تمام هستی بر مبنای تعلیم، بناشده که ریشه در علم و آموزش دارد. بچه از آغاز زندگی اش، شروع به آموزش گرفتن میکند مثل راه رفتن، صحبت کردن و...حتی حیوانات نیز شکار کردن را به فرزندان خود یاد میدهند و در کُل هستی، آموزش زنجیرهای وجود دارد میتوان گفت: بدون آموزش هستی رو به سقوط میرود یکی از بزرگترین موفقیتهای کنگره ۶۰ مسئله آموزش است ابتدا مصرف درست مواد و بعد کمکم مصرف نکردن را به افراد آموزش داده شود در پرتو همین آموزشهاست که یک مصرفکننده تبدیل به فردی صالح میشود.
تعلیم زنجیرهای پایانی ندارد و تا زمانی که مجهولات وجود دارند آموزش و تعلیم هم وجود خواهد داشت.
حالا اولین معلم و آموزشدهنده کیست؟ وقتی کتاب آسمانی را باز میکنیم اولین سوره حمد است که میگوید اَلحَمدُالله ربالعالمین یعنی ستایش خداوندی را که رب و مربی جهانیان است. پس اولین آموزشدهنده خود خداوند است حالا شاید بعضیها به خود خداوند اعتقادی نداشته باشند و مثلاً به طبیعت و یا نیروی هستی معتقد باشند که مهم هم نیست ولی باید پاسخ داد که چه کسی مثلاً به نوزاد یاد داد سینه مادر را بمکد؟ جواب این سؤال میشود تعلیمدهنده و رب انسان حالا یکسری مطالب ابتدایی را انسان بهمرور یاد میگیرند. یک سری مسائل مهم هم که دریافت آن در حیطه پنج حس ظاهری ما نیست توسط پیامآوران الهی برای انسانها آورده میشود که این بزرگان بهوسیله نور و صوت ارتباط خود جهانهای دیگر را برقرار و این اطلاعات را دریافت میکنند.
برای هر موضوعی شروعکننده باشد تا تعلیم دهد مثلاً زمانی میکروب خیلی از انسانها را میکشد تا زمانی که لویی پاستور آمد میکروب را کشف کرد و این کشف را به دیگران تعلیم داد و یا بیماری قند که خیلیها را میکشد تا اینکه یک نفر با کشف انسولین توانست این بیماری را کنترل کند در مورد اعتیاد هم تا زمانی که راه درمان پیدا نشده بود اعتیاد یک بیماری لاعلاجی بود ولی با کشف صورتمسئله اعتیاد توسط مهندس دژاکام درمان قطعی اعتیاد پیدا و بهصورت زنجیرهای به دیگران آموزش داده میشود که این کار توسط راهنما در لژیون صورت میگیرد.
اهمیت تعلیم در آموزش به حدی زیاد است که حضرت علی (ع) میفرماید: هر کس کلمهای به من بیاموزد من بنده او هستم.
پیامآوران الهی توسط حس خارج از کالبد مطالب را دریافت میکردند ولی باید دانست هر کس حس خارج از کالبدش به کار افتاد و یک خوابی دید فکر نکند او هم یکی از پیامآوران الهی است. چون پیامبرآنهمینطوری به پیامبری انتخابنشدهاند اگر ما معتقدیم که نفس انسان جاودانه است پس قبل از تولدش نیز وجود داشته است؛ بنابراین نفس پیامبران الهی قبل از ورود به این جهان بهعنوان پیامبر انتخاب میشوند ولی چنین تصویری برای مایکی از دامهای شیطان است که نباید فریب آن را خورد.
زمین ما خیلی قدمت دارد که پر از مجهولات است برای مثال بسیاری از بیماریها هنوز درمان ندارند که این نشاندهنده این است که ما هنوز نیاز به آموزش داریم ما اگر مشکلات این حیاتمان را حل کنیم آن زمان میتوانیم وارد مسائل جهانهای دیگر شویم اما ما هنوز بسیاری از مسائل را فقط کنترل میکنیم آنها به صُوَر پنهان خیلی از انسانها اعتقادی ندارند حال اگر برفرض تمام مجهولات این بُعد را حل کنیم تازه میرسیم به اول یک خط که این خطوط ادامهدارند که هرکدام پر از مجهولات هستند. باید به کمک عقل بهطرف کُل که خود خداوند است حرکت کنیم. رَب و خداوند چیزی جز علم و آگاهی نیست ولی در خیلی از مسائل برداشتها اشتباه بوده است مثلاً فردوسی درجایی از شاهنامه به خیانت سودابه به همسرش اشاره میکند و میگوید:
وقتی در این بُعد حیات، مسائلش را حل کند وارد بعد دیگر میشود که آنجا فکر حلکننده مسائل است.
مطلب دیگر ترس است که همراه همه انسانها است و نمیتوان گفت بد است و یا خوب است. ترس یک مکانیزم دفاعی است ترس تا یکجایی خوب است و باعث حفظ انسان در برابر خطرات میشود ولی ترس یک حد و دامنهای دارد اگر انسانی از هیچچیزی نترسد این شجاعت نیست بلکه جنون و حماقت است. انسان باید از خیلی اعمال و گفتار پرهیز کند هر کس برای خودش حریمی دارد که باید حفظ شود اگر ترس خیلی زیاد شود آنهم بد است و انسان را یکجانشین میکند پس ما باید در رنج متوسط حرکت کنیم و طوری رفتار کنیم که دوستان را برای خود حفظ کنیم.
یک مسئله دیگر انسان از ناشناختهها میترسد مثلاً انسانها از تاریکی میترسند چون چیزی را نمیبینند ونمی شناسند. علت اینکه انسان از مرگ میترسند این است که مرگ را نمیشناسد. پس شناخت میتواند ترس را از بین ببرد.
ناامیدی و بیایمانی از علل ترس هستند کسی که ایمان و اعتقادی دارد کمتر دچار ترس میشود. پس خود توکل به خداوند ترس را از انسان میگیرد. اگر ما ترسهایمان غلبه کنیم در امور کار و حرفهمان موفق میشویم ولی تا زمانی که این ترس ساختگی که در ذهن ما وجود داشته باشد نمیتوانیم به اهدافمان برسیم.
انسان آگاه را یکبار آگاهی دادن کافی است و انسان ناآگاه را دو سه بار ولی کسی که هیچچیزی را قبول ندارد فقط باید کاری کنیم که به خواب عمیق فرورود.
فقط کسانی که خواهان تغییر باشند میتوانند تغییر کنند.
نوشته شده توسط: لژیون ششم نمایندگی همسفران ایمان
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
761