(1).gif)
لطفاً خود را بهطور رسمی معرفی نمایید:
پاسخ: سلام دوستان. محمود هستم، یک مسافر. آخرین مادهی مصرفی من، شیرهی تریاک بود. درمان خود را با روش درمان دیاستی (DST) و داروی شربت تریاک یا اوپیوم تینکچر (OT) آغاز کردم. مدت سفر اول من ۱۰ ماه و ۲۸ روز طول کشید. اکنون حدود دو سال و پنج ماه است که از مواد مخدر آزاد و رها هستم. در ضمن، مصرف سیگار را نیز پس از شروع سفر، با روشهای کنگره ترک کردهام و اکنون حدود دو سال و سه ماه از سیگار نیز رها هستم. راهنمای هر دو سفر من، آقای محمد کاوریان، ایجنت شعبه بودند.
به نظر شما «معرکهگیری» در جلسات کنگره ۶۰ چگونه خود را نشان میدهد و چه تأثیری بر فرآیند یادگیری اعضا دارد؟
پاسخ: پیش از آمدن به کنگره ۶۰، زندگی من تماماً در سیطرهی معرکهگیری بود و اساساً معنای «یادگیری» را نمیدانستم. اگر میدانستم، قطعاً اینقدر دروغ نمیگفتم و اینقدر اسیر چرخهی جستوجوی مواد نمیشدم. از دیدگاه من، کنگره ۶۰ مانند یک «کعبه» است؛ هم برای خودم، هم برای خانوادهام و هم برای همهی دردمندانی که درگیر بیماری اعتیاد هستند. اعتیاد یک بیماری مزمن و البته قابل درمان است و کنگره ۶۰ بهترین مکان برای این درمان است. نشانههای معرکهگیری کاملاً آشکار است: وقتی نخواهی کاری را درست انجام دهی، دنبال بهانه و ایجاد حاشیه میگردی. مثلاً عمداً دیر میآیی، دروغ میگویی، یا مشکلاتی که وجود ندارند را بزرگ و مطرح میکنی. این رفتارها مانع از یادگیری و پذیرش آموزشهای کنگره میشود.
تجربهی شخصی شما از مشارکت در دستورجلسهی «رابطهی یادگیری با معرکهگیری» چه بود؟ آیا این دستورجلسه تغییری در نگرش شما ایجاد کرد؟
پاسخ: بله، بسیار زیاد. بهجرئت میگویم تنها جایی که به من آموخت معرکه نگیرم و یاد بگیرم، کنگره ۶۰ بود. برای مثال، کنگره مفهوم «وقت» و «زمان» را به من نشان داد. اگر قولی میدهم، باید پای آن بایستم. اگر میگویند ساعت پنج در جلسه حاضر شو، من باید سر ساعت پنج آنجا باشم. حتی اگر پنج و یک دقیقه بیایم، در حقیقت سر وقت نیامدهام. من باید حتماً پیش از ساعت پنج در کنگره حاضر باشم. ارزشمندترین درس کنگره برای من، همین احترام به وقت، زمان و عمل به قول بود. این پایبندی، سنگ بنای یادگیری واقعی و دوری از معرکه است.
چگونه میتوانیم «یادگیری» را در بین رهجویان تازهوارد (سفر اولیها) تقویت کنیم تا کمتر به سمت معرکهگیری بروند؟
پاسخ: در کنگره، روش دیاستی (DST) بسیار اهمیت دارد. زمانی که ما پس از سالها مصرف، وارد میشویم، نمیتوانیم یکشبه ترک کنیم. پروسهی درمان جسم با روش دیاستی حدود ۱۰ تا ۱۱ ماه طول میکشد. برای «یادگیری» نیز تکرار و آموزش مداوم کلید اصلی است. جهانبینی ما باید تغییر کند. در کنگره میآموزیم که حل مسئلهی اعتیاد، مانند نوشیدن یک لیوان آب، شدنی است. بهترین راه، همان روش دیاستی است که مهندس دژاکام پایهگذاری کردهاند؛ روشی که هم برای درمان جسم و هم برای تربیت جهانبینی و تغییر شخصیت طراحی شده است. رهجوی جدید باید این صبر و فرآیند تدریجی را بپذیرد.
نقش راهنما در جلوگیری از معرکهگیری و تشویق به یادگیری از دید شما چیست؟
پاسخ: در کنگره، واحد اصلی تشکیلدهنده، لژیون است و هر لژیون یک راهنما دارد. راهنما به عنوان یک الگو و مرشد، مدام به رهجویان خود تأکید میکند که در کنگره باید طبق روش دیاستی و قوانین آن پیش بروند. راهنما با تجربه و دانش خود، مسافر را در طول سفر اول و دوم هدایت میکند تا به درمان و سپس تعادل برسد. او با تشخیص به موقع نشانههای معرکهگیری مانند توجیهگری یا سهلانگاری، به رهجو کمک میکند تا بر این موانع غلبه کرده و مسیر یادگیری را در پیش گیرد.
اگر بخواهید مفهوم این دستورجلسه را برای یک تازهوارد توضیح دهید، از کجا شروع میکنید و چه مسائلی را مطرح میکنید؟
پاسخ: در کنگره ۶۰، برای هدایت تازهواردان، راهنمای تازهواردین تعیین شدهاست. این یک سیستم منظم است و هیچکس جز ایشان حق دخالت در این فرآیند را ندارد. آنها بهخوبی با کار خود آشنا هستند. اگر بخواهم به عنوان یکخ مسافر توضیح دهم، میگویم: «برادر، خواهر، اینجا جای یادگیری است، نه معرکهگیری. قرار است با نظم، صداقت و با کمک داروی OT قدم به قدم پیش بروی. راهنما راستگوترین دوست تو در این مسیر است. فقط کافی است گوش کنی، عمل کنی و بدانی که درمان، قطعی است.» ما به تصمیم و روش کار راهنمای تازهواردین کاملاً احترام میگذاریم.
مصاحبهکننده: مسافر علیمردان
تایپ و ارسال خبر: همسفر مسعود
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
77