌زبان شوند.

 

همسفر وقتی وارد کنگره 60 می‌شود باید ظرف وجودی خودش را خالی کند و بداند که او هم نیاز به آموزش دارد. همسفری که نیاز خود را به آموزش‌ها و دانستن احساس نماید قطعاً روزبه‌روز حالش بهتر می‌شود و این حال خوب او قطعاً در مسافرش هم تأثیرگذار است. همسفران کنگره 60 صبوری را می‌آموزند و یاد می‌گیرند عاشق شدن و عشق و‌ محبت ورزیدن، باتحمل کردن رنج و‌ فشار بسیار متفاوت است. یک همسفر به‌واسطه ترکش‌های اعتیاد رنج‌های بسیاری را متحمل شده است و‌ قطعاً این رنج‌ها چون آموزشی نداشته است تاریکی‌های زیادی را برای خود ایجاد کرده است. چیزی که مهم است من به‌عنوان همسفر فکر می‌کنم اعتیاد فقط تاریکی است اما اعتیاد مثل یک پوشش و حجابی بر روی تاریکی‌های من همسفر کشیده است که گره‌های زیادی در من ایجادشده است و‌ این گره‌ها اگر باز نشود قطعاً نمی‌توانم از جهنم وجودی خودم خارج شوم و حال خوشی نخواهم داشت، حتی باعث رنج و بیماری نیز خواهد شد. من به‌عنوان یک‌ همسفر در کنگره 60 باید بپذیرم که همسفر بودن بها دارد و این بها را باید پرداخت نمایم تابه‌حال خوش برسم. موضوع مهم بعدی برای همسفر در کنگره 60، صبوری کردن طی پروسه درمانی است و باید تمام مدت تلاش نمایم تا گره‌های خود را بازنمایم و دوربین را از روی مسافرم بردارم و این مهم‌ترین گام در مرحله درمان است.
به گفته استاد سیلور، غم بزرگ انسان را به دو مرحله؛ یا پایین‌ترین نقطه یا بالاترین نقطه سوق می‌دهد و‌ من اعتقاددارم که باغم بزرگی مثل اعتیاد بودن در کنگره و آموزش گرفتن، صعود بوده است برای من، چون کنگره 60 به نام جمعیت احیای انسانی شکل‌گرفته است که من هم به‌عنوان یک همسفر در کنگره زنده شدم. خداوند در رحمت خود را به روی انسان می‌گشاید ولی اینکه من از این رحمت خداوند چه برداشتی نمایم خیلی مهم است. کنگره دریای رحمت الهی است که بودن و حضور در آن‌ نیز رحمت است، پس به‌عنوان یک همسفر باید قدردان باشم و‌سعی کنم تمام مدتی که در کنگره حضور دارم بالی باشم برای پرواز نه باری بر روی دوش دیگران. روزی کسی بود که به‌عنوان یک‌ همسفر اشک‌هایم را پاک کرد چون فقط او بود که می‌دانست چه بر من گذشته است، امید دارم من هم توانسته باشم گامی کوچک در این مسیر بردارم. این هفته، هفته سپاسگزاری و قدردانی است و این تفکر عمیق جناب مهندس، بنیان کنگره 60 بوده است که یکی از دستور جلسات را بنام همسفران قرار داده است تا همه مسافران از همسفران خود که در بدترین روزها و سخت‌ترین شرایط کنارشان ماندند تقدیر و قدردانی نمایند.
در پایان این هفته بزرگ را خدمت اولین همسفران کنگره 60 سرکار خانم آنی عزیز، استاد امین بزرگوار، خانم آنی کماندار عزیز و خانم شانی عزیز تبریک میگویم و همچنین خدمت راهنمای عزیزم خانم مریم هم تبریک‌ میگویم، تا هستی هست از همه این عزیزان سپاسگزارم چون بودند که باعث بودن ما شدند. این‌ هفته بر تمامی همسفران عزیز پرشگون باد.

 

نویسنده: کمک راهنما همسفر رقیه

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .