98/10/9
بیل عزیز
من خوب هستم امیدوارم شما هم خوب باشید.
از اینکه چند روزی را در کنار دختر عزیزتان دکتر آلیشا و همسرشان سپری کردید، بسیار خوشحال هستم و این مطلب که شما برای تمامی اعضای خانواده ارزش قائل هستید و همیشه در مناسبتهای مختلف آنها را ملاقات میکنید، بسیار ارزشمند است و همه انسانها بایستی از این الگوی شما پیروی کنند تا کانونهای گرم خانواده همیشه مستحکم باشد.
بسیار خوشحال هستم که در مورد روان به نقاط مشترکی رسیدیم. دو چیز پایه و اساس روان را تشکیل میدهد که یکی نوروفیزیولوژی است و دیگری افکار و اندیشه که از دیدگاه من جایگاه افکار و اندیشه در چیزی به نام جان قرار میگیرد و به قول شما در ذهن؛ بههرحال تفاوت چندانی ندارد و حداقل این مطلب را برای ما مشخص میکند که برای ساختار روان هم نیاز به ترمیم و یا معالجه جسم و یا نوروترانسمیترها و یا سیستم ایکس داریم که این کار بایستی با دارو انجام پذیرد و هم آموزش جهانبینی که برای نمونه در AA و NA برای اصلاح ساختار جهانبینی از دوازده قدم استفاده میشود.
اما در علم نوروفیزیولوژی همانطوریکه گفتید این موضوع تا حد زیادی برای متخصصان روشنشده و متوجه شدهاند که یکی از عوامل بسیار مهم درمان روان در این قسمت میباشد؛ ولی متأسفانه تاکنون راه و روش و طریقه درست کردن و یا ترسیم و یا درمان را بهدرستی نمیدانند برای همین موضوع است که میگویند اعتیاد درمان قطعی ندارد مثل بیماری قند است ولی خوشبختانه من راه و روش این موضوع را بهخوبی کشف کردهام و برحسب همین شناخت و اصلاح نورونها به قول ما سیستم ایکس(X) است که کنگره 60 توانسته است، موفقیتهای چشمگیری را کسب نماید.
بیل عزیز اکنون میخواهم داخل پرانتز کمی در مورد جان صحبت کنم و امیدوارم شمارا خسته نکند. در این مطلب میخواهم بگویم در انسان چیزی فراتر از جسم فیزیکی و مغز وجود دارد که بر ما فرمان میراند گرچه، متخصصان و دانشمندان روانپزشکی و روانشناسی این مطلب را قبول ندارند، البته چون این مطلب را قبول ندارند و به آن فکر نکردهاند، به همین دلیل قادر به درمان بیماریهای روانی و حتی اعتیاد نیستند و اکثراً بیمار را با داروهای شیمیائی در بیخبری نگه میدارند و متأسفانه هر زمان که داروها قطع شد، بیمار به ایستگاه اولش برمیگردد و حتی خواب تر و بیمارتر و این مطلب، شکست این حرفه است، درصورتیکه علم پزشکی فیزیولوژی موفقیتهای بسیار چشمگیری را کسب نموده است.
امروز کمی در مورد این صحبت میکنم، در مورد اینکه آیا روان ما فقط در اثر تغییرات شیمیائی درون مغز و سایر قسمتها میباشد که مربوط به ذهن ماست، در اینجا یک پرسشی را مطرح میکنیم؛ زمانی که فردی در حال کار روزانه است و به زندگی خود در این جهان در حال ادامه میباشد، اگر از او سؤال کنیم که نام تو چیست؟
برای مثال میگوید، نام من جک است.
و اگر باز سؤال کنیم تاریخ تولد، نام پدر، آدرس سکونت و محل تولد؟
قدر مسلم پاسخ هائی خواهد داد؛ و باز اگر سؤال کنیم حقیقت و یا واقعیت زندگی چیست و دنیای واقعی تو کدام است؟
بلافاصله پاسخ خواهد داد، همینکه وجود دارد و میبینی و قابللمس است این دنیای واقعی من است.
