English Version
English

تئاتر پنجره ای رو به آسمان، یک ضرورت اجتماعی است

تئاتر پنجره ای رو به آسمان، یک ضرورت اجتماعی است

تئاتر یک ضرورت اسـت؛ یک ضرورت اجتماعی؛ همواره بوده و خواهد بود. نمی توان منکرش شد. ضرورتی کـه همگان بر تاثیر شگرفش بر اجتماع در ادوار مختلف اذعان دارند. تئاتر اتفاقیست کـه در لحظه شکل می گیرد، مثل صبحی بهاریست کـه با تغییر فصل فراموش میشود، حال در تئاتر «پنجره ای رو به آسمان» یکی از باتجربه ترین بازیگران بهرام ابراهیمی است که هم در تلویزیون، سینما و تئاتر  بازی کرده است.
وی به دلیل بازی در آثار ارزشمند، همیشه توانسته نمره‌ی عالی از سوی مردم بگیرد، سوابق کاری درخشان این فرد نشان از علم و تسلط وی بر کار هنری است که انجام می دهد، برای آشنایی بیشتر با این بازیگر تئاتر « پنجره ای رو به آسمان» به کارگردانی امیر دژاکام و نوشته مهندس حین دژاکام با وی به گفت و گو نشستیم که در ادامه می خوانید.

 

لطفا از تجربه شخصی خودتان در این نمایش بگویید و اینکه چه شد که این نقش را پذیرفتید؟
این نخستین کار من با آقای امیر دژاکام و برخورد من هم با متن های آقای حسین دژاکام نیست. من و امیر دژاکام نزدیک به 40 سال است که با هم کار می کنیم و این هم یکی از تجربیات بی شمار ماست. طبیعی است وقتی که آقای دژاکام برای کاری مرا دعوت می کند، بضاعت ها و اندازه های مرا می داند. من ساختار اصلی متن را خیلی دوست داشتم و پروسه تمرین هم به من نشان داد که تجربه قبلی ام کاملا توانسته است به من کمک کند تا فهم درستی از نقش خودم و نیز متن پیدا کنم.

 

شما در تمام رسانه های سرد و گرم از قبیل رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر و ... فعالیت می کنید و هر کدام برای شما جایگاهی دارد. به نظر شما کدامیک از این رسانه ها برای بیان مطلب فلسفی نهفته در این نمایشنامه مناسب تر است؟
اگر بنا بود این کار از رادیو پخش شود، باید حداقل یک سریال 10 یا چهارده قسمتی 30 دقیقه ای می شد. فقط تئاتر است که این امکان را دارد و آن هم به دلیل فضای گرمی که ایجاد می کند و می تواند کل مسائل را مطرح کند و بتواند در همان فایل 70 دقیقه ای به اتمام برساند. اگر چه می توان قسمت های دو، سه و یا چهار «پنجره ای رو به آسمان» را هم برای آینده پیش بینی کرد.
تئاتر زنده با تماشاگر ارتباط برقرار کرده و امکان تخیل حضوری را ایجاد می کند، البته به گمان من و به عنوان یک کارگردان و بازیگر، رادیو تخیل برانگیزتر از همه انواع ارتباطات است؛ با این حال برای این قصه به خصوص، تئاتر مناسب تر است. از نظر من خیلی از کارهایی که در این زمینه شده است - به جز اندکی- در زمینه های تئاتر، رادیو و تلویزیون خیلی عمقی نبودند و در سطح حرکت کردند. در واقع می توانم بگویم که این نمایش نسبت به سایر نمایش هایی که در این مورد به خصوص کار شده اند، به عمق بیشتری فرو رفته است. این نمایش دارای یک حرف برای مخاطب خاص است.

 

آیا این سبک نمایش در سبک و سیاق آثار کاری قبلی شما بوده است؟
من قبلا نمایش اجتماعی (سوشیال تئاتر) کار کرده ام. سالها پیش با آقای امیر دژاکام نمایش «خواب دریا» و «شمس» را کار کرده ایم. به طور کلی آقای امیر دژاکام نمایش بدون مسئله کار نمی کند و همین هم برای من یک امکان را نگه می دارد که وقتی آقای امیر دژاکام یک کاری را به من پیشنهاد می دهد به آن فکر کنم. یکی دو بار به من کارهایی را پیشنهاد کرد و من به دلیل قراردادی که از قبل داشتم نتوانستم بپذیریم؛ ولی هر بار که توانستم، این کار را کردم. «اینتراکتیو» یا «تماشاگر شریک کن» و با تماشاگر ارتباط مستقیم برقرار کردن جزء زمینه های کاری امیر دژاکام است.

فکر می کنید که در زمان 70 دقیقه، امکان دارد که فلسفه و بیان خاص به مخاطب منتقل شود؟
مسئله قابل کار کردن است ولی این قاب مال این نمایش است. این نمایش در این شکل به خصوص و با این تیم ویژه در این قاب گنجیده است. شاید با آدم های دیگر و با قصه های دیگری، شکل های دیگری از این ماجرا را بتوانیم ادامه بدهیم.

 

شما زمانی به خواندن کتابهای فلسفی علاقمند بودید اما به سوی رمان حرکت کردید و الان بیشتر رمان می خوانید. آیا مطالعات شما در انتخاب این بازی و نقشتان تاثیر داشته است؟
من روزانه به طور متوسط 200 صفحه کتاب می خوانم. به نظر شما نمی تواند تاثیر داشته باشد؟ کتاب خواندن به شما این امکان را می دهد که تخیل تان باز شود. سالهای ابتدایی کتابخوانی من آشفته و پراکنده بود اما به تدریج مطالعه سیستماتیک را یاد گرفتم و بعد وقتی به دانشگاه رسیدم این مطالعه سیستماتیک، هدفمندتر هم شد. من کتاب های پایه در زمینه میتولوژی و همه ادیان را خوانده ام، مثل ماهاواراتا، اوپانیشادها، اوستا، تورات، انجیل و قرآن که به فرهنگ ما خیلی نزدیک است. اینها پایه مطالعاتی همه جهان است و باید اینها را خوانده باشید و بعد راجع به ادبیات جهان اظهار نظر کنید. در جریان زندگی بودن از طریق رمان ها خیلی سریع تر می تواند برای شما اتفاق بیفتد. وقتی شما مدام در حال مطالعه هستید از فرهنگهای مختلف چیز یاد می گیرید؛ البته دیدن فیلمهای زیاد هم بی تاثیر نیست که من می توانم بگویم که هفته ای 3 تا 4 فیلم می بینم.

 

شما در جایی گفتید که دوست دارید در نقشتان شیرجه بزنید. این نمایشنامه به شما تا چه میزان کمک کرد؟
روش بازی من همین است. من نمی نشینم نقش را بیرون از خودم تحلیل کنم، نقش در درون من تحلیل می شود. من معمولا قبل از خواب به نقشهایم فکر می کنم و شاید در تمام طول خوابم هم جریان داشته باشد.

شما با کارگردانان صاحب نامی مثل آقای حمید سمندریان، محمد رحمانیان، امیر دژاکام، محمدباقر خسروی و مجید جعفری همکاری موفقی داشته اید. این چندمین کاری است که با آقای دژاکام انجام داده اید؟
شاید سیزدهمین یا چهاردهمین کار باشد. تعداد تجربیات مشترک به عنوان همبازی، کارگردان و بازیگر و همکار خیلی است.

 

این کار چه تفاوتی با دیگر آثاری که ایشان کارگردان بوده اند با کارهای دیگر دارد؟زمانی که ایشان بازیگر بودند یا کارگردان؟
هیچ فرقی نمی کند. تمام طول دوران تمرین هشت چشمی و هشت دست و پایی مراقب من است این را از صمیم قلبم می گویم. امیر دژاکام کارگردان ملاحظه کاری است و خیلی هوای مرا دارد به غیر از علقه ای که نسبت به همدیگر داریم می دانم که خیلی از من مراقبت می کند و من با آرامش در کارهایش بازی میکنم. ما در گروه بازی چند سالی با هم همکار بودیم.

 

آیا چیز خاصی است که در مورد این نمایش دوست داشته باشید به مخاطب بگویید؟
امیر دژاکام در همه کارهایش حساسیت دارد اما این کار به دلیل حضور نام «مهندس حسین دژاکام» حساسیت های امیر را چندین برابر شده است. چرایش را نمی دانم! درخصوص این نمایش، دوستان باید اجرا را ببینند. این که من بیایم و نمایش را تحلیل کنم کار غلطی است. در خیلی از کارها می روید و چیزی را می بینید بعد پرسیده می شود که مثلا هدف شما از گذاشتن آن پاک کن در روی وایت برد چیست؟ گفته می شود که من می خواستم بگویم که انسان در بیکران هستی تنهاست! در حالی که این فقط یک تخته پاک است و تخته والسلام من چیز بیشتری ندیدم! نمایش ما اینطوری نیست، ما هر چه را که بخواهیم بگوییم می گوییم. این را بدانید که ما سالهاست داریم در این مملکت کار می کنیم و بلدیم چطور با مخاطبمان ارتباط برقرار کنیم.

تهیه آنلاین بلیط از طریق سایت تیوال

 

تهیه و تنظیم: همسفر بهار
نگارنده: همسفر اکرم
www.c60.ir

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .