جلسه دهم از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گنجعلیخان کرمان به استادی اسیستانت راهنمایان همسفر شهره، نگهبانی همسفر الهه و دبیری همسفر اشرف با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
قبل از اینکه در مورد دستور جلسه صحبت کنیم میخواستم از ایجنت همه نمایندگیها، همینطور از راهنمایان عزیز، ایجنت همسفر نجمه و دبیر، نگهبان و مرزبانان عزیز که اجازه دادند من در این جایگاه خدمت کنم تشکر کنم و از همه ممنون هستم. ما همیشه در کنار هم هستیم که آموزش بگیریم. همانطور که آقای مهندس گفتند در هفته بنیان باید صحبت شود که کنگره چهطور شکل گرفت؛ باز جا دارد من شخصاٌ از آقای مهندس، خانم آنی، خانم آنی کماندار، استاد امین و خانم شانی واقعاً تشکر کنم که من هر چه دارم از آقای مهندس و خانوادهشان است که یک زندگی دوبارهای را به ما دادند.
ما خانواده یک مصرفکنندهای بودیم که واقعاً نمیدانستیم باید چهکار کنیم؟ خیلی راهها رفته بودیم و خانوادهها هیچ نتیجهای نگرفتند و خیلی کسانی بودند که در اثر انتخاب غلط از بین رفتند تا اینکه کنگره۶۰ شکل گرفت و آقای مهندس خودشان در ماه مبارک رمضان بود که درمانشان را شروع کردند و با این روش، روش DST را ابداع کردند و آن را تنها برای خودشان نگه نداشتند که فقط خودشان درمان شوند؛ این روش را در اختیار همه انسانها یا خانوادهها قرار دادند که همه مصرفکنندگان بتوانند با روش DST کمکم به درمان برسند، زندگیها به آرامش برسد، همسفران در کنار یک مسافر باشند، بیایند آموزش بگیرند و بتوانند زندگیشان را حفظ کنند و مسافرها به درمان برسند.
این راه و مسیر برای یک همسفر آسان نبود که بخواهد بیاید، هر کدام از ما یک طوری وارد کنگره۶۰ شدیم یکی همان سالهای اول وارد شد، یکی ۵ سال است وارد شده به هر حال با یک نشانهای که از خداوند داده شده و با هر طریقی این راه برای هر کدام از ما خانوادهها و هر کدام از ما همسفرها که آن روز میشود شروع شما؛ شروعی که به کنگره آمدید. من تجربهای که میتوانم از خودم بگویم اینکه من در سال 1383 بود وارد کنگره شدم که الان فکر میکنم تقریبا ۲۲ یا ۲۳ سال باید باشد که ما وارد کنگره شدهایم. آن زمان آکادمی و کوچه مهدیزاده بود که اولین شروع هم در کوچه مهدیزاده و انقلاب در تهران که با تعداد کمی بود که شروع شد؛ البته من خودم وارد آکادمی شدم. آن زمان آنجایی که میرفتیم خیلی تعداد کم بود و به این راحتی نبود که بپذیرند.
آقای مهندس در این مسیر سختیهای زیادی کشیدند تا بتوانند با این علم و روشی که الان هست بتوانند یک سری خانوادهها قبول کنند و بیایند و در آن زمان وقتی کنگره از همان کوچه مهدی زاده و انقلاب شروع شد همسفرانی بودند که نمیتوانستند وارد شوند، فقط مسافرها بودند؛ به خاطر همین هست که در همان زمان که گروه خانواده لژیونش شکل گرفت خانم آنی بزرگ و خانم آنی با زحمات زیاد این گروه خانواده و لژیونها را توسط آقای مهندس تشکیل دادند و گروه خانواده آن زمان شکل گرفت که خیلی خوب بود. به هر حال تفکری هست که آقای مهندس انجام میدهند تا به بهترین شکل همه بتوانند استفاده کنند که همان روش DST است که اعتیاد درمان شد و بعد از آن سیگار درمان شد، بعد مسئله همین لژیونهای تغذیه سالم است که به صورت تدریجی و خیلی از بیماریها هست که در طول زمانی که مسافر سفر میکند درمان میشود.
خیلی از بیماریها هست که توسط آقای مهندس و آزمایشها و تحقیقات دارد انجام میشود، شروع هر چیزی آسان نیست. زمانی که آقای مهندس گفتند که آمدند کنگره و درب کنگره را بستند که بارها و بارها آقای مهندس راجع به آن تعریف و صحبت کردهاند و من خودم آن زمان نگهبان جلسه بودم که آمدند درب را بستند و ما رفتیم پارک طالقانی و آنجا یک وقتی جلسهمان بود و آقای مهندس گفتند در کوچه مینشستند؛ پس ببینید یک چیزی که میخواهد شکل بگیرد مراحلی باید طی شود خیلی کسانی بودند که آن زمان آمدند کمک کردند که این شروعش باشد؛ ولی الان نیستند. واقعاً آن زمان زحمت کشیدند که بتوانند آن چراغ را روشن نگه دارند و بتوانند یک همسفر و مسافر بیایند و استفاده کنند و همینطور شماهایی که اینجا هستید، بدانید آیندگان دیگری هم هستند که قرار است بیایند؛ پس لازم منی که الان اینجا هستم به روش کنگره به روش تدریجی نه درمان مسافر نه درمان چاقی میتوانیم به روش تدریجی خیلی تغییرات در زندگیمان ایجاد کنیم.
پستی و بلندیهای زیادی باید طی کنیم تا به یک هدف و مقصدی برسیم که راحت نیست؛ ولی شدنی است به شرط اینکه چه راهی برای راه حل مشکل خود انتخاب کنیم که آقای مهندس آمدند تمام این راهحلها و راهکارها را خودشان و خانوادهاشان در اختیار همه مسافران، همسفران و خانوادهها گذاشتند؛ پس لازم است که ما قدر این جایگاهها را بدانیم، قدر کسانی که در کنار ما هستند و دارند به ما کمک میکنند را بدانیم تا بتوانیم باشیم و خدمت کنیم و دیگرانی که در آینده قرار است بیایند استفاده کنند این تمام میشود با همکاری یکدیگر؛ ولی خود شماها بهعنوان یک همسفر الان این مسیر را دارید طی میکنید در درونش هستید، میبینید خودتان چه قدر مشکلات و سختیها را دارید یا مسافران درمان شدند یا در حال درمان هستند یا بعضی از همسفرها ممکن است مسافر هنوز قبول نکرده و نپذیرفته که به کنگره بیاید؛ ولی ما این را باور داریم، قبول داریم که بهترین راه همین روش تدریجی است که کنگره در اختیار همه میگذارد.
میتواند برای هر کدام از ما آن روزی که آمدیم روز شروع باشد، روز بنیانی باشد برای خودمان که بتوانیم طی کنیم؛ بنیان که خود آقای مهندس است که به هر حال کنگره و روش را تأسیس کرده است. من فقط تنها چیزی که میتوانم بگویم سعی کنیم همه ما طبق اصول و قوانین مسیر را طی کنیم، طبق چیزهایی که در کنگره به ما گفته میشود باید تسلیم باشیم؛ چون دیدهاید که عین سند است و دیدهاید چه کسانی به رهایی رسیدهاند شاید اصلاً ما باورمان نمیشد، خودمان اصلاً فکر میکردیم که مسافرمان بیاید و به رهایی برسد میگفتیم آیا خوب میشود؟ همیشه برایمان علامت سؤال بود که خوب میشوند و خوب شدند؛ پس میشود و باید حرکت و تلاش کرد و آن را به دست آورد؛ ولی حتماً باید زمان را هم در نظر بگیریم و قدر لحظهلحظههایی که الان به ما میدهند و داده شده را بدانیم و بهترین استفاده را کنیم. قدردان آقای مهندس و خانواده ایشان و هر کسی که به ما خدمت کرده، همچنین شکرگزار خداوند باشیم.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر عبدالرضا
عکاس: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون هفتم)
تایپیست: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون هفتم)
ویرایش: راهنمای تازهواردین همسفر زهره (دبیر اول سایت)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
270