حال در نظر بگیریم که این فرد خوابیده است و در حال خواب دیدن است، حال اگر سؤال کنیم که نام تو چیست و تاریخ تولد، نام پدر، آدرس سکونت و محل تولد خودت را بگو؟
فکر میکنیم چه پاسخ خواهد داد؟
اکنون این فرد که در حال خواب دیدن است در حال خوشگذرانی و یا زیر شکنجه مرگبار باشد و ما از او سؤال کنیم که جهان واقعی و حقیقت و واقعیت زندگی چیست و دنیای واقعی کدام است؟ بلافاصله ممکن است خشمگین شود و زیر شکنجه بگوید، مگر کوری و نمیبینی که چه عذابی میکشم، مگر غیرازاین جهان، جهانهای دیگری هم وجود دارد...
حال این سؤال مطرح میشود که جک واقعی و جهان واقعی کدام است؟ جهان واقعی و جک واقعی آنی است که در خواب و زیر شکنجه بود و یا جهان واقعی و جک واقعی آنی است که در بیداری مشاهده میکنیم؟
قدر مسلم وقتیکه بیداریم جهان واقعی همین است که در آن زندگی میکنیم و وقتیکه در خواب هستیم و خواب می بینیم بازهم جهان واقعی همان جهانی است که در خواب روئیت میکنیم.
بنابراین تا اینجا ما حداقل در دوجهان زندگی میکنیم و یا دوجهان داریم و همینطور حداقل دو پیکره یا جسم. ممکن است همه بگویند و میگویند واقعیت همین جهان است که در آن زندگی میکنیم و مابقی مسائل تصویرسازی ذهن ماست و یا خیالات ماست و یا ناخودآگاه ماست ولی به اعتقاد من این حرف درست و صحیح نیست زیرا وقتیکه کسی در حال خواب دیدن است حال، خواب خوب یا کابوس وحشتناک برای او و از دید او جهان واقعی و حقیقت زندگی همان است که در خواب در حال اتفاق افتادن میباشد. پس ما در خواب راه برویم با پای دیگر، کاری کنیم با دستان دیگر، میبینیم با چشمان دیگر و میشنویم با گوشهای دیگر و فکر میکنیم بامغز دیگر، کدام واقعی هستند؟ آنکه در خواب هستیم یا آنکه در بیداری هستیم؟
حال برمیگردیم به بحث روان که دو چیز آن را به وجود میآورند که فکر میکنم هر دوی ما به دونقطه مشترک اعتقادداریم که یکی نوروفیزیولوژی که مربوط به عملیات پیچیده بدن انسان خصوصاً مغز با تغییرات شیمیائی مخصوص کارکرد خودش و دیگر مجموعه افکار و اندیشهها و دانش تئوری و عملی انسان که من به آن جهانبینی میگویم و چیزی که جهانبینی را آموزش میبینید، جان نام دارد که این جان فراتر از جهان ماده میباشد که عقل و ذهن در آن، یعنی در جان قرار دارد و ذهن به اعتقاد من مانند مانیتور کامپیوتر میباشد که تصویر را به نمایش میگذارد و آنها را قادر است در حافظه ضبط نماید و مغز مرکز فرماندهی و تنظیم و کنترل کامل جسم را بر عهده دارد و چیزی که بر مغز و جسم فرمان میراند، آنهم مافوق ماده است.
دوست عزیز، اکنون من بهدرستی میدانم که اینگونه سخنان من فعلاً برای جامعه بهظاهر علمی امروزی، یکمشت حرفهای پوچ و بیمعنی میباشد ولی به هر حال چه پوچ باشد و چه نباشد ما به یک نقطه مشترک رسیدیم که روان که مجموعهای از احساسات و ادراکات و یا خلقوخوی ماست بر دوپایه استوار است که یکی نوروفیزیولوژی و دیگری افکار، اندیشه و جهانبینی است.
امیدوارم در مکاتبات بعدی بحث را ادامه دهیم و برای جلوگیری از طولانی شدن مطلب صحبت را کوتاه میکنم.
