English Version
English

گوش به فرمان در مسیر کنگره

گوش به فرمان در مسیر کنگره
جلسه هفتم از دوره بیست و دوم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگرۀ 60 نمایندگی فردوسی مشهد با استادی مسافرمحمد، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر مجید روز پنجشنبه 5 دی ماه 1398 ساعت 17:00با دستور جلسه ازدواج شروع به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اذن خدمت در این جایگاه را به من عطا فرمود تا آموزش بگیرم.دستور جلسه امروز دو بخش است، یکی بحث شیرین ازدواج و دیگری مراسم پنجمین سال تولد و آزادمردی کمک راهنمای محترم آقای حسام، آن‌طور که من شنیدم دوره کمک راهنمایی ایشان هم به پایان رسیده و مراسم تودیع هم داریم. ما در کنگره در طول سال پنجاه دستور جلسه داریم که از صورت‌مسئله اعتیاد شروع می‌شود و با وادی چهاردهم تمام می‌شود که در جشن گل‌ریزان واقعاً وادی چهاردهم به مرحله عمل گذاشته شد که بزرگی این اتفاق در کلام نمی‌گنجد.
در کنگره معمولاً زیاد می‌شنویم که فرد مسافر نباید در طول سفر اول تصمیمات مهم بگیرد، مانند ازدواج یا خرید خانه یا تعویض شغل، دلیل این موضوع هم این است که ممکن است در اثر عدم قدرت تصمیم‌گیری صحیح دچار مسائلی شویم و از سفر بازبمانیم. جناب مهندس همیشه می‌فرمایند که زندگی را ساده بگیرید. ما وقتی آموزش‌های کنگره را دریافت می‌کنیم می‌آموزیم که مسائل آن‌طور که به نظر می‌رسند پیچیده نیستند و برای هر مشکل کلیدی هست. مثلاً همین موضوع درمان اعتیاد خارج از کنگره بسیار پیچیده و غیرقابل‌حل به نظر می‌رسد اما کسی که در مسیر کنگره قدم بردارد و گوش‌به‌فرمان کمک راهنمای خود باشد به‌سادگی می‌تواند این مشکل را حل نماید.

جناب مهندس در نمایش پنجره‌ای رو به آسمان دقیقاً همین مطلب را بیان می‌کنند که نباید مسائل را پیچیده کرد. کسانی که قصد ازدواج دارند نباید این توقع را داشته باشند که همه‌چیز مهیا باشد و از طرفی هم‌خانواده‌ها نباید کسی را مجبور به ازدواج کنند اینجاست که بحث تعادل به میان می‌آید و جناب مهندس می‌فرمایند برای ازدواج اول باید فرد به درجه‌ای از آگاهی برسد و از طرفی ازدواج می‌تواند موجب تکامل شود. به‌هرحال امیدوارم همگی بتوانیم در هر مرحله‌ای از تشکیل خانواده که هستیم از آموزش‌های کنگره بهره بگیریم.
در مورد حسام باید بگویم که دو سال پیش در جشن سه‌سالگی ایشان همگی دعا کردیم که انشا الله در جشن آزادمردی ایشان را متأهل ببینیم، خوشبختانه دعای جمعی ما موردقبول واقع شد و امشب با همسفرشان اینجا در بین ما هستند. واقعاً باید بگویم که حسام یک مسافر باپشتکار و خدمتگزار در مسئولیت‌های مختلف است. از همان ابتدای سفر متوجه شدند که قدم در چه مسیری گذاشته‌اند و با تمام قوا در مسیر کنگره گام برداشتند که امروز ثمرات این حرکت را در زندگی شاهد هستند. بنده افتخار می‌کنم که ایشان رهجوی من هستند امیدوارم در تمامی مراحل زندگی در کنار همسفر گرامی‌شان سربلند و سعادتمند باشند.

 
 
ضمنا در ادامه جلسه مراسم پنجمین سال رهایی و تودیع کمک راهنمای محترم مسافرحسام برگزار گردید.
 

اعلام سفرمسافرحسام:
سلام دوستان حسام هستم یک مسافر پانزده سال تخریب داشتم، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره، مدت سفر اول ده ماه و چهارده روز، کمک راهنمای درمان آقای محمد، داروی درمان اوتی، روش درمان دی اس تی، مدت رهایی پنج سال و ده ماه.

آرزوی مسافرحسام:

بهترین آرزویی که می‌توانم بکنم این است که هیچ‌کس برای ورود به کنگره پشت درنماند.

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر:

در پیام به گشودن دفتر محبت اشاره‌شده بود و واقعاً امروز نتیجه این محبت را می‌بینیم. در ابتدا جناب مهندس این دفتر را گشودند و هریک از ما می‌توانیم برگی از این دفتر محبت باشیم. من اطمینان دارم که چندین سال بعد آیندگان متوجه خواهند شد که امروز در این مکان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. جناب حسام به‌واقع ثابت کردند که‌برگی زرین از این دفتر محبت هستند امیدوارم در ادامه بتوانند مانند سابق بر برگ‌های این دفتر زیبا بیفزایند. با تشکر.

سلام دوستان حسام هستم یک مسافر:

در ابتدا تشکر می‌کنم از جناب مهندس دژاکام کسی که تماماً خود و خانواده‌اش را بدون چشم‌داشت وقف کنگره کرده است و همچنین از کمک راهنمای عزیزم. امروز خیلی فکر کردم که چه بگویم اما اکنون می‌خواهم مطابق بااحساسم بگویم که من در بین شما و در کنگره بزرگ شدم، قالب من در کنگره شکل گرفت، من راه‌های زیادی را امتحان کردم اما امروز با اطمینان خاطر می‌گویم که امکان ندارد جایی جز کنگره 60 پاسخی برای سؤالات و مشکلات یک مصرف‌کننده داشته باشد. یک مصرف‌کننده وقتی وارد یک گروه می‌شود و خود را به‌عنوان یک تازه‌وارد معرفی می‌کند و تقاضای کمک می‌کند قطعاً حال خوبی ندارد و از خیلی چیزها گذشته است. امروز واقعاً سطح انرژی آن‌قدر بالابود که تسلط همیشگی‌ام را بر حرف زدن از دست دادم. خب من احساس کردم به خاطر مسائل کاری دیگر نمی‌توانم صد درصد توانم را برای لژیون داشته باشم و واقعاً خوشحالم که هدایت سکان این کشتی که تا امروز نزد من به امانت بود را به فرد شایسته و لایقی سپردم و امروز که بچه‌ها را می‌دیدم حالشان خیلی خوب بود که این موضوع شادی من را صدچندان کرد. در پایان دوباره از آقای اختری تشکر و قدردانی می‌کنم.

 
نشان پنچ سال رهایی مسافر حسام، توسط کمک راهنمای محترم مسافر محمد به ایشان اهدا گردید.
 
 و در ادامه...
 
 
 
در ادامه لوح تقدیر و تشکر توسط ایجنت محترم آقای رحمان به مسافر حسام تقدیم گردید.
 
 
 
 
تصویربردار: مسافر مصطفی لژیون16
نگارش: مسافر ابوالفضل لژیون22
نمایندگی فردوسی مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .