هشتمین جلسه از دوره بیست و سوم جلسات ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار به روش DST) به نگهبانی مسافر سیگار موسی، استادی آقا کامران و دبیری مسافر سیگار مجید با دستور جلسه وادی سوم و تأثیر آن روی من رأس ساعت 8:30 مورخ 98/09/08 در پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
ضمنا اولین سال رهایی از سیگار مسافر احمد رهجوی آقای کامران رک را جشن می گیریم.
خلاصه ای از سخنان استاد:
کلیات همه دستور جلسات بر این است که چه تاثیری روی من داشته یا دارد. قدیمی های کنگره می گفتند ما باید هر هفته شروع کنیم و در مورد هر دستور جلسه ای تمرین کنیم.
در وادی سوم می گوید هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند. شاید بیشتر انسان ها احساس ناامیدی بسیاری دارند و یک مصرف کننده مواد مخدر در شرایط بدتری قرار دارد، تلاش های او برای خروج از منجلاب اعتیاد بی فایده بوده و توقع این را دارد که خیلی ها دستش را بگیرند.
قبل از کنگره خیلی از اطرافیان ما تلاش می کردند تا ما را از دنیای اعتیاد بیرون بیاورند اما چون راهش را بلد نبودند بیشترین کمک شان، فرو بردن بیشتر ما به عمق تاریکی بود.
ابتدای وادی سوم از کلمه باید استفاده شده و حجت را تمام کرده است، یعنی اصلاً مهم نیست که تو قبول داشته باشی یا نه، مهم نیست که شما دوست داشته باشی یا نه و باید بدانیم که در هستی هیچ کس به اندازه خود ما به فکر خود ما نیست. این موضوع را می توانیم در جسم خودمان ببینیم، هنگامی که بیماری یا مشکلی برای جسممان پیش می آید جسم عکس العمل نشان داده و از خودش دفاع می کند.
جناب مهندس این را می خواهد به آموزش دهد که هیچ تلاشی اگر در راه درست و برای خودم باشد، نتیجه اش بد نخواهد بود. اما در مورد ارتباط این دستور جلسه با سیگار؛ ما در کنگره به این نتیجه رسیدیم که علم چیز بسیار خوبی است اما عمل کردن به علم خیلی مهم تر از خود علم است. عده ای در کنگره هستند که از نظر رهایی شاید پیش کسوت تر از ما باشند ولی متأسفانه سیگار مصرف می کنند. خودشان هم می دانند که سیگار کشیدن عمل بد و زشتی است اما علم عمل کردنش را ندارند. زمانی که من به علمی عمل کردم آن علم ارزشمند است. جناب مهندس علم عمل کردن را به ما می آموزد که بسیار از ارزش والایی برخوردار است.
در وادی چهارم می گوید که حتی خدا هم همه چیز را به خود انسان سپرده و اگر انسان کاری برای خودش انجام ندهد، کاری انجام نمی شود.
اما در مورد قسمت دوم دستور جلسه که مربوط به اولین سال رهایی احمد عزیز است. احمد در سفر اولش فراز و نشیب های زیادی داشت و قرار بود احمد فقط رها شود و بعد از این که وارد لژیون من شد، گفتم که این رهایی مستدام نخواهد بود و بایستی سفرت را از نو شروع کنی که ابتدا گارد گرفت ولی بعد قبول کرد و شروع به سفر کرد و در آن حین سفر سیگارش را هم آغاز کرد و در هر دو موفق بود. یک توهمی است که اگر در حین سفر مواد، سفر سیگار را شروع کنم یک بار اضافه بر دوشم خواهد بود. ولی کاملا برعکس است و باری از دوشمان نیز برداشته خواهد شد.
احمد شخصیت خیلی پیگیری دارد و اگر قصد انجام کاری را داشته باشد هیچگاه در اواسط راه ناامید نمی شود و بالاخره آن کار را انجام می دهد. احمد در آزمون کمک راهنمایی شرکت کرد و قبول شد و هفته پیش در شعبه ستارخان لژیونش را تشکیل داده است. اگر من به عنوان یک آدم منتظر باشم که همه چیز جفت و جور شود و بعد من زندگی ام را شروع کنم این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. این روز را به احمد عزیز تبریک می گویم و امیدوارم در آزمون ویلیام نیز شرکت کند و قبول شود.
مشارکت :
در ادامه ۱۹ نفر از مسافران( علی ،عباس، علی اکبر، هادی، ناصر، احسان، مجتبی، جعفر،اهورا، محمد، مصطفی، وفا، فواد، سعید، هاشم، محمد، مسعود، حسن و دیده بان محترم آقای علی خدامی ضمن مشارکت پیرامون دستور جلسه، تولد مسافر احمد را تبریک گفتند.
علی:
هیچ کس به اندازه خود من نمی داند که سیگار چه تخریبی بر روی من دارد و بایستی سفر کنم و جبران خسارت را از خودم شروع کنم.
هادی:
این وادی تنها وادی است که ابتدایش از کلمه باید استفاده شده و ۱۷ بار در طول وادی تکرار شده و این از اهمیت این موضوع است که هیچ کس به اندازه من به فکر من نیست.
ناصر:
هروقت مطلب مهمی را از اعضای کنگره یا در سی دی می شنوم یا در نوشتارها می خوانم یک تلنگری به من وارد می شود. جناب مهندس به فکر من بوده که سی دی اضافه وزن را صحبت کرده اند ولی گوش کردن و دانستن این علم بدون عملکرد و حرکت خودم بی فایده خواهد بود.
احسان:
این وادی کاملا برای من کاربردی بوده و مثل اینکه این موضوع ابزاری است در دست نیروهای منفی که وقتی من کار اشتباهی انجام می دهم من را متقاعد کنند تا دیگران را مسببش بدانم.
مجتبی:
کلام در بیان تأثیر دارد و عمل آن را به قله می رساند. این خود من هستم که بایستی سفر را شروع و به پایان برسانم.
علی اکبر:
ره آسمان درون است، پر عشق را بجنبان، پر عشق چون قوی شد، غم نردبان نماند، تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده ست. من پی برده ام هر اتفاقی برای من پیش آید از خودم است. لازم است من پرواز را یاد بگیرم(رسیدن به خدا)
لازم است من سفر سیگارم را شروع کنم و این اتفاق زمانی می افتند که من تصمیم بگیرم. شور داشتن مهم نیست، شعور داشتن مهم است.
دیده بان محترم آقای علی خدامی:
تبریک رهایی سیگار تبریک دلچسبی است. انگار که فارغالتحصیلی ما در درمان اعتیاد است. کسانی که هنوز سیگارشان را درمان نکردند شک نکنند هنوز در اعتیاد هستند و هیچ اعتیادی بدتر از اعتیاد سیگار نیست. واقعا از نظر حجم تخریب از مواد سنگین تر است. انشاالله بتوانیم این حس خوبی که بعد از رهایی سیگار به ما دست داده را به اعضای دیگر منتقل کنیم.
باید بدانیم سیگار دشمن سیستم ایکس، دشمن حال خوب، دشمن انرژی، دشمن شاد بودن و در یک کلام سیگار دشمن زندگی است.
در این قسمت راهنمایان(آقایان): علی اکبر، جعفر و رضا خود را معرفی نمودند تا پس از اتمام جلسه لژیون خود را تشکیل دهند.
تازه واردین: ابوالفضل، حمیدرضا، بهمن، رضا، امیر و سیامک که امیدواریم شاهد رهایی شان باشیم.
اعلام سفر مسافرین سفر اول:
فتح ا...(۲ قطعه)، ابراهیم (۱ قطعه) ، امیر(دوره سازگاری) و ارسلان(۴ قطعه)
اعلام سفر مسافرین سفر دوم:
حشمت دبیر جلسه:(آزادی ۵ سال ۱ ماه و ۲۵ روز ) و علی اکبر (آزادی ۵ سال ۳ ماه و ۲۵ روز)
پیام، کامران(دستیار محترم دیده بان و جلسات ویلیام):
-دوستان، ما در اعلام سفر، خود را مسافر سیگار اعلام می نمائیم و از به کاربردن نام تجاری سیگار و آدامس خود، خودداری می کنیم.
-هفته آینده دومین سال رهایی مسافر احسان رهجوی آقای حامد از شعبه آکادمی را در پارک طالقانی جشن می گیریم.
- نکته دیگر اینکه برای شروع سفر سیگار لازم است که فرم ورود به سفر سیگار تکمیل شود.
و در این قسمت رهایی آقا احمد را با شور و شوق فراوان جشن گرفتیم و پس از پایان مراسم، آقای احمد بدین شرح صحبت هایی نمودند.
پیام تولد:
امیدوارم تولد من پیامی باشد برای افرادی که هنوز به واسطه مصرف سیگار در رنج هستند، و امیدوارم هر چه زودتر کنگره به صورت آکادمی درآید و پیامش جهانی شود.
آخرین آنتی ایکس سیگار، مدت سفر اول ۱۱ ماه، روش درمان DST، داروی درمان آدامس نیکوتین، راهنمای خوبم آقا کامران و در حال حاضر ۱ سال و ۴ ماه است که رها هستم.
خدارو شکر می کنم که به واسطه کنگره سیگارم را درمان کردم و از این بابت الگوی بدی در خانواده و جامعه نیستم. قبل از کنگره سیگارم را در یکی از NGO ها ترک کرده بودم و در طول آن پنج سالی که ترک کرده بودم به یاد ندارم که شبی خواب سیگار را ندیده باشم. و همیشه از ترس وسوسه شدن سعی می کردم که پاکت سیگار و حتی دود اسفند را نبینم و استشمام نکنم. ولی بعد که وارد کنگره شدم و سیگارم را درمان کردم، دیگر آن مسائل آزار دهنده در مورد ترک سیگار بامن نیست. از جناب مهندس سپاسگزارم که این بستر را فراهم نمودند، از استاد عزیزم آقا کامران که هم راهنمای موادم و هم سیگار بودند، از آقا خدامی دیده بان محترم که زحمات زیادی برای جلسات ویلیام می کشند و در پایان از همه عزیزان که در جشن من شرکت نموده آید تشکر می کنم.
و در انتها جلسه را با دعای کنگره به پایان رساندیم.
پس از دعا و اهدای پاکت به احمد عزیز ، طبق روال ماههای اخیر لژیونهای درمان سیگار تشکیل شد.
شکر شکر شکر
با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان
تنظیم و گردآوری: مسافر مجتبی از شعبه ابن سینا
عکس : ماشالله
تعداد حاضرین: ۹۰ نفر/ مشارکت ها: ۱۹ نفر/ تازه واردین:۶ نفر/ اعلام سفر: ۷ نفر
جمعه؛ ۸ آذر ۹۸؛ پارک طالقانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1539