مطلب دیگر، هفته گذشته هفته گلریزان و یا جشن لژیونهای مالی کنگره بود که در تمامی نمایندگی ها جشن برپا شد و هنرمندان کنگره 60 در نمایندگی های مختلف هنرنمایی میکردند و یا کنسرت میدانند و از طریق تمامی اعضا پول قابلتوجه ای جمعآوری گردید، البته از پول گلریزان سال گذشته، چند ماه قبل توانستیم یک ساختمان چهار طبقه و بسیار خوب در بهترین نقطه شهر که مساحت آن حدود 380 مترمربع بود، خریداری کردیم و این ساختمان برای خانمهای مسافر در نظر گرفتهشده است تا ساختار و سیستم خودشان را از این مرکز گسترش بدهند.
دوست و برادر همیشگی شما در زمین و آسمان
حسین
Dec 31,2019
Dear Bill,
I hope you are fine, I am well.
I am delighted you spent a few days with your dear daughter Dr. Alisha and her husband. It is wonderful that you value your connection with your family and others must learn from you so they would have strong bond with their respected families.
I am also happy that we have come to an understating regarding psyche. So two things are making the psyche, one is neurophysiology and the other is thoughts. From my point of view thoughts are located within something I fancy call “Jaan” or as you say mind.
Anyway, there is not much difference since both are indicating that in order to fix psyche we must focus on body or the X system as well and this deed must be completed using a proper medicine and worldview like 12 step programs of AA or NA.
As you mentioned world has made a great progress in regards of neurophysiology and experts have realized a great portion of healing psyche is rooted here.
But unfortunately, they have not found a proper approach to do so, that is why they are claiming addiction is like diabetes has no cure!
Fortunately, I have discovered a great approach to do so and based on fixing neurons or as we call it the X system we have achieved great deal of success.
Dear Bill,
Now I would like to discuss a bit about Jaan. I hope that this is not boring.
I would like to say in regards of human being there is something beyond physical body and brain which rules us. Although, psychologists and psychiatrists doesn’t believe so. That is why they are incapable of curing psyche, or addiction and they are using medicine as a maintenance.
When they cut the medicine, patient is back to step one or even worse status. This indicates the failure of this field while medical science has achieved great progress.
Is our psyche is fully dependent on chemical materials of brain and other parts? Let’s see!
A person is busy with doing his chore in this world and we ask him, what is your name?
Jack, he answers.
What is your date of birth, father name, address and place of birth, we ask him again? He will have some answers again. Now we ask him what is the reality of your life or which one is your real world?
He will instantly answer this world of course which I can see and touch, this is the real world indeed.
Now let’s imagine this same person is sleeping and he is seeing a dream.
Now if we ask him the same questions about his name, place of birth and etc. what would he answer?
Imagine he is being tortured in his dream and we ask him what is the reality? Or what is the real world according to you?
He goes angry and says are you blind? Don’t you see I am suffering? Is there any world other than this?
Now let’s ask, which one is the real Jack? And which one is the real world? The one in the dream or the waked one?
In fact, the real world is depending on us. When we are waked this is the real world and when we are dreaming our dream is the real world.
So up to this point we are at least living in two worlds and we have two different bodies.
Some would say the only true world is here and the rest is the imaginations of our minds or are the images of our unconsciousness.
I believe this is wrong! Since while we are dreaming, what we are experiencing whether a peaceful dream or a nightmare that is our real world.
So, we walk in our dream with another foot, we work with other hands, we see with other eyes, we hear with other ears, and we think with other brain! Which is real? The one in dream? Or this one?
Now let us go back to psyche which was made of two things.
One was neurophysiology or the complex functionality of body specially our brain’s chemical status. And the other was our way of thinking or the knowledge of a human being which I call worldview.
What learns the worldview is Jaan. This Jaan is beyond physical matter and Jaan holds our wisdom and mind.
I believe mind is like a computer’s monitor which shows images and it can save them within memory.
Brain is in charge of body and what control the brain is beyond physical material.
Dear friend, I know that what I am saying is complete nonsense according to today’s societies.
However, we have come to an understanding until now about psyche or our mood.
Last week, we had the “Golrizan” ceremony within all branches. About a million Dollars was received as member’s donations. We have bought a 4 floor building with this money and it will be allocated to lady travelers.
Hopefully we will continue our discussion in our next communication.
Friends and brothers on heaven and earth forever
Hossein
مترجم: احسان رنجبر
- تعداد بازدید از این مطلب :
1680