سیزدهمین جلسه از دوره دوازدهم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دلیجان با استادی مسافر محمد رضا ، نگهبانی مسافر زین العابدین و دبیری مسافر فیروز با دستور جلسه:" وادی دهم و تاثیر آن بر روی من"، در روز چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
در ابتدا، هفته آینده، هفتهی بنیان کنگرهی ۶۰ را به همهی عزیزان و اعضای کنگرهی ۶۰ تبریک میگویم. اگر بنیان کنگره و آقای مهندس و خانوادهی محترم ایشان نبودند، بحث درمان اعتیاد، قرنها نبود و بر همین منوال هم نخواهد بود. قطعاً آقای مهندس و خانوادهی محترم ایشان هستند که دقیقاً مصداق وادی دهم هستند؛ وادیای که میگوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است.»
روزی آقای مهندس در یک مصاحبه، در پاسخ به سؤال یک خبرنگار محترم که پرسید: «آیا از بازگو کردن گذشتهی مصرف خود ناراحت یا نگران نیستید؟» فرمودند: «من کاری خواهم کرد که نه تنها جامعه، بلکه کل دنیا به من احترام بگذارد.» این گفتار، عین تجلی وادی دهم است؛ جایی که صفت گذشته تبدیل به نیروی درمان میشود؛ همان نیرویی که در متد دیاستی (DST) جاری است. این تبدیل، یکباره اتفاق نمیافتد، بلکه ذرهذره و تدریجی رخ میدهد.

امروز آقای مهندس در صحبتهایشان تأکید داشتند که بیش از ۱۰۰,۰۰۰ نفر در کنگرهی ۶۰ به درمان رسیدهاند. ما در هیچکجای دنیا، مفهومی به نام «درمان» به این معنا نداریم. خود من، هجده سال پیش در انجمن دیگری بودم و هجده سال، همانند یک خمار زندگی کردم. حتی یک شب را درست نخوابیدم و شبی نبود که کابوس نبینم.
امروز، سهسال است که کابوس نمیبینم و گاهی حتی دلم برای آن کابوسها تنگ میشود. چه اتفاقی افتاده است؟ این یک معجزه است؛ معجزهای که حاصل تبدیل تدریجی صفات گذشته است. آقای مهندس، وادیها را بسیار زیبا چیدهاند. وادی نهم میگوید: «وقتی نیروی از کم شروع میشود و به درجهی بالا و بالاتر میرسد، نقطهی تحمل نمایان میگردد.»
این اتفاق یکباره نمیافتد. زمانی که من مصرفکننده بودم و برای درمان آمدم، طی سفری ده تا یازدهماهه و با صبری که انجام دادم، این تحول رخ داد. برای من ثابت شد. حتی در ششماه سفرم، دیگران تعجب میکردند که چگونه از مصرف سه سیسی، بدون هیچ درد و ناراحتی به آن نقطه رسیدهام. زیرا در وادی دهم، وقتی از جاری بودن صفت گذشته سخن میگوید، منظور «اختیار» است. اختیار، تنها صفتی است که انسان از آن برخوردار است. هیچ موجود دیگری، حتی فرشتگان، این موهبت را ندارند.

این اختیار من بود که انتخاب کردم از آن دنیای تاریکی، آرامآرام بیرون بیایم و صفت گذشته را تبدیل کنم تا به رهایی برسم. این مسیر، پر از فراز و نشیب بود. دیروز آقای مهندس اشاره کردند که این راه بیستوهفتهشتساله، تا رسیدن به نقطهای که امروز صندلیای باشد و مسافری مانند محمدرضا به درمان برسد، پُر از چالش بوده است. این اتفاق نیز یکشبه نیفتاده است.
صفت، یعنی خصوصیات، خُلق و خو و ویژگیهایی که در تاریکی داریم. این صفات باید بهتدریج مسیر خود را عوض کنند و به سمت درست حرکت نمایند. این تغییر به مرور زمان رخ میدهد و نیازمند خواست و ارادهی فرد است. لازمهی آن، تزکیهی نفس و حرکت در مسیر صحیح است. اگر مسیر را عوض کنیم، آنگاه میتوانیم به مقصد برسیم.
اگر مسیرم را اشتباه میرفتم، به مقصد نمیرسیدم. من در این مسیر، آرامآرام و ذرهذره به جایی رسیدم که باید میرسیدم. همهی اینها، آموزشهایی است که در کنگرهی ۶۰ برای ما اتفاق افتاده و به ثمر نشسته است.
تمام این تحولات در این مسیر رخ داده است. ابتدا هدفم را مشخص کردم و سپس گامبهگام و با درصدهای مشخص پیش رفتم. یکشبه نمیتوان تمام خصوصیات منفی را تغییر داد، اما امروز وقتی دقت میکنم، میبینم دروغ کمتری میگویم و خطاهایم به مراتب کمتر شده است. انشاءالله به مرور زمان به جایگاه لازمی که در نظر داریم، خواهیم رسید. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، بسیار متشکرم.
عکس: مسافر رضا- لژیون دوم
تایپ و ارسال خبر: همسفر مسعود
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
335