یادگیری و معرکه‌گیری

منبع: نمایندگی بروجن
دوشنبه 3 آذر 1404

تعداد بازدید از این مطلب : 380

چهاردهمین جلسه از دور هفتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی بروجن با استادی مسافر سعید و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر صفر با دستور جلسه « رابطه ی یادگیری و معرکه گیری » در روز یک شنبه ۲ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد. سلام دوستان سعید هستم یک مسافر؛

دستور جلسه رابطه بین یادگیری و معرکه‌گیری.
از صبح که ما بلند می‌شویم و وارد جامعه می‌شویم همه چیز برای ما جدید است، هر روز ما با روز گذشته ما متفاوت است، یعنی ما نیاز به یادگیری جدید داریم، من خودم بعد از کنگره، صحبت کردن و حتی نفس کشیدنم تغییر کرد، دوستانم عوض شدند، ورزش کردنم عوض شد، چرا می‌گویند رابطه بین معرکه‌گیری و یادگیری؟ چون ما اگر یک چیزی را یاد بگیریم خیلی قشنگ معرکه‌گیری می‌کنیم، یعنی یک فرد مصرف کننده استاد معرکه‌گیری است، زمانی که مصرف کننده بودم در یک جمع که قرار می‌گرفتم آنقدر قشنگ معرکه‌گیری می‌کردم که یک سری از دوستانم در زمان مصرف با من می‌نشستند بخاطر شوخی‌ها و معرکه گیری‌های من.
ولی زمانی که با کنگره ۶۰ آشنا شدم و سفر کردم، فقط گوش دادم و حرکت کردم، یادگیری در کنگره ۶۰ همراه با گوش کردن امکان‌پذیر است. ما قبل از ورود به کنگره ۶۰، حرف‌هایمان را زده‌ایم، کارهایمان را کرده‌ایم، ضررهایمان را زده‌ایم، ولی الان که روی این صندلی نشسته‌ایم باید گوش دهیم و ببینیم مسافرینی که یک یا دو ماه از ما جلوتر هستند چه کاری انجام داده‌اند که دو ماه پاک و رها هستند و دارند با قانون کنگره ۶۰ زندگی می‌کنند. بدانیم کسی که وارد کنگره ۶۰ می‌شود هر تخصصی دارد یا هر دارایی که دارد باید پشت در بگذارد و بعد وارد کنگره شود؛ چون اینجا جای یادگیری، صداقت، عمل صالح و تجربه کسب کردن از دیگران است که بتوانیم یک زندگی شیرین برای خودمان و اطرافیانمان رقم بزنیم و هدیه بدهیم، جبران کارهای بد خسارت‌هایی که در گذشته به جای گذاشته‌ایم. یک فرد مصرف کننده کارها و اعمال خود را ناخواسته به زن و فرزندان خود انتقال می‌دهد، یعنی خواسته‌های خودش را با افکار پوسیده و بسته دیگران انتقال می‌دهد. بنده خودم از اعتیاد خسته شده بودم و چندین بار برای ترک اقدام کردم، ترک‌های مختلف روان درمانی،ترک ابوالفضل درمانی،کمپ، ان ای، حتی خون خودم را هم عوض کردم نتیجه‌ای نگرفتم. ولی زمانی که به کنگره ۶۰ آمدم نشستم و گوش دادم و متوجه شدم هیچ چیز به یکباره درست نمی‌شود. حتی تصادفی که در یک لحظه صورت می‌گیرد و دو ماشین با هم برخورد می‌کنند؛ بنیان این تصادف از صبح بوده است ولی ساعت ۳ بعد از ظهر تصادف صورت گرفته است. و بنده به این نتیجه رسیده‌ام که خداوند به هر شخصی لیاقت نشستن روی این صندلی را نمی‌دهد، خیلی می‌خواهد فرد مصمم باشد که در اینجا بنشیند و زندگی خودش را تغییر دهد. و ما خیلی راه داریم تا یاد بگیریم سفر اول، سفر دوم، سفر سوم تا رسیدن به قدرت مطلق ما در حال یادگیری هستیم. یکی از چیزهایی که در کنگره یاد گرفتم، نظم و زمان بود، همان ساعت ۶ صبح بیدار شدن و مصرف دقیق دارو در ساعت تعیین شده. بعد از گذشت یک ماه و نیم تغییر در زندگی و اعمال بنده شروع شد. آمدم اینجا نشستم، گوش کردم، حرکت کردم و الان هم ثمره آن را دارم می‌بینم. ما آدم‌ها برای معرکه‌گیری خیلی خوب همدیگر را دور می‌زنیم، برای تغییر لفظ خیلی قشنگ یکدیگر را دور می‌زنیم.
ولی چیزی که ما را از محور زندگی یعنی صداقت و آرامش خارج می‌کند، هیچ چیزی نمی‌تواند ما را به آن برگرداند، ما خیلی راحت از آرامش به سمت استرس کشیده می‌شویم به خاطر افکارمان بدون هیچ ابزاری، یعنی فرد با چند کلمه حرف می‌تواند آرامش ما را سلب کند و استرس را به ما بدهد و به خواسته خودش برسد. این معرکه گیری منفی است برای شخصی که به خواسته‌اش رسیده است مثبت است، برای کسی که آرامشش را از دست داده است منفی است.
یادگیری در جهت مثبت است و یادگیری در جهت منفی هم هست، معرکه‌گیری در جهت مثبت وجود دارد، معرکه‌گیری در جهت منفی هم وجود دارد.
ما تحت هیچ شرایطی نباید آرامش خود را از دست بدهیم، فردی که آرامش خود را از دست می‌دهد خیلی راحت استرس بر تمام اعمال و افکار او حاکم می‌شود، حاکم شدن استرس یعنی نابودی، یکی از کارهایی که بنده انجام دادم، ریشه کن کردن ترس درون خودم بود. امروز اگر اینجا نشستیم و مشارکت نکردیم انگار جلسه نیامده‌ایم، مشارکت حق ماست و ما باید بر افکار منفی غلبه کنیم و مشارکت کنیم و از وقت و زمانی که گذاشتیم استفاده کنیم و مشارکت کنیم. بعضی از افرادی که دیر می‌آیند، سعی می‌کنند به هر طریقی که شده حاضری خود را بزنند در صورتی که حاضری ما به حال راهنما هیچ تاثیری ندارد، حاضری زدن فقط نظم را به ما یاد می‌دهد. برای خود ما خیلی فرق می‌کند برای افکار و اندیشه و دنیایی که به این مغز و این نوع تفکر داریم می‌چینیم خیلی فرق می‌کند، سعی کنیم درست بچینیم، سعی کنیم رابطه بین بلد بودن و یاد گرفتن و معرکه‌گیری را رعایت کنیم، مهندس در این همه سی دی ها و کتاب هایی که می‌نویسد، و مرزبانان و دیده‌بانان و همه دور هم جمع شده‌اند که ما به درمان برسیم و یک جامعه سالم داشته باشیم، همه این سیستم فقط برای این است که شخص به خودش احترام بگذارد و روی این صندلی بنشیند و فقط گوش دهد
و بعد حرکت کند. معرکه گرفتن خیلی قشنگ است و خیلی راحت می‌شود افکار انسان‌ها را عوض کرد و یک موضوع را عوض کرد و به هدف خود برسیم، ولی چیزی که در صداقت و آرامش است در هیچ جای جهان نمی‌توان پیدا کرد. تشکر می‌کنم از اینکه به صحبت های من گوش کردید.