هفتمین جلسه از دوره سی ونهم از سری کارگاه های آموزشی، عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی دیدهبان محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه "وادی دهم ، صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است" پنجشنبه ۱۳ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر خداراشاکر و سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرارداد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
باتوجه به دستورجلسه این هفته که وادی دهم است به طور مثال از یک مکانی صحبت میکنیم که ساخته شده از آجر وآهن و گچ که جریان اصلی حرکت انسانها از تاریکی به سمت نوراز اتفاقات بد در زندگی و از ظلمت به سمت روشنایی باعث می شود که صفت این مکان هم تغییر دهد این حرکت حتی سلولهای این آجر هارا حس کنیم از دیدگاه فیزیک یک ساختمان ممکن است بی جان باشد ولی جان دارد و لمس میکند انرژی میگیرد و بازتاب میکند این جریان و این حرکت صفت را تغییر میدهد ایا در من انسان حرکت کردن قرار است صفت من را تغییر دهد قطعا همینطور است.
حال چند شرط در اینجا هست، شرط اصلی چون جاریست یعنی من در تمام ابعاد وجودی خودم باید این جریان را داشته باشم اگر برگردیم به شهر وجودی خودم میبینیم که از میلیونها سلول ساخته شده که این سلولها یک ساختار و یک شهر جداگانهای دارد حتی ابعاد فکری ماو صور پنهان ماهم بخشهای مختلفی از شهر وجودی ما هستند جریان داشتن و حرکت کردن باید در همه ابعاد اتفاق بیافتد اولین صفت من در جریان داشتن و حرکت کردن وقتی شروع به تغییر کردن میکند صفت ناامیدی می باشد شاید برای این کار قدرت و زمان زیادی لازم داشته باشد ولی همان ضربهای که به پوسته سفت شده یک صفت بد در وجود خودت میزنی آن لحظه است که این جریان دارد تاثیر خودش را می گذارد.
نکته بعدی جریان است، وقتی من می گویم جریان، جریان آبی است که در یک مسیر درحال حرکت است و این جریان در مقابل راهش به موانعی برخورد خواهد کرد اما من آموزش گرفتم که هر موقع به مانعی رسیدم اول به خودم رجوع کنم ببینم که چه صفتی را در خودم میتوانم تغییر بدهم تا از این مانع عبور کنم با این وجود عامل اصلی تغییر دادن صفاتم در طول جریان داشتنم موانع و سختیهایی هست که من به آنها برخورد میکنم.

هر رهجویی در سفر اول خود آموزش میگیرد که از تغییر کردن نترسد به طور مثال تغییرکردن در پلههای مصرف شربت است وقتی من از مانع رد شدم و وقتی این ترس را کنار گذاشتم صفت من شروع میکند به تغییر کردن اگر مانعی در مقابل من باشد که منحرف باشد من برای رد شدن از آن باید تفکر کنم پس آنجا من میشوم انسان متفکر که وعده خداوند برای انسانهای متفکر الهامات والقائات است این موانع نباید باعث سردی و سستی من شود، چون مبدا و مقصد این مسیر برای من مشخص شده است پس این سخن در دو جا به ما پیامی میرساند، یک جریان داشتن در همه ابعاد، دوم در قدم های کوچک نباید انتظار زیادی داشته باشیم نیاز است تلاش کنم و مسایل را حل نمایم تا به سمت دانایی حرکت نمایم، زیبایی کنگره 60 هم در این است که من هر قدمی برمیدارم بتوانم در زندگی خودم اجرایی نمایم من اگر بتوانم خودم را اصلاح نمایم مشکلات برای من حل خواهد شد.
.jpg)
تایپ: مسافر ناصر لژیون دهم و مسافر محمد رضا لژیون دهم
ویرایش: مسافر ناصر لژیون یکم
تصویر: مسافر جواد لژیون نوزدهم
تنظیم و ارسال : مسافر محمد لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
363