جلسه چهارم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خمین به استادی اسیستانت همسفر منصوره، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز یکشنبه ۱۶ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند بزرگ را شاکرم که توفیق داد در کنگره حضور داشته باشم. خوشحالم که امروز در جمع شما دوستان عزیزم در نمایندگی خمین هستم. از آقای مهندس و خانم آنی بزرگوار تشکر میکنم که این بستر را برای بنده فراهم کردند تا بتوانم آموزش بگیرم و فرصت خدمتگزاری را به من دادند. امیدوارم خدمتی که انجام میدهم مورد قبول خداوند و آقای مهندس باشد و برای کنگره مثمر ثمر واقع شود. جا دارد تبریک بگویم اتفاقات خوبی که در نمایندگی افتاده است؛ دریافت شال تازهواردین، تأسیس لژیون همسفر فیروزه و همسفر زیبا و گلریزان خوبی که داشتید. همه اتفاقات و پیشرفتهایی که هر سری که میروم و میآیم واقعاً مشهود است، این نشاندهنده این است که خدمتگزارها دارند خدمت خودشان را بهدرستی انجام میدهند. جا دارد خدمت ایجنت نمایندگی خمین، همسفر مهتاب و همه خدمتگزارها ازجمله مرزبانها و راهنماها تبریک بگویم امیدوارم هر روز شاهد پیشرفت نمایندگی خمین باشیم.
دستور جلسه این هفته «هفته بنیان» است. بیست و هشتمین سال رهایی کنگره۶۰ را به آقای مهندس، خانم آنی بزرگ، فرزندانشان و به اساتید آقای مهندس، یاران صدیق ایشان که دیدهبانهای محترم هستند و در این سالها همراه آقای مهندس بودهاند تبریک ویژه عرض میکنم. خداقوت به همه خدمتگزاران و راهنمایان خوب نمایندگی خمین که از گذشته تا امروز هر کدام تلاش کردند تا مسیر برای ما هموار باشد و امروز به راحتی روی این صندلیها بنشینیم و آموزش بگیریم. امیدوارم ما هم این فرصت را داشته باشیم که ادامهدهنده راه این عزیزان باشیم و چراغ کنگره را برای آیندگان خود روشن نگاه داریم.
هفته، هفته بنیان است. هفته بنیان به تعبیری آغاز کنگره است، آغازی که سرآغاز اتفاقات بسیار زیبایی برای همه ما شده است، آغازی که به قول عقاب سفید پایانش مشخص نیست. آقای مهندس همیشه تأکید دارند که این هفته تولد من نیست، تولد همه اعضاء کنگره۶۰ است و دوست دارند نگاه ما به این هفته به این صورت باشد. به یاد دارم که در این هفته به همه ما تأکید میکنند که از گذشتگان یاد کنیم، از پیشکسوتان، فراز و فرودها، سختیها و اتفاقاتی که در این سالها در کنگره رخ داده است صحبت کنیم. به نظر من هم باید صحبت شود؛ همه ما نیاز داریم درک کنیم، احساس کنیم و بشنویم اتفاقاتی را که در این سالها افتاده و زحمتهایی که کشیده شده است، چه تلاشهایی که انجام نشده! چه فراز و نشیبهایی که طی نکردند! چه کسانی که از جان، مال و وقت خود گذشتند و چه مسافتهایی که طی نشد تا سراسر ایران نمایندگی تأسیس شود و کنگره همگانی گردد.
به نظر من در هر دستور جلسه و هر مناسبتی که در کنگره میآید، یعنی نیاز من منصوره بوده؛ یعنی من باید یاد بگیرم و به یاد بیاورم که چه اتفاقهایی افتاده، من کجا بودهام و الان به کجا رسیدهام و کنگره چه مسیرهایی را طی کرده است. از آنجایی که انسان یک ویژگی فراموشکاری دارد و فراموشکاری دروازه ورود به تاریکیها است، بهخاطر همین آقای مهندس هر سال تأکید میکنند هفته بنیان را یادآوری کنید. به قول آقای مهندس «عیاض را یادتان باشد کجا بودید، چگونه بودید و الان با چه حالی روی این صندلیها نشستهاید.» باید قدردان تکتک لحظاتی باشیم که در کنگره هستیم. در انتهای سیدی نقاش، آقای مهندس جملهای از استادشان میخوانند که برای من خیلی ارزشمند بود و به نوعی افتخار کردم که در برههای از زمان زندگی میکنم که هم مسیر آقای مهندس شدهام و در رکاب ایشان آموزش میگیرم.
در قسمتی که استاد آقای مهندس میخوانند: «میان همه انسانها، باری تعالی انتخابهایی میکند؛ آیا شما را به تعجب وا نمیدارد که به چه کسانی چه مرتبه و چه جایگاهی میدهد؟ همه چیز حساب و کتاب دارد.» این جمله برای من بسیار ارزشمند بود. من، شما، گذشتگان و آیندگانی که قرار است روی این صندلیها بنشینند، لطف و رحمت خداوند شامل حال ما شده است. ما برای کنگره انتخاب شدهایم و خداوند این مسئولیت را به عهده ما گذاشته تا به کنگره بیاییم و آموزش بگیریم، تزکیه و پالایش کنیم تا بتوانیم آموزشها را اجرایی کنیم. به قول آقای مهندس نقاشی که خداوند کشیده است را بیاراییم و آراسته کنیم تا دیگران هم خودشان را آراسته کنند؛ مثل همان کاری که مرزبانها، راهنماها و خدمتگزارها در کنگره انجام میدهند؛ پس وظیفه تکتک ماست که به خوبی خدمت کنیم، خدمت را درست انجام دهیم، حرکت عاقلانه ما باعث پیشرفت کنگره میشود و سهم ما در هفته بنیان همین است که از پس این خدمتی که بر عهده ما گذاشتهاند به خوبی بربیاییم و صد خود را در این خدمت بگذاریم؛ یعنی توانستهایم قدردان این هفته باشیم.
در هفته بنیان بحثی که خیلی مطرح است شجاعت آقای مهندس است. بحث شهامت، گذشت و بخشش آقای مهندس است. زمانی که تریاک و معتاد یک تابو در جامعه بود آقای مهندس با افتخار اعلام کردند: «من روش درمان اعتیاد را پیدا کردهام و داروی درمان اعتیاد را یافتهام.» با افتخار اعلام کردند که «تریاک بهترین دارو برای درمان اعتیاد است.» تلاشهای بسیار زیادی داشتند تا آن را به عرصه بیاورند. کنگره را پس از دو سال تأسیس کردند؛ در حالی که خود ایشان میفرمودند اولین اعضاء کنگره انگشت شمار بودند و تعدادشان کمتر از انگشتان دو دست بود؛ ولی امروز چنان استادانی پرورش دادهاند که بالغ بر صد هزار نفر رهایی در کل کشور داریم و هر هفته شاهد استادهایی هستیم که دسته دسته شال میگیرند.
داروی OT را به عرصه حضور درآورد و باعث شد که نه تنها در درمان اعتیاد بلکه در مجامع علمی نیز ما حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشیم. همه این دستاوردها که آقای مهندس طی این سالها بهدست آوردند قطعاً به این راحتی نبود و با سختیها و خوندلهای بسیار زیادی انجام شده است. فکر کنیم 28 سال پیش، آقای مهندس آبروی خود و خانوادهشان را (در همان مطلبی که در پیشانی دفتر اول کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر استاد امین گفتند) در اولویت خود قرار دادند و اگر به فکر ما نبودند، الان هر کدام از ما چه جایگاهی داشتیم؟ هر کدام از ما چه حال بدی داشتیم؟ پس باید قدر این زحماتی که هر سال و هر ماه کشیده شده است را بدانیم. آقای مهندس در این 28 سال حتی یک دقیقه ما را به حال خود وا نگذاشتند. هر مشکلی که در کنگره پیش آمد، دغدغه ایشان شد و با تفکر برای آن راه حلی پیدا کردند و در اختیار ما گذاشتند. یک لحظه ما و مصرف کنندههای ما را به حال خود رها نکردند و ما باید قدردان این قضیه باشیم. چه خوب که هفته بنیان قرار داده شد تا اینها را بدانیم و مطالعه کنیم. به قول استاد امین: «مردمان سرزمینهایی که تاریخ خود را میدانند، بسیار موفقتر از کسانی هستند که از تاریخشان خبر ندارند.» این یعنی با تدبیر آقای مهندس بیاییم در این هفته مطالعه کنیم تا بدانیم چه کسانی پیش از ما بودهاند، چه کارهایی انجام دادهاند، چه اتفاقهایی برای نمایندگی افتاده و از آنها بابت دورههای خدمتیشان قدردانی و تشکر کنیم.
من جا دارد از همه عزیزانی که از ابتدا در تشکیل نمایندگی خمین نقش داشتهاند تشکر کنم. همچنین تبریک میگویم به راهنمای سفر اول خودم همسفر فرشته که از اولین راهنماهای نمایندگی خمین بودند. از همه خدمتگزارها و راهنماها من نام نمیبرم چون تعداد آنها زیاد است، خدای نکرده کم لطفی نکنم به کسی و اسمش را فراموش کنم؛ ولی همه مرزبانها، ایجنتها، اسیستانتها و خدمتگزارهایی که خدمت کردند مرحله به مرحله تا امروز نمایندگی خمین را به اینجا رساندهاند تا به یک نمایندگی قوی و نمایندگی مادر تبدیل شده است و چندین نمایندگی از آن انشعاب یافته است. خدا را شکر که نمایندگی سالار در شهر خود شما تشکیل شد و نمایندگیهایی مثل الیگودرز، گلپایگان و شهباز و اطراف، پی و ریشهاش از نمایندگی خمین به وجود آمده است. این باعث افتخار تکتک افرادی است که امروز روی این صندلیها نشستهاند. به شما تبریک میگویم که روزی خودتان جزء گذشتگان و پیشکسوتان این نمایندگی خواهید بود و قرار است از شما و خدماتی که شما انجام دادهاید یاد و تشکر کنند. جا دارد باز هم تشکر کنم از ایجنت نمایندگی، مرزبانان، شما راهنماهای عزیز و خدمتگزارهای خوب نمایندگی. به افتخار آقای مهندس و به امید جهانی شدن کنگره ایشان را تشویق کنید.
شروع به کار لژیون سوم
.jpeg)
دریافت نشان وادی هشتم مرزبان پارک همسفر عفت توسط راهنما همسفر زهرا


مرزبانان کشیک: همسفر زینب و مسافر محسن
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